خامنه ای پیر شده است. خامنه ای صدای اش لرزان شده است. خامنه ای مثل آدم های سالخورده آهسته گام بر می دارد. احتمال این که خامنه ای فردا بیفتد و بمیرد بسیار است.
ما این وسط چکاره ایم؟!
کلیپ پخش می کنند که رسانه های ایران، سرعت حرکت خامنه ای را بالا برده اند.
ما می گوییم: واووووووو! عجب!
یکی به تکان تکان خوردن چادر سر زینب سلیمانی اشاره می کند. یکی دیگر اختلاف های فیلم منتشر شده توسط بی بی سی با سایت رهبری با سایت نشر آثار خامنه ای را زیر ذره بین قرار می دهد.
ما جز تعجب کردن و حیرت کردن و واووووو گفتن کار دیگری می کنیم؟!
همه منتظر این هستند که فردا خامنه ای سرش را زمین بگذارد و دیگر بلند نشود. همه چشم به رسانه های داخل و خارج دوخته اند که ببینند خامنه ای کی بدرود حیات می گوید.
واقعا این ها به ما چه؟!
گیریم فردا خامنه ای افتاد و مُرد. یکی رفت و یکی دیگر آمد. سپاه پاسداران به محض فوت خامنه ای همه ی امور را کودتا وار در اختیار گرفت. سیاست های داخلی سفت یا شُل شد. تئوری سعید لیلاز اصلاح طلب پیاده شد یا نشد.
من و شما، من و شمای اپوزیسیون، من و شمای مخالف حکومت اسلامی، من و شمای دستکم بیست تلویزیون و سایت مخالف حکومت چه طرح و برنامه ای برای دوران به قول امروزی ها «پساخامنه ای» ریخته ایم؟
آیا اصولا طرحی ریخته ایم؟ آیا طرحی ریخته ایم که با میراث شوم خامنه ای چه باید بکنیم؟
آیا اصولا در کل کارها و برنامه های ضد حکومتی مان طرح و برنامه ای داشته ایم که برای این یکی داشته باشیم؟
مهم ترین و شناخته شده ترین فرد اپوزیسیون، تنها به صدور گهگاهی اطلاعیه و اعلامیه و بیانیه مشغول است. دیگران فقط فکّ شان در حال کار کردن است و ارائه ی حدس و گمان های شان به عنوان تحلیل های کارشناسانه.
مردم در داخل، مستاصل و بی پناه. فقر بیداد می کند. ظلم بیداد می کند. غارت و دزدی بیداد می کند.
گیریم خامنه ای فردا رفت. این وسط ما چکاره ایم؟
واقعا ما چکاره ایم؟!