واشنگتن تایمز مقاله ا ی به قلم ایلان برمن را منتشر کرد. که در این مقاله با عنوان «مردم ایران به فراتر از آخوندها و جمهوری اسلامی میاندیشند» انزجار و نفرت مردم از حکومت خامنهای را تشریح کرده است.
-بیش از چهار دهه پس از انقلاب ۱۹۷۹ پیوندهای ایدئولوژیک که رژیم ملایان را سرپا نگه داشته بود شکنندهتر از هر زمان دیگریست. این واقعیتی است که زمامداران ایران خیلی خوب آن را میدانند، حتا اگر رهبران غرب هنوز آن را درک نکرده باشند.
-بیشتر ایرانیها این را درک کردهاند که جمهوری اسلامی یک سیستم ایدئولوژیک بسته است و قادر به اصلاح نیست. این آگاهی، به خودی خود، یک نقطه عطف مهم است.
- «تاریخ به ما میگوید وقتی تغییر تدریجی ناممکن است، انقلاب محتمل میشود.»
در مقدمه این نوشتار آمده: چه اتفاقی میافتد که اکثریت ملّت شما خواهان کنار رفتن شما میشوند؟ برای آیتاللههای ایران، پاسخ به این پرسش ممکن است زودتر از اینها داده شود زیرا شواهدی وجود دارد که نشان میدهد جمعیت اسیری که تحت کنترل آنها زندگی میکنند، در پی تغییرات اساسی است.
برطبق نتایج #نظرسنجی #گمان (۲۹بهمن تا ۸ اسفند۹۹)، حدود ۷۸٪ جامعه (افراد باسواد بالای ۱۹سال) اعلام کردهاند در #انتخابات۱۴۰۰ رای نخواهند داد.
-- GAMAAN - گَمان (@gamaanresearch) March 14, 2021
همچنین برطبق نتایج این نظرسنجی، میزان مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ۹۸ حدود ۲۶٪ بوده است (سطح اعتبار ۹۵٪ و فاصله اعتبار ۵٪) pic.twitter.com/6B4nfnvjfz
این وضعیت در جدیدترین نظرسنجی توسط مؤسسه «گمان» گروه تحلیل و افکارسنجی ایرانیها مستقر در هلند تا اندازهای به تصویر کشیده شده است.
نظرسنجی مؤسسه گمان که اعلام شده بیش از ۲۰ هزار ایرانی در ۳۱ استان در ماه گذشته در آن شرکت کردهاند، نشان میدهد که حدود ۵۳ درصد از پاسخدهندگان خود را به عنوان هوادار براندازی معرفی میکنند و ۲۶ درصد دیگر از «تحول ساختاری و گذار از جمهوری اسلامی» حمایت میکنند.
برپایه این نظرسنجی فقط یک پنجم (۲۱ درصد) از پاسخ دهندگان از اصول و ارزشهای انقلاب آیتالله خمینی حمایت کردهاند یا معتقدند که رژیم اصلاحپذیر است و ترجیح میدهند در سیستم فعلی کار کنند.
ایلان برمن در ادامه مینویسد سالهاست که گروهی از تحلیلگران و کارشناسان حامی جمهوری اسلامی استدلال میکنند که رقابتی بین عناصر اصلاحطلب و عناصر محافظهکار (اصولگرا) در جریان است که آمریکا را وادار ساخته سیاست خود را در قبال تهران ملایم کند تا به این وسیله اصلاحطلبها تقویت شوند.
با اینکه ارقام این نظرسنجی قابل توجه است اما همان تحلیلگران آن را دروغ قلمداد میکنند. آنها در یک تلاش همهجانبه چنین القاء میکنند که گویا این نظام از درون قابل اصلاح است.
درواقع امروز اختلاف بین کسانی است که میخواهند نظام ولایت فقیه را با عناوین مختلف از جمله اصلاحطلبی حفظ کنند و کسانی که آن را بطور کامل رد میکنند و خواهان براندازی آن هستند.
یافتههای مؤسسه گمان مؤید همانچیزی است که مخالفان رژیم ایران سالهاست ادعا میکنند. حالا بیش از چهار دهه پس از انقلاب ۱۹۷۹ پیوندهای ایدئولوژیک که رژیم ملایان را سرپا نگه داشته بود شکنندهتر از هر زمان دیگریست.
این واقعیتی است که زمامداران ایران خیلی خوب آن را میدانند، حتا اگر رهبران غرب هنوز آن را درک نکرده باشند. به همین دلیل، در پاییز سال ۲۰۱۹، رژیم ایران نیروی گستردهای علیه معترضان برای خاموش کردن یا حداقل ساکت کردن موقت اعتراضات خیابانی بسیج کرد. گزارش شده که علی خامنهای آن زمان به نیروهای امنیتی اجازه داد «برای سرکوب اعتراضات هر آنچه لازم است انجام دهند.»
در نتیجه این سرکوبها بیش از ۱۵۰۰ نفر کشته شدند که از خشنترین سرکوبها در دوران جمهوری اسلامی به شمار میرود.
هنوز هم همان شرایطی که باعث ایجاد این اعتراضات شد (از جمله فساد رسمی، حاکمیت مذهبی غیرقابل تحمل و سوء مدیریت اقتصادی گسترده) همچنان وجود دارد و این در نارضایتی گستردهای که در نظرخواهی مؤسسه گمان نیز ثبت شده نقش داشته است.
در ادامه تحلیل ایلان برمن آمده است: البته هیچیک از اینها به معنای رسیدن رژیم ایران به نقطه فروپاشی نیست. آیتاللههای ایران پیش از اینهم با چالشهایی روبرو شدهاند که با وجود آنها حاکمیتشان همچنان دوام آورد. سرکوب مردم با استفاده از ارگانهای داخلی ناشی از تمایل رژیم به حفظ قدرت است- و همچنین بیانگر تمایل جامعه جهانی (از جمله آمریکا) است که به وحشیگریهای رژیم بدون هرگونه واکنش جدی اجازه دادهاند.
با وجود این، دادههای مؤسسه گمان نشان میدهد که مارپیچ تاریخ ایران ممکن است بار دیگر به سوی تغییرات بنیادین حرکت کند. دستکم این است که بیشتر ایرانیها این را درک کردهاند که جمهوری اسلامی یک سیستم ایدئولوژیک بسته است و قادر به اصلاح نیست. این آگاهی، به خودی خود، یک نقطه عطف مهم است. گذشته از این، تاریخ به ما میگوید وقتی تغییر تدریجی ناممکن است، انقلاب محتمل میشود. در مورد ایران، پرسش اصلی دقیقاً این است که چه موقع ممکن است این تغییر روی دهد. بیتردید زمامداران ایران تلاش میکنند پاسخ را تا جایی که ممکن است به تأخیر بیندازند.