پرهیز از شرکت در بازیهای سیاسی داخلی ایران
ایندیپندنت فارسی - محمد السلمی
نخستین سفر خارجی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، به یک کابوس حقیقی مبدل شد و هیاهوی زیادی را در رسانهها و افکار عمومی ایران بر پا کرد و باعث سیلی از انتقادات و حرف و حدیثهای تمسخرآمیزی علیه رژیم ایران شد.
این رسوایی پس از آن اوج گرفت که بنا بر خبرهای پخش شده در رسانهها، قالیباف حامل نامه مهمی از سوی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، برای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، بود و قرار بر این بود که با او دیدار خصوصی داشته باشد؛ اما پس از رسیدن قالیباف به مسکو، پوتین از دیدار با وی خودداری کرد.
محتوای نامه خامنهای به پوتین این بود که روابط میان ایران و روسیه، عمیق، پایدار و استراتژیک است و همه بخشهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی را در برمیگیرد و ۲۰ تا۵۰ سال آینده ماندگار خواهد بود.
افزون بر اهداف اعلام شده و علنی، منظور از سفر قالیباف به مسکو این بود تا نگرانی روسها را برطرف کند که هیچگونه نزدیکی میان ایران و غرب در آینده صورت نخواهد گرفت و همچنان به آنها اطمینان دهد چنانچه مذاکرات هستهای با دولت جدید آمریکا از سر گرفته شود، ایران به تامین منافع روسیه متعهد خواهد بود.
محمدباقر قالیباف دو ماه پیش علاقهمندی خود به سفر به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین را ابراز کرده بود اما کرملین، به دلیل پروتکلهای بهداشتی کرونا و شیوع این بیماری در میان شماری از نمایندگان مجلس ایران، این دیدار را در دستور کار خود قرار نداد و دیدار قالیباف با پوتین را مشروط به این کرد که قالیباف یک بار پیش از ترک تهران به مقصد مسکو و بار دیگر پس از رسیدن به فرودگاه مسکو، آزمایش کرونا انجام دهد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
تاکنون هیچگونه واکنش رسمی از سوی رژیم ایران در رابطه با خودداری پوتین از دیدار با قالیباف صادر نشده است اما برای کاستن از شدت رسوایی ناشی از این سفر پرحاشیه، تهران موضوع دیگری را پیش کشید و از این که وزارت امور خارجه روسیه در حساب توییتری خود بهجای خلیجفارس، خلیج عربی را به کار برده است، طی یک یادداشت رسمی به وزارت خارجه روسیه اعتراض کرد.
کمترین چیزی که میتوان درباره واکنش نشان ندادن ایران گفت این است که ایرانیها هیچ دلیل و دستاویزی در اختیار نداشتند تا بر اساس آن نارضایتی خود را در برابر مسکو ابراز کنند و یا علیه آن موضعی بگیرند؛ شاید به خاطر این که برای این سفر، برنامهریزی قبلی نشده و هدف و زمان آن از اساس اشتباه بود.
انتخاب قالیباف برای رساندن پیام رهبر به پوتین، در افکار عمومی ایران یک عمل نامتعارف تلقی شد و پرسشهای زیادی را در فضای سیاسی و رسانههای داخلی ایران برانگیخت که چرا محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، یا یکی از دیپلماتهای بلندپایه وزارت امور خارجه، به این مسئولیت گماشته نشد تا نه تنها قالیباف، بلکه نظام جمهوری اسلامی ایران به طور کلی از این همه انتقادات شدید در امان بماند.
اما میتوان گفت که عامل اساسی در پس این همه اصرار این است که قالیباف، نزدیکترین فرد به خامنهای و بارزترین گزینه در میان نامزدهای احتمالی در انتخابات رياستجمهوری ژوئن ۲۰۲۱ به شمار میرود؛ از این جهت خامنهای همچون گذشتهها بار دیگر کانالهای رسمی را به عمد نادیده گرفته و برای رساندن نامه خود و انجام یک مسئولیت خارجی، قالیباف را برگزیده است تا از این طریق، پذیرش و جایگاه او را در میان مردم و رایدهندگان ایرانی تثبیت کند. خامنهای با این کار به جهانیان ثابت کرد که رعایت پروتکلهای سیاسی، اعتبار و آبروی کشورش به اندازه برنامهها و سیاستهای شخصی خودش اهمیت ندارند.
پس از این که تلاشهای رئیس مجلس ایران در دیدار با پوتین با شکست مواجه شد، مشاورانش برای خوب نشان دادن وضعیت ادعا کردند که قالیباف با پروتکلهای بهداشتی پوتین موافقت نکرده و به مسکو میرود تا نامه رهبر را به نماینده پوتین تسلیم کند. اما به نظر میرسد این ادعا با واقعیت سازگاری ندارد؛ زیرا در گذشته پروتکلهای بهداشتی، مانع از دیدار پوتین با شماری از مقامات خارجی نشده بود.
بهرغم سروصداهایی که پیرامون این دیدار به راه انداخته شد، از آغاز روشن بود که پوتین دیدار با قالیباف را نخواهد پذیرفت؛ شاید به این خاطر که پوتین متقاعد شده بود که قالیباف میخواهد از این دیدار در مبارزات انتخاباتی احتمالی آینده به سود خود بهرهبرداری کند. پوتین با خودداری از ملاقات با قالیباف، خواست تا از متهم شدن روسیه برای مشارکت در مطرح کردن چهره قالیباف به عنوان رئیسجمهوری احتمالی آینده ایران، جلوگیری کند.
البته این نخستین باری نیست که ایران با این گونه رفتار از سوی روسیه روبهرو میشود؛ به طور مثال در ۳۰ بار سفری که محمدجواد ظریف در سالهای گذشته به مسکو انجام داده، پوتین یک بار هم حاضر نشده است تا با او دیدار کند؛ در حالیکه پوتین با وزرای خارجه شماری از کشورهای اروپایی و وزرای خارجه ایالاتمتحده آمریکا، عربستان سعودی و ترکیه که به مسکو سفر داشتند، دیدار کرده است. از اینرو ممکن است رفتار اینچنینی مسکو با ایران، که نزدیکترین متحد روسیه به شمار میرود، ناشی از این برداشت پوتین باشد که رژیم ایران غرق در بحرانهای سیاسی و اقتصادی است و مجبور است در هر حال روابط طبیعی خود را با روسیه نگه دارد و در بسیاری از مسائل به مسکو رجوع کند. پوتین همچنین میداند که سیاستهای رادیکالیستی رهبران ایران، دولت این کشور را در رأس منزویترین رژیمهای جهان قرار داده است؛ از این جهت، وی نیازی به این نمیبیند که با تاکتیکهای خامنهای و تمایلات و آرزوهای قالیباف، هماهنگی نشان دهد.