Monday, Feb 1, 2021

صفحه نخست » آیا سازش بین ایران و اسرائیل پرهیزناپذیر است؟

IRAN_ISRAEL.jpgایالات متحده می‌بایست آماده باشد تا پل ارتباطی بین دو این مردم بزرگ را فراهم کند و خاورمیانه را به یک دوره نوین از «پیمان کوروش» رهبری کند.

جنبش اخیر صلح در خاورمیانه نفس­گیر بوده است. پیمان‌های گوناگون میان اسرائیل، امارات، بحرین، سودان و مراکش از سوی ایالات متحده آمریکا، شناخته شده به «پیمان ابراهیم»، واقعیات نوینی را در یکی از منطقه‌های جنگ و آتش جهان ایجاد کرده است که با رهبری ایالات متحده آمریکا، آینده‌ای شکوفا و امن را برای مردم عرب و یهود نوید می‌دهد.

انگیزه‌ای خردمندانه، در پس این عادی سازی تاریخی بین دولت یهود و همسایگان مسلمان وجود دارد. آنها با تهدید مشترک جمهوری اسلامی ایران روبرو هستند که توسط وزارت امور خارجه آمریکا، جمهوری اسلامی ایران، دولت پشتیبان تروریسم در چهار دهه در جهان بوده است.

رژیم جمهوری اسلامی پیرو آرمان‌های انقلابی دینی، از زمان تأسیس در سال ۱۹۷۹، در سراسر منطقه ریشه دوانده است. از تامین بودجه مالی و تسلیحات نظامی به تروریست‌های ضد اسرائیلی، انفجار تأسیسات نفتی عربستان، تا ربودن کشتی‌های تجاری در خلیج فارس، ایران تهدیدی برجسته در خاورمیانه به شمار می‌آید. ایران نه تنها با «پیمان ابراهیم» فاصله دارد، بلکه ایران کارگزار بنیادین نفاق در منطقه است.

به هرسوی، رژیم تهران نماینده مردم ایران نیست. نمونه بارز این شکاف پس از حمله پهباد آمریکایی، قاسم سلیمانی، تروریست ارشد ایران به نمایش درآمد. به رغم تلاش ملایان برای قهرمان پروری از یک قاتل به یک شهید، ایرانیان پوسترهای تبلیغاتی که برای تجلیل وی در خیابان‌ها نصب کرده بودند را پاره کردند. آنها همچنین تلاش‌های رژیم برای نفرت پراکنی دربرابر ایالات متحده و اسرائیل را رد کردند. فیلم‌ها از ایران نشان می‌داد که شهروندان عادی برای جلوگیری از لگماد کردن پرچم‌های ایالات متحده و اسرائیل که در خروجی مراکز خرید، مدارس و مساجد روی زمین چاپ شده‌اند - حتی در روز تشییع جنازه سلیمانی - از کنار ان رد می‌شدند تا پرچم را لگد مال نکنند.

واقعیت این است که مردم ایران با معضلات و مشکلات بسیاری در اولویت مواجه هستند تا تلاش‌های ناهنجار رژیم برای این دسته از تبلیغات و پروپاگاندا‌ها که جایی در افکار مردم ندارد. پشتیبانی مالی تهران از تروریسم، گسترش دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای و موشک‌های دوربرد و گروگان گیری ضدبشری، سبب شکل گیری مجازات و تحریم‌های اقتصادی بی سابقه در طول تاریخ شده است که بخش‌های انرژی، صنایع و مالی ایران را فلج کرده است. با وجود سرمایه‌های هنگفت ایران، مردم ایران حتی در تامین معیشت، خوراک و مسکن با مشکلات بسیار روبرو هستند، چه رسد به اینکه از فرصت‌های اقتصادی بهره­مند شوند.

اما این چنین نباید باشد. یکی از سازه‌های برانگیزاننده «پیمان ابراهیم»، تحقق جدیدی در جهان عرب بود که نشان می‌دهد مردم آنها بیشتر از اینکه از یهودیان متنفر باشند، به دنبال فن آوری‌های پیشرفته و فرصت‌های کارآفرینی هستند - و اسرائیل در واقع شریک منطقه‌ای انتخاب مناسبی در این مناطق برای انها است.

در ماه‌های پیش روی، مردم ایران باردیگر شاهد پیمان‌های سودآورتر و شرکت‌های نوین دیگری خواهند بود که آنها از خود خواهند پرسید چرا تهران بجای صلح و همکاری همچنان به دنبال خشک اندیشی، خشونت و نفرت پراکنی است. این مهم بسیار سخت شگفت آور خواهد بود. دشمنی جمهوری اسلامی با یهودیان، مسیحیان، بهائیان و مسلمانان اهل سنت، با فرهنگ تاریخی و پیشین ارزشمند ایران که به کوروش بزرگ باز می‌گردد، کاملا ناسازگار است.

رهبر ایران باستان به بخشندگی و بشردوستی نامدار است. وی بنیانگذار حقوق بشر و آزادی باورهای دینی بود. و بر خلاف آیت الله خامنه‌ای، که درصدد نابودی دولت یهود اسرائیل است، کوروش، تبار یهود را از بابل آزاد کرد. تعجبی ندارد که رهبری جمهوری اسلامی روز کوروش را یک توطئه "غربی-صهیونیستی" می‌داند و از بادید مردم ایران از مزار کورش جلوگیری می‌کند.

آیا این که دوره «پیمان ابراهیم» بتواند به «پیمان کورش» تغییر ماهیت دهد، شاعرانه نیست؟ از این گذشته، اسرائیلی‌ها و ایرانی‌ها اشتراکات زیادی دارند. مردم دو کشور ایران و اسراییل از تحصیلات بالایی برخوردارند. هر دو در زمینه تکنولوژی زیرک هستند. هر دو آیین‌های هزاره‌ای دارند که از گذشته تا به امروز به هم پیوند خورده‌اند. و هر دو خواستار صلح در آینده (نه چندان دور) هستند.

با توجه به سرشت ضد یهودگرایی و جنگ طلبی رژیم ایران، پیمان کوروش، دور از ذهن به نظر برسد. اما به یاد داشته باشیم که این رژیم یک ناهنجاری تاریخی است. آنگاه که فرزندان کوروش و ابراهیم در سازش و بهروزی دوباره به هم پیوند خورند، بسیار زودتر از آنچه فکر کنیم، پیمان کورش میسر می‌گردد.
ایالات متحده می‌بایست آماده باشد تا پل ارتباطی بین این دو مردم بزرگ را فراهم آورد و خاورمیانه را به یک دوره نوین سوق دهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسندگان این مقاله:
ویکتوریا کوتس یکی از هموندان ارشد مرکز سیاست‌های امنیتی و معاون سابق مشاور امنیت ملی در امور خاور میانه، امور شرق و شمال آفریقا است.
لن خودورکوفسکی معاون سابق وزیر خارجه استراتژی دیجیتال و مشاور ارشد ویژه ایالات متحده در أمور ایران بوده است.

برگردان: نازیلا گلستان، کنشگر سیاسی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy