صدای آمریکا - میثم بهروش، پژوهشگر در انستیتو روابط بین الملل هلند «کلینگندال»، در یادداشتی در نشریه «فارن پالیسی» نوشته است کارزار فشار حداکثری ایالات متحده به طور تصادفی موجب یک تغییر راهبردی در تهران شده است.
بهروش می گوید محمود علوی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، در هشتم فوریه، در یک مصاحبه تلویزیونی تهدیدی تلویحی را درباره پیگیری جنگ افزار هستهای مطرح کرد: «رهبری صراحتا در فتوای خود فرمودند که تولید سلاح هسته ای خلاف شرع است و جمهوری اسلامی سراغ آن نمی رود و آن را حرام می داند. اما اگر گربه ای را گوشه ای گیر بیاندازند ممکن است رفتاری کند که گربه ای که آزاد است آن رفتار را نمی کند.»
این تهدید کم سابقه توجه گسترده رسانه ها را به دنبال داشت. تندروهای داخلی وزیر اطلاعات دولت حسن روحانی را برای تضعیف فتوای خامنه ای مورد حمله قرار دادند. ناظران در خاورمیانه بر غیرقابل اعتماد بودن رهبران ایران تمرکز کردند. دیگران این حرف را تاکتیک فشار بر دولت بایدن برای بازگشت به برجام و لغو تحریم ها تعبیر کردند.
اما فتوای خامنه ای از آغاز هم برای دو طرف مساله مهمی نبود. نکته مهم درباره صحبت های علوی مساله تغییر در نگرش ایران درباره بمب هستهای است. گروه گسترده ای در ایران جنگ افزار هسته ای را نه تنها به عنوان یک بازدارنده نهایی، بلکه نوشدارویی برای مشکلات امنیتی جدی و چالش ها از سوی قدرت های خارجی، می بینند.
هر چند نظرسنجی برای سنجش نگاه ایرانیان به جنگ افزار هسته ای یا چگونگی تغییر آن از سال ۲۰۱۳ وجود ندارد؛ یک پژوهش تازه در «مرکز مطالعات بین المللی و امنیتی» در «دانشگاه مریلند» و مرکز نظرسنجی «ایران پل» در کانادا نشان می دهد که دیدگاه ها و احساسات ضد مصالحه طی سال های گذشته به شکل چشمگیری قوی تر شده است. حمایت عمومی از برجام از ۷۶ درصد در اوت ۲۰۱۵ به ۵۱ درصد در فوریه ۲۰۲۱ رسیده است.
تغییر انفجاری بالقوه در رفتار ملی ایران به سوی جنگ افزار هسته ای پیامد مستقیم کارزار فشار حداکثری ایالات متحده، از خفه کردن اقتصاد گرفته تا خرابکاری و ترورهای هدفمند، است. تصمیم واشنگتن به ترک برجام یک مانع سیاسی عمده ایران بر سر راه دستیابی به بمب را برداشت.
ایران به لحظه خطرناکی رسیده است. تصور کنید، اگر رهبر بعدی ایران یک ملی گرای واقعا متخاصم باشد که از اتخاذ تصمیمی بزرگ بر خلاف انتظارات ابایی نداشته باشد؟ تصور کنید، اگر مواجهه با یک قدرت غیرقابل شکست مانند ایالات متحده یا اسرائیل ایرانی ها را متقاعد کند که بازدارندگی هسته ای نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت امنیت ملی است؟ از آن جا که تنبیه های خارجی غیرمنصفانه تلقی می شود، مخالفت اجتماعی با جنگ افزار هسته ای در ایران رو به کاهش است. اگر ایالات متحده و متحدان منطقه ای اش به حقیقت مصمم به جلوگیری از دستیابی تهران به جنگ افزار هسته ای هستند، لازم است فراتر از اتکای به تدابیر تنبیهی حرکت کنند و پیامدهای راهبردی غیرقابل انتظار فشار حداکثری را در نظر بگیرند.