دفتر علی خامنهای، با انتشار فیلمی از دیدارهای «غیررسمی» او، کوشیده تصویری متفاوت از رهبر جمهوری اسلامی به نمایش بگذارد که مهمترین ویژگی آن گشادهرویی، نقدپذیری، آگاهی از مشکلات مردم و تساهل و مدارایی است که در دیگر ارکان جمهوری اسلامی دیده نمیشود.
این تصویر، اگرچه تقریباً هیچ شباهتی به تصویر دیگری که در اذهان عمومی از کسی نقش بسته که سه دهه به عنوان ولیفقیه مسئول اداره و هدایت نظام اسلامی بوده ندارد، اما از یک جهت، بار دیگر نمایی ثابت از شخصیت علی خامنهای را به نمایش میگذارد: مسئولیتناپذیری.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
کسی که چه بر اساس قانون اساسی و چه در عمل، یعنی چه در ساختار حقیقی و چه در ساختار حقوقی قدرت، بیش از سه دهه حرف اول و آخر در مورد هر امر کوچک و بزرگ مربوط به سرنوشت ملت ایران را زده، نهتنها در دیدارها و سخنرانیهای رسمی، بلکه در دیدارهای «غیررسمی» کاملاً سازماندهی شده نیز، حاضر به پذیرفتن مسئولیت هیچ یک از تصمیمات و اقدامات خود نیست.
به عنوان مثال، حتی وقتی یکی از میهمانان به او میگوید که احساس میکند رهبر جمهوری اسلامی نگاهی برابر به همه شهروندان ندارد، یا به گفته او تکتک آحاد ملت را دوست ندارد، او در پاسخ میگوید که برای همه دعا میکند، هر چند برای عدهای بیشتر. او اما به راحتی از یاد میبرد یا اجازه نمیدهد که کسی به یادش آورد که او بر مسندی نشسته که در قبال جامعه و کشور وظایفی بهمراتب فراتر از دعا کردن دارد و مهمتر اینکه، او خود از دلایل اصلی شکل گرفتن وضعیت کنونی کشور است.
فیلم تدوینشده در دفتر رهبر جمهوری اسلامی، ناخواسته همان تصویری را در اذهان بینندگان خود تثبیت میکند که سخنرانیها و موضعگیریهای رسمی او. تصویری از نوعی لاابالیگری سیاسی رهبری که پاسخگوی تصمیمات و عملکرد خود نیست، اصولاً با مسئولیتپذیری میانهای ندارد، همیشه و در همه موارد از دیگران که کارگزاران زیردست خود او هستند و با حکم او برآمدهاند طلبکار است.
تلاش برای القای تصویری متفاوت از کسی که مسئولیت مستقیم در سرکوب و کشتار شهروندان ایرانی دستکم در جریان اعتراضات سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ داشته و رأی خود را در همه حال بر رأی و نظر مردم مسلط کرده، اما حتی برای طرفداران او بهسختی قابل پذیرش است.
بسیار بعید است کسانی که با دقت انتخاب و به دیدار رهبر جمهوری اسلامی برده میشوند، این تلقی را از دیدار با او داشته باشند که به کسی ملاقات میکنند که نقش و تأثیری در آنچه از آن گلایه و انتقاد میکنند ندارد و رفتهاند تا صرفاً درد دلی کنند، خود را سبک سازند و برگردند بی آنکه امیدی به تغییری داشته باشند.
از «هنرمندان» تا «دانشمندانی» که در این فیلم به تصویر کشیده شدهاند، همگی در انتقاد از وضعیت جاری، سخنانی را مطرح میکنند، و در اغلب موارد میبینند مسئول اصلی و اولیه شرایط، حتی جلوتر از آنان و بیشتر از آنان انتقاد میکند. بنابراین، دشوار نیست که حدس زد، بعد از خلسه دیدار با کسی که تلاش شده بر او هالهای از تقدس تابانده شود، همین میهمانان تا چه اندازه از بیهودگی دیدار و بیان انتقادهای خود، دلآزرده و مأیوس شوند.
این انتظار در سخنان آنان نیز هویداست. آنها میدانند با کسی دیدار کردهاند که حرفش برای دیگر مقامات جمهوری اسلامی فصلالخطاب است، و آگاه از اینکه او هیچ مسئولیتی را نمیپذیرد، با ناباوری و خوشحالی غیرقابل وصفی، تنها شگفتزدهاند که رهبر جمهوری اسلامی دیداری خودمانی با آنها داشته و توانستهاند با هم صحبت کنند.
علی خامنهای، که در تمام دوران رهبری خود حاضر نشده به پرسشهای خبرنگاری پاسخ دهد، خویش را در جایگاهی نشانده که اکنون برای بسیاری از هوادارانش هم، صرف دیدار و تبادل کلامی با او، فینفسه توفیقی بزرگ و نشانهای از مردمی و دموکرات بودن او تلقی میشود.
با این همه، واقعیتهای امروز جامعه ایران و تنگناهای مختلفی که شهروندان ایرانی را گرفتار خود ساخته، بسیار قویتر از آن است که اجازه دهد اقداماتی تبلیغاتی از این دست به نتایج دلخواه سازندگانش بینجامد.