Saturday, Feb 6, 2021

صفحه نخست » اندر حکایت ویدئوی سحر زکریا و داد و فغان جگر خراش کورونایی اش!؛ ف. م. سخن

A47BDF05-F98A-48A1-AC57-70A7B7373CA5.jpegدر عالم سیاست و هنر، برخی از تازه کاران و بی تجربگان تصور می کنند که برای مردمی بودن و مردمی شدن، باید شبیه به مردم شد، و برای همدردی با مردم، باید عین درد آن ها را شبیه سازی کرد، و مثلا برای نشان دادن گرفتاری ناشی از فقر، خود را به شکل فقرا در آورد و برای نشان دادن همدردی با دردمندان، خود را به شکل درد مندان و زجر کشیدگان در آورد !

حالا شما تصور کنید در بیمارستانی هستید که پزشکان و خدمه بیمارستان، بر اساس چنین تئوری یی، بیمارستان را اداره می کنند، و مثلا دکترها با همراه با بیمار دردمند، نعره می کشند و پرستاران مثل بیماران در خود می پیچند و به سر و کله ی خود می زنند! :)

این بلایی بود که از نفهمی در سینما و سیاست بعد انقلاب بر سر مان آمد، و برای این که سینما مردمی شود، همه ی کاراکترها تبدیل شدند به آدم های بدبخت و بیچاره و مریض و معتاد و اعصاب از دست داده ی نعره زن به این هوا که تماشاگران از دیدن هنرپیشگانی شبیه به خودشان لذت می برند و از همذات پنداری آنان با خودشان کیفور و محظوظ می شوند! :)

در عالم سیاست هم کثافت و فلاکت ظاهری، سیاستمداران ما را گرفت که نمونه ی «زیبا»ی اش احمد نژاد بود که کاپشن «پنش تومنی» به تن می کرد و بر سر سفره ی نان خالی از غذا می نشست و موقع خواب، مثل جنین در هم شکسته روی فرش خانه شان ولو می شد!

************


دکمه ی «پلی» فیلم جیغ و داد و ناله و فغان سحر زکریا را که زدم، حقیقت اش مو بر تن ام راست شد!

حالا نه دنبال دلیل واقعی و غیر واقعیِ این گریه و زاری جگرسوز هستم نه با سلبریتی بودن و نبودن کسی کاری دارم و همینجا هم بگویم که متاسفانه ایشان را اصولا نمی شناسم و تاکنون فیلمی از او ندیده ام.

آخر عزیز من! این فاجعه ای که شما این جوری برای اش نعره می زنی، همه ی ما گرفتارش هستیم ولی از طرف دیگر، در وسط این فاجعه دنبال آرامش ولو نسبی و تصنعی و راه حلی که از این بدبختی بیرون بیاییم هستیم، نه این که یکی هم بیاید بیخ گوش مان آه و شیون جان سوز به راه بیندازد و بر بدبختی های ما بیفزاید!

البته ندیدم کسی به کارِ سحر خانم اعتراض و انتقادی بکند و لابد من هم که به این کار ایشان انتقاد می کنم، درد آشنای مردم نیستم و از درد مردم چیزی نمی فهمم، والّا انتقاد نمی کردم! :)

قربانتان گردم! وقتی کسی می میرد، بغل دستی اش اگر قرار باشد مثل صاحب متوفی جیغ و داد کند که باید یک بیمارستان به صورت دربست برای این از حال روندگان رزرو کرد!

نه!

همراهان باید به فرد عزیز از دست داده با وزانت و متانت آرامش بدهند، و او را آرام و امیدوار کنند نه این که کاری کنند، مرده پا شود، مرده شور را بشورد و جماعت زجر کشیده پا شوند، سلبریتی ها را دلداری بدهند! :)



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy