یک هفته از دیدن ویدئوى تهوعآور موسوم به "مستند غیررسمی" میگذرد و بالاخره نتوانستم دندان روی جگر بگذارم و یادداشتی در موردش ننویسم. اگر نمائی از سینماگر برجستهى فقیدمان "عباس کیارستمی" در آن وجود نمیداشت کمترین ضرورتی برای حرف زدن از این مستند نمیدیدم چرا که زبالهدانِ گندآلودِ ملایانِ حاکم بر ایران که بهدرستی "سیمای" جمهوری اسلامی نامیده میشود پُر است از پسماندههاى بویناکى از این دست.
اما نمائى از حضور "عباس کیارستمى" در جمعِ دیدارکنندگان با سیدعلى خامنهاى در دقیقهى ۳:۵۱ که عکسش را در این نوشته مىبینید بالاخره وادارم کرد تا حرفى در موردش بزنم.
شاید خوب باشد با پاراگراف زیر، برگرفته از مطلبی که دسامبر ۲۰۰۸ یعنی هشت سال پیش از درگذشت این هنرمند برجسته، در مورد فیلم "شیرین" نوشته و انتشار داده بودم شروع کنم چون روزى که آن را مىنوشتم در موقعیتی مشابه قلم به دست گرفته بودم و نمیخواستم انتقادم از آن فیلم به معنای ندیده گرفتن موقعیت برجسته او بهعنوان یک فیلمساز مبتکر تلقی شود.
نوشته بودم: [من وجدانا از احتمال بیحرمت شدن سرمایههای معنوی وطنم نگرانم، و بسیار متاسف خواهم شد اگر کسانی با خواندن این مطلب تصور کنند من هم از قماش آن دسته از کسانی هستم که به موفقیت هنرمندان ایرانی رشک میبرند و از شکستشان شادمان میشوند، و تنها به صرف اینکه در ایران ماندهاند و کار میکنند، با آنان مخالفت میورزند و آثارشان را تخطئه میکنند. ]
میتوانم حتی سیسال به عقب برگردم و جملاتی ستایشآمیز در مورد کیارستمی از کتاب "سراب سینمای اسلامی" شاهد بیاورم که در سال ۱۹۹۱ منتشر کردم، یعنی وقتی که هنوز کیارستمی در جهان بهدرستی شناخته شده نبود و مهمترین جایزه بینالمللی که به فیلمی از او تعلق گرفته بود جایزه سوم یک جشنواره رده دوم اروپا بود برای فیلم زیباى "خانه دوست کجاست".
[در ارزش هنری و انسانی فیلم "خانه دوست کجاست" که در غرفه ایران در مسکو - جشنواره جهانی فیلم مسکو ۱۹۸۹ - موفق به دیدارش شدهام تردیدی نیست. این فیلم شایسته مقامی به مراتب بیشتر از جایزه سوم جشنواره لوکارنو است... ]
بنابراین اگر در طول این یک هفته، تصویر عباس کیارستمی در فیلم "مستند غیررسمی" از ذهنم پاک نشده، از روی حرمتی است که برای سینمای او قائلم نه از سر تخطئهی دستاوردهاى هنرىاش.
تاسفم را از دیدن او به عنوان چهره شاخصِ سینمای ایران در سطح جهان، در میان مشتى حقیر چمباتمهزده در محضر "رهبر" - این چهرهى شاخصِ رذالت -، باز هم با ارجاع به جملهاى که در همان مقالهى قبلى نوشته بودم ابراز میکنم تا از دوبارهگوئىِ حرفهای قبلا گفتهشدهام پرهیز کرده باشم:
[کاش کیارستمی به عنوان مطرحترین فیلمساز هموطنم که اسم و رسمی جهانی یافته است در کنار این افتخاراتش کمی هم به سنگینی باری که هر افتخاری بر دوش دارندهی آن میگذارد میاندیشید. ]
برگرفته از سایت "عصرنو"، گاهنوشتهای رضا علامهزاده
مستند غیررسمی در یوتیوب: