چون من خودم دل و دماغ و حوصلۀ پرداختن به حوادث دیروز آمریکا را ندارم، صرفاً برای خالی نبودنِ عریضه، صحبتهای یکی از همولایتیهای زیدآبادیام را در مورد آن حوادث اینجا نقل میکنم تا از کنار ماجرایی چنین پر سر و صدا، ساکت و بیخیال رد نشده باشم! این هم متن کامل صحبتهای همولایتی:
" یی ترامپو چرا ایکار میکنه؟ به نظرم مخش پاک چسفیده! همچی محکم به یی کاخو سفید چسبیده که هیچ کِنهای به یی محکمی زیرِ دُم و دنبۀ بز و گوسفند نمیچسبه! حالا تو یی کاخو مگه براش ...دن؟
اگه بگم کاخو رو ول کنه گشنه میمونه که بیخود گفتم! اگه بگم بی سر پناه میمونه که بازم بیخود گفتم! اگه بگم مونیکایی، کسی اونجا زیر سرش بلند شده که ماشالله نومخدا یی ملانیا خودش که به صدتا مونیکا میارزه! خب، پس وَر چی ایقد زور میزنه از جاش تکون نخوره!
حالام که میخواد بمونه این چه طرزشه؟ چند صد تا آدم فرستاده دَم کاخو کنگره که مثلاً چکار کنن؟ مَ خودم دیشب همه چیزه اَ ماهواره دیدم. این ماهوارهها همچین شلوغ و دلوغ کرده بودن که فکر کردم تاتارا حمله کردن به کاخو! ولی خوب که نگاه کردم دیدم یک چند صد نفری اوجا جمع شده بودن انگار رفتن تفریح! یکی میاومد، یکی میرفت، یکی سقچ میجِوید، یه چند تام رفته بودن رو پشت بوم! بعد این ماهوارا یههو اعلام کردن که ای وای هجوم بردن به داخل کاخو! راستشو بخوای نزدیک بود زهره ترک بشم! ولی بعد وقتی تو کاخو رو نشون دادن، دیدم که انگار رفتن سیل و سیاحت! هر کدوم یه کوله پشتی گرفته بودن به پشتشون و همچین آروم و قِشنگ قدم ور میداشتن که ما خودمون تو پارک هم ایطور قِشنگ و آروم قدم ور نمیداریم!
یکی نیس به این ترامپو بگو آخه احمق! سفیه! کودن! نادون! اگه میخوای هم این چند تا سناتور و نماینده رو بترسونی خب چند تا مثِ یی سرا انصارِ سابقِ خودمون رو اجیر میکردی تا همونطور که به کوی دانشگاه حمله کردن به این کاخو هم حمله کنن و این سناتورا را یکی یکی از پنجرۀ کنگره پرت کنن پایین تا اوقت حالیشون بشه که یه من ماست چقدر کره داره!
بعد یی پولیسای چاق و گردنکلفت مَ نمیدونم اوجا مشغول چه غِلط کردنی بودن؟ یعنی نمیشد چند قدم جلوتر، جلو این چند صدتا آدمو رو گرفت که ایقد نزدیک نشن به کاخو؟ اینام که انگار همیجور استیک خوردن و هیکل گُنده کردن!
حالا مَ همیجور که ماهواره تماشا میکردم باز یههو گفتن که یی سناتورا و نمایندهها از ترسشون قایم شدن زیر میزاشون یا رفتن به پناهگاه! بعد گفتن پلیس نانسو و پنسو را هم از کاخو بیرون برده به یه جای امن! ای خاک عالم ورسرتون با اون جربزهتون! مغولا هم حمله کرده بودن ایقد ترس نداشت به خدا! همی کارا رو میکنین که سردار قاسمی و پرفسور عباسی و چند تای دیگه ،هی روز میگن میخوان بیان اون کاخو سفید رو ازتون بگیرن! خب وقتی اَ چند تا آدم پرچم به دست که انگار رفتن پی تفریح و سیاحت ایقد میگرخین و وحشت میکنین اونوقت چطور میخواین از چشم غرۀ سردار قاسمی زهره ترک نشین و کاخو رو دو ستی تحولیش ندین؟
ولله مَ که پاک در موندم چه خبره تو این دنیا!"