Thursday, Jan 7, 2021

صفحه نخست » یک بحث جامعه شناختی ناخوشایند: لطفا دست از سر کودکان کار بر دارید!؛ ف. م. سخن

DF2322D6-2578-40C2-BF11-579CE626CA8A.jpegسوال: اگر ثروت بیل گیتس را داشتید، چه آرزوهایی داشتید که آن ها را بر آورده کنید؟ (بیل گیتس کیه و چقدر ثروت داره؟... توضیح داده می شود).

جواب: خیلی آرزوها! ماشین می خریدم! (چه ماشینی؟) ب.ام.و و بنز! (کدوم مدل؟) نمی دونم از اون خوشگلاش! خونه می خریدم! (کجا؟ خب معلومه تهرون! کجای تهرون؟ اون جا که پولدارا خونه دارن چیه اسم اش؟!) دوست دختر می گرفتم (دوست دختر رو که نمیشه خرید. چیز های خریدنی رو بگید لطفا!... چرا میشه خرید! توو اینترنت دیدم پسره پول می پاشه، دور و برش پر دخترهای لخت هستن!)....

و گفت و گو به همین سبک ادامه پیدا می کند.

بعد از پایان گفت و گو، گفت و گو شونده و گفت و گو کننده هر کدام دنبال کار خودشان می روند و گفت و گو شونده بعد از دقایقی کلا موضوع گفت و گو را از یاد می برد.

واقعیت این است که هیچ کدام از ما، با هر وضع مالی و اجتماعی که داشته باشیم، در لحظات عادی زندگی، به بیل گیتس و زندگی او فکر نمی کنیم و اصلا نمی دانیم که این آدم چه طور زندگی می کند. اگر از او و ثروت افسانه ای اش چیزی بدانیم، مطلقا توانایی قرار دادن خودمان در جای او را نداریم.

ما در واقعیت، خود را با همسایگان طبقاتی و اجتماعی خود مقایسه می کنیم نه با رده های بسیار بالاتر یا بسیار پایین تر.

همان طور که ما نمی توانیم شیوه ی زندگی یک بچه ی دچار سوء تغذیه ی افریقایی را بفهمیم و با جسم و جان خود آن را درک کنیم، نمی توانیم شیوه ی زندگی افراد ی در سطح بیل گیتس را درک کنیم.

ما به اشتباه تصور می کنیم که کسانی که در رده های پایینی اجتماع و طبقات مالی قرار دارند به دلیل تفاوت نوع زندگی و کمبودها «دائما» در حال زجر کشیدن هستند و ما در همین طبقه ای که قرار داریم، بسیار وضع مان خوب است و خیلی از زندگی لذت می بریم.

من در اوایل انقلاب نکبت بار، که «خاک سفید»، واقعا خاک سفید بود و مردم فقیر در آن جا به طور غیر قانونی ساخت و ساز می کردند و آب آشامیدنی شان از طریق فشاری ها تامین می شد، مواد خوراکی با وانت به آن جا می بردم و توزیع می کردم، در یکی از گفت و گو ها با جوانی از آن جا وقتی گفتم باید به محلاتی مثل شما و جنوب شهر حکومت کمک برساند، گفت اینجا که جنوب شهر نیست و وضع ما خیلی اینجا خوب است! حکومت باید به وضع زندگی جنوب شهری ها برسد!

راست هم می گفت! موقعیت خاک سفید اصلا با موقعیت جنوب شهر قابل مقایسه نبود و وضع خانه های پفکی ساخته شده با گل و آجر آن جا خیلی بهتر از حلبی آبادها و گودهای جنوب شهر و مرکز شهر بود و برای خودش بورلی هیلزی به شمار می آمد!

این روزها که آقا رضا، که زمانی در مقابل دوربین های تلویزیون نشست و از آرزوهایی که فرصت نداشت به آن ها فکر کند سخن گفت خودش را کشته، عده ای از سلبریتی ها به جان هم افتاده اند که ما نکردیم و دیگران نکردند و ما باید می کردیم و دیگران باید بکنند و از این خزعبلات!

دو روز بعد هم نه اثری از آقا رضا خواهد بود و نه صحبتی از آرزوهای او که کسی ندانست چه بود.

با این آه و زاری ها وضع هیچ آقا رضایی خوب نخواهد شد.

وضع آقا رضا ها و همه ی ما، در هر رده ی اجتماعی و طبقاتی که هستیم، «بهتر» -و نه «عالی»- خواهد شد اگر حکومتی بر سر کار بیاید، که انسان ها را از نظر حقوق اجتماعی و در مقابل قانون برابر بداند و حداقل امکانات زندگی و تحصیل و درمان و غیره برای یک انسان عادی را به رایگان و به طور برابر و در سطح خوب و شایسته ی یک «انسان» در اختیار همگان قرار بدهد.

هیچ آقا رضا و ف. م. سخن ی در بهترین حکومت های جهان هم بیل گیتس نخواهد شد مگر سلسله رویدادهایی در کل جهان و در زندگی ۸ میلیارد جمعیت جهان، دست به دست هم بدهند، و یکی از این دو و از ۸ میلیارد جمعیت جهان را تبدیل به بیل گیتس کنند و نه بیشتر.

بقیه همه اش تخیل است و داستان سرایی.

از جایگاه خودمان، جایگاه دیگران را قضاوت نکنیم و بگذاریم که هر کس زندگی اش را بکند.

وقتی به امامزاده طاهر کرج می روید، به بچه های قبر شور و معرفی کننده ی قبرهای آن جا بگویید می خواهم با تو در باره ی زندگی ات صحبت کنم. بلافاصله از شما دور خواهد شد و خواهد گفت بگذار کار مان را بکنیم. حتی نخواهند گذاشت از آن ها یک عکس بگیرید که مثلا فقر شان را به هم طبقه ای های خود نشان دهید.

بچه های کار، زندگی خودشان را دارند، و تا کل سیستم عوض نشود و بهبود پیدا نکند، وضع زندگی آن ها بهتر نخواهد شد.

آن ها در همین وضعی که هستند شادی های خودشان را دارند، غم های خودشان را دارند، کار و زندگی خودشان را دارند، بعضی ها کاملا راضی اند، بعضی ها -مثل من و شما- کاملا با وضع زندگی شان مانوس هستند، بعضی ها به دلایل مختلف خودکشی می کنند (که حتی تعداد خودکشی کنندگان در این طبقات، کمتر از تعداد خودکشی کنندگان در طبقات بالاتر است...).

لطفا بگذارید هر کس در هر جایی که هست، جزو ثروتمندان و متمکنان همان جا باشد و مزاحم کار و زندگی آن ها نشوید. اگر می خواهید وضع زندگی آن ها و خودِ شما درجه ای بهتر شود، به جای زنجموره کردن الکی سعی کنید حکومتی عاقل و دانا و دارای برنامه ی پیشرفت برای تمام مردم بر سر کار بیاورید.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy