ایندیپندنت فارسی - براساس آمارهای بینالمللی که در مجله آمریکایی «فوربس» در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، ضریب هوشی ایرانیان در بیست سال گذشته میانگین حدود ۲۰ نمره پایین آمده و از عدد ۱۰۴ به ۸۴ رسیده است. در این ردهبندی ایران از بین ۱۸۵ کشور در رتبه ۹۷ قرار دارد. اما ضریب هوشی یا همان آی کیو چیست؟
ضریب هوشی نسبتی است که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضرب در صد به دست میآید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد میشود، ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود و این افراد هوشی بیشتر از سایر افراد دارند.
برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی وجود دارد و معمولا کارشناسان از آزمونهای خاصی استفاده میکنند که جنبههای مختلفی مانند تشخیص الگوها، قدرت حافظه کوتاهمدت، استفاده فرد از واژهها، سرعت محاسبه فرد، درک روابط یا جبر، اطلاعات عمومی، محاسبات ریاضیات، درک فضایی، منطق، و املا را ارزیابی میکند. بنابراین، بالا بودن ضریب هوشی یکی از ابزارهای توسعه به شمار میآید.
در ردهبندیای که فوربس منتشر کرده است، سه عامل، شامل شمار برندگان جایزه نوبل هر کشور (برای سنجش هوش تاریخی)، متوسط آیکیو (برای سنجش هوش نسل کنونی) و نمره کسب شده تحصیلی (برای سنجش هوش بالقوه نسل آینده) برای محاسبه جایگاه هر کشور در نظر گرفته شده است.
در آخرین ردهبندی، میانگین ضریب هوشی در آمریکا و بریتانیا حدود صد است. این عدد برای شهروندان ژاپنی، چینی، کرهای، هنگکنگی و تایوانی ۱۰۵، و برای ترکیه، کشورهای خاورمیانه، و جنوب آسیا بین ۷۸ و ۹۰، و برای کشورهای آفریقایی زیر صحرایی، بین ۶۵ تا ۷۵ است.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
کاهش شدید رتبه ایرانیان در ضریب هوشی، اکنون مورد تائید مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران نیز قرار گرفته است. حامد برکاتی، مدیر کل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، علت این کاهش را افزایش گرایش خانوادهها به بیفرزندی و تکفرزندی میداند و میگوید: «خانوادهها هر روز کوچک و کوچکتر میشوند و تعدادشان کمتر.»
چندی پیش هم فاطمه محمدبیگی، یکی از نمایندگان مجلس، در مصاحبهای با تسنیم با تایید کاهش ضریب هوشی در کشور گفته بود که ذخیره ژنتیکی ایرانیها در حال کاهش است.
غیر از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی متعددی بر ضریب هوشی تاثیر میگذارد که از آن جمله میتوان به وضعیت تغذیهای، به ویژه در دوران کودکی، اضطرابها و ضربات روحی روانی، فقر عاطفی و ارتباطی، و کمیت و کیفیت تحصیلات اشاره کرد.
با این حال، اگرچه کاهش فرزندآوری در ایران (که براساس آخرین برآوردها نرخ زادوولد از ۱.۲۵ در سال ۱۳۹۵ به زیر ۱ در سال ۱۳۹۸ رسیده است) از علل اصلی کاهش ضریب هوشی است، اما به عقیده کارشناسان یکی دیگر از مشکلات عمدهای که بهخصوص پس از انقلاب ۱۳۵۷ دامنگیر جامعه ایران شده است و میانگین ضریب هوشی را پایین آورده است، پدیده «فرار مغزها» است.
با نگاهی به مهاجران سالهای اخیر ایران، به فهرستی برمیخوریم که شامل برندههای المپیادهای علمی، فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر، و متخصصان رشتههای مختلف، از جمله پزشکان، پرستاران و کادر درمان، و نیز روزنامهنگاران است که هر سال بنا به دلایل مختلف مجبور به ترک کشور میشوند.
براساس آمار صندوق بینالمللی پول، ایران با ضریب مهاجرت ۱۵ درصد، رتبه اول را در میان ۶۱ کشور توسعه نیافته و در حال توسعه داراست و میتوان تخمین زد که در سالهای اخیر، حداقل سه واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانیها صرفا به سبب خروج نخبگان از کشور پایین آمده است. بر همین اساس، هماکنون حدود ۲۵ درصد از ایرانیان تحصیلکرده در خارج از کشور زندگی میکنند و مقصد اغلب آنها کشورهایی چون آمریکا، کانادا، ترکیه، کشورهای حوزه خلیج فارس، از جمله امارات، و برخی کشورهای اروپایی است. همچنین، هر سال حدود ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیلکرده برای خروج از کشور اقدام میکنند.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درباره ضررهایی که مهاجرت نخبگان به کشور میزند، گفت: «درصد بالایی از افرادی که در المپیادها رتبه آوردهاند، فارغالتحصیلان دانشگاههای ممتاز تهران، شریف و...، مهاجرت میکنند و غرب نیز فرش قرمز زیر پایشان پهن میکند و امکانات خوبی در اختیارشان میگذارد، چون آنها خزانه ژنی و آی. کیوی ایران هستند.»
اما با آن که نمایندگان مجلس، مسئولان و کارشناسان، جملگی بر خالی شدن کشور از «ژنهای خوب واقعی» اذعان دارند، هیچ برنامه مشخصی برای پیشگیری از این وضعیت وجود ندارد و اگر هم گاهی قولی داده میشود، در حد «وعده و وعید» باقی میماند و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، مانند درآمد ناکافی، نبود شایستهسالاری، و قرار نداشتن نخبگان در جایگاه واقعیشان، همچنان به قوت خود باقی است. سرانجام، نداشتن امید به آینده باعث سرخوردگی نخبگان و افراد باهوش کشور میشود و چنان که میبینیم، تنها راهکار باقی مانده، مهاجرت به دیگر کشورها و به موازات آن، پایین آمدن سطح ضریب هوشی در کشور است.
براساس تحقیقات دانشگاه استنفورد با نام «ایران ۲۰۴۰»، تخمین زده میشود که حدود ۷۰۰ هزار ایرانی در دانشگاههای خارج از ایران تحصیل کردهاند یا تحصیل میکنند که از این تعداد، ۱۳۰ هزار نفر که متولد ایران هستند، به زمان کنونی مربوط میشوند.
در این تحقیقات که چند ایرانی به سرپرستی دکتر پویا آزادی انجام دادهاند، آمده است: «۹۰ درصد دانشجویانی که پیش از انقلاب برای تحصیل به کشورهای خارجی میرفتند، پس از فارغالتحصیلی به کشور بازمیگشتند. این در حالی است که اکنون نود درصد دانشجویان دیگر به ایران بازنمیگردند و این تعداد بیش از یک سوم منابع انسانی است که ایران برای تحقیق و کارهای علمی در اختیار دارد؛ سرمایهای که عمدتا ارزان در اختیار کشورهای عمدتا غربی قرار داده میشود.»
بررسی روند مهاجرت و خروج سرمایه انسانی از ایران
اما ظاهرا آنچه بیشتر موجب مهاجرت نخبگان، و به دنبال آن، کاهش ضریب هوشی ایرانیان طی بیش از چهار دهه گذشته شده است، موانعی است که پیش پای دانشجویان و نخبگان قرار داده میشود. در سالهای اخیر برخوردهای امنیتی با دانشجویان به شدت افزایش یافته است. از سوی دیگر، مانعتراشیها در تحقیقات علمی به بهانههای مختلف، نیز دلیل موجهی برای مهاجرت سرمایههای انسانی ایران بوده است که از جمله میتوان به حوادث سال ۱۳۸۸ در ایران و «ستارهدار» شدن برخی از دانشجویان اشاره کرد، یا بازداشت و زندانی کردن فعالان محیط زیست که از نخبگان این حوزه هستند، که هر یک میتواند یکی از دهها دلیل موجهی باشد که نخبگان با استناد به آن چمدانها را میبندند و جلای وطن میکنند.