سقوط در گودال بیکفایتی
ثمانه قدرخان - ایندیپندنت فارسی
معابر شهری غیرایمن در ایران باز هم حادثه آفرید و یک نابینا را مصدوم کرد. پخش ویدیوی سقوط یک نابینا در حفره چاهی در خیابان که به مصدومیت فرد نابینا و ایجاد جراحتهای بسیار در وی منجر شد، هشداری چندباره را به مسئولان شهری یادآوری میکند: معابر عمومی کشور برای معلولان امن نیست. این ویدیو که بارها در فضای مجازی بازنشر شده است، نشان میدهد که فردی نابینا که با عصای سفید خود در پیادهرو در حال پیدا کردن مسیر درست و شناسایی خطرات احتمالی سد راهش است و به دلیل خطایی چند سانتی، موفق نمیشود حفره ایجاد شده در وسط پیادهرو را رد کند و به داخل آن سقوط میکند.
کمپین معلولان، با اشاره به سقوط این فرد نابینا در کانال بدون دریچه و محافظ پیادهرو، در توییتر خود نوشت: «[فردنابینا] از مسیر همیشگیاش سرکار میرفت که به ناگاه سقوط کرد. در کانال بیمسئولیتی شهرداری تبریز، پاهاش آسیب دید و از چند جا بخیه خورد». این کانال توضیح داده که این حفره، یک ورودی بدون دریچه به کانال فاضلاب بوده است. کمپین معلولان در ادامه اضافه کرده است: «کاش بشود دلهره و ترس از تردد ناامن را برای مدیران شهری شبیهسازی کرد تا به ضرورت ایمنی معابر پی ببرند.»
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
بیکیفیتی عصاهای ویژه نابینایان، نبود حمایتهای درمانی، فقدان حمایتهای حقوقی از نابینایان، استخدام نکردن نابینایان، مناسبسازی نشدن شهرها برای عبور و مرور آنها و ایمن نبودن شهرها برای این گروه، همه از مشکلاتی هستند که این قشر از افراد دارای معلولیت در ایران، با آن روزگار میگذرانند.
طبق اعلام سازمان بهزیستی ایران، تا سال گذشته ۱۸۹ هزار نفر نابینای مطلق در کشور شناسایی شدهاند. این سازمان همچنین میانگین سن افراد نابینا در کشور را ۳۷ سال ذکر کرده است.
ایران کشوری است که به دلیل جنگ هشت ساله، حضور در درگیریهای منطقهای و آمار بالای تصادفات شهری و بین شهری، درصد بالایی از افراد معلول را در خود جای داده است. در کنار اینها، مانند همه کشورهای جهان، موارد کودکان متولد شده با معلولیت مادرزادی هم اضافه می شوند.
طراحی مبلمان و فضای شهری برای افراد معلول، کمتوان و جانبازان، در شهرهای ایران پیشبینی نشده و حق آنها بهعنوان یک شهروند برای تردد و دسترسی به خدمات رفاهی و اجتماعی نادیده گرفته شده است. نبود رمپ در بیشتر ساختمانها و ادارات و اماکن عمومی از جمله عجیبترین غفلتهای شهرسازی و ساختمانسازی در ایران است. مبلمان شهری از همان ابتدای شکلگیری به حق معلولان توجه نکرده و برای طراحی و ساخت ساختمانها، محدودیتهای این گروه را مدنظر قرار نداده است.
سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی امور معلولان، به صورت رسمی از مناسبسازی نشدن فضای مبلمان شهری برای معلولان اظهار تاسف میکند. شورای شهر و شهرداری کلانشهرها نیز از تریبونهای رسمی برای این کمبودها سوگواری میکنند؛ در حالی که هر دو این نهادها موظفند مشکلات این قشر بزرگ و خاموش کشور را که حق شهروندی آنها در چهار دهه اخیر نادیده گرفته شده است، رفع کنند.
مشکلات آنها به سادگی میتواند فهرست شود و حتی به کارشناسی چندانی هم نیاز ندارد؛ خیابانها، ورودی ادارات دولتی، بانکها، مراکز خرید یا همان پاساژها و مراکز تفریحی و خدماتی برای عبور و مرور این افراد مناسبسازی نشدهاند و نیازمندیهای افراد دارای معلولیت در شهرهای ایران در نظر گرفته نشده است. حفاظهای آهنی، چالهها و شیب خیابانهای شهر، حق شهروندی آنان را سلب کرده است.
مناسبسازی نشدن معابر شهری برای معلولان همواره مورد اعتراض این گروه جمعیتی در کشور بوده است و هرچند نبود امکانات مناسب و شرایط خاص زندگی آنها برکسی پوشیده نیست ولی سازمانهای متولی این مسئله، هرگز به صورت جدی در پی رفع و حل آنها برنیامدهاند.
نابینایان، ناشنوایان، افراد دارای اختلال در گفتار و صدا، افرادی با معلولیت قطع دست، افراد دارای نقص در دست، افرادی با قطع پا، افراد دارای نقص پا، افراد دارای نقص تنه، افراد دارای اختلالات ذهنی و اشخاص دارای اختلال رفتاری اوتیسم، همه در فهرست معلولان قرار میگیرند که آمار دقیقی هم از آنها در دست نیست. آمارها، متفاوت و متناقض است. خبرگزاری دولتی ایرنا میگوید که بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار معلول زیرپوشش سازمان بهزیستی قرار دارند، اما مقامهای رسمی و متولیان امور معلولان در ایران، این آمار را واقعی و دقیق نمیدانند.
رئیس فراکسیون معلولان در مجلس دهم، سال ۱۳۹۷ گفته بود که سالانه نزدیک به ۵۰ هزار نفر به آمار معلولان کشور اضافه میشود ولی همچنان آمار دقیقی از آنها در دست نیست. زهرا ساعی همچنین اضافه کرده بود که جمعیت معلولان بیش از میزان اعلام شده است اما این آماری است که سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی امور معلولان اعلام کرده و مرجع آمار و اطلاعات، بهزیستی است.
همایون هاشمی، نماینده مردم میاندوآب، شاهیندژ و تکاب در مجلس دهم نیز که زمانی رئیس سازمان بهزیستی نیز بود، سال گذشته گفته بود که ۱۰ میلیون نفر جمعیت معلول در کشور داریم که از این تعداد، چهار میلیون نفر دارای معلولیت شدید و خیلی شدید هستند.
طبق آمار رسمی سازمان بهزیستی در سال گذشته، ۱۱ درصد از جمعیت کل کشور را معلولان تشکیل میدادند؛ یعنی یک نفر از هر ۱۰ نفر. این میزان بدان معنا است که شهروندان ایرانی باید حضور ملموس این افراد را در جامعه حس کنند ولی بهراستی چه تعداد افراد معلول در جامعه به چشم میآیند؟ معلولان، کمتوانها و جانبازان، عموما نمیتوانند از موانع موجود در معابر عمومی شهر عبور کنند و حرکت آنها با مشکل مواجه است. به همین دلیل است که با وجود آمار بالا، تعداد کمی از این افراد در سطح شهر دیده میشوند. برخی ساختمانها و ادارات حتی یک بالابر ساده هم ندارند.
مناسب نبودن معابر و مبلمان شهری برای معلولان، نبود امکانات در حوزه حملونقل شهری، نداشتن حمایت معیشتی و خدماتی و فعالیتهای پیشگیری کننده از معلولیت، از مولفههایی مهم دیده نشده در ایران برای قشر معلول در ایران است.
آنچه مسلم است برای برنامهریزی نیازهای معلولان و رفع مشکلات این شهروندان، اطلاعات و آمار دقیقی از وضعیت آنها موردنیاز است. بانک اطلاعاتی دقیقی که وضعیت معلولان را بیان کند. اما سؤال اینجا است که آیا اصولا چنین بانک اطلاعاتی موجود است؟ پاسخ منفی است. نه بانکی از اطلاعات آنها در دست است و نه حتی آمار دقیقی از تعداد معلولان در کشور وجود دارد؛ برای همین آنها، شهروندان همیشه در قرنطینه ایران باقی ماندهاند.
مشکلات دختر خانم خیلی شیک در یک همبرگری