نیکلاس سایدل در «هاآرتص» نوشت: ترکیه به متحدان و دوستانی مانند آمریکا نیاز دارد. در سویی دیگر اسرائیل نیز نیاز مبرمی به ایجاد یک جبهه مستحکم منطقهای علیه ایران دارد. در چنین شرایطی نزدیکی اسرائیل به اردوغان عاجز و نیازمند میتواند یک امتیاز مهم استراتژیک برای اسرائیل به دست آورد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: همانطور که خاورمیانه به سه بلوک قدرت یعنی ترکیه، ایران و اسرائیل و شرکای عرب آن تقسیم میشود این فرصتی برای اسرائیل است تا صفوف خود را در برابر ایران مستحکم کند، اما برای انجام صحیح این امر به ترکیه نیاز دارد. اکنون به دلایل بیشماری زمان آشتی ترکیه و اسرائیل فرا رسیده است.
اول اینکه، اگرچه ترکیه و ایران دشمن نیستند، اما عدم تطابق سیاست دو کشور در قفقاز، عراق و سوریه روابط دو جانبه بین تهران و آنکارا را به طرز چشمگیری سرد کرده است.
دوم، رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان در حال ارسال سیگنالهایی به اسرائیل است مبنی بر اینکه میخواهد روابط خود را با دولت یهود از سر بگیرد. اسرائیل باید به دلیل مواضع سرد آمریکا در قبال اردوغان در دوران مدیریت رئیس جمهور جو بایدن، از اهرم فشار استفاده کند.
ثالثاً ، برقراری روابط مستحکم دیپلماتیک اکنون باعث انزوای بیشتر ایران می شود زیرا برای به حداکثر رساندن موقعیت خود پیش از مذاکرات در مورد پرونده هسته ای ، ایران را منزوی می کند. یک جبهه منطقه ای متحد تر ، ایران را بعنوان یک کشور بی ثبات بی ثبات معرفی می کند.
سرانجام، اسرائیل میتواند در اینجا به اهداف جانبی در حوزه امنیت ملی دست یابد: یعنی اینکه با نزدیکی به ترکیه حمایت این کشور از حماس را مهار کند. اسرائیل همزمان با نزدیکی به ترکیه می تواند کاری کند تا این کشور تنشها را در شرق مدیترانه کاهش دهد و سیاستهایی را که مانع ادغام بیشتر اسرائیل با ناتو شده است، کنار بگذارد.
اگرچه اردوغان تمایل خود را برای عادی سازی نشان میدهد و پس از دو سال غیبت، مجددا سفیر خود را در اسرائیل منصوب کرده است، اما در سوی مقابل، تل آویو با توجه به ارزیابیهای اطلاعاتی و نظامی مبنی بر اینکه ترکیه اکنون یک تهدید در حال ظهور است، این اقدامات اردوغان را رد کرده است.
اسرائیل ادامه کمک اردوغان به شبه نظامیان حماس در خاک خود را به عنوان یک خط قرمز عنوان میکند. با توجه به میزبانی از حماس و همچنین بحث فرصت طلبی احتمالی ترکیه و عدم صداقت با توجه به اقدامات اردوغان علیه اسرائیل و روابط انعطاف پذیر ترکیه با ایران، نگرانی تل آویو قابل درک است.
در مقطع فعلی اولویت اصلی اسرائیل، مهار برنامه هستهای و موشکی ایران و نیروی کمکی اصلی آن در لبنان یعنی حزب الله است.
اسرائیل باید هرچه سریعتر برای برای عادی سازی روابط با ترکیه اقدام کند چرا که ممکن است با توجه به تغییر شرایط سیاسی خاورمیانه، این فرصت خیلی زود از دست برود.
بررسی مجدد گفتگوها در مورد همکاریهای دو دولت در زمینه انرژی و بررسی ابتکارات بشردوستانه برای بهبود زندگی فلسطینیها در نوار غزه، مسئله ای ویژه برای اردوغان و پایگاه سیاسی وی در داخل است.
ترکیه با توجه به نقش تاریخی منحصر به فرد خود و پیش بینی افزایش قدرت سخت فعلی در منطقه، برای آینده قابل پیش بینی یک سیاست مستقل در خاورمیانه خواهد داشت.
دور از ذهن است که تصور کنیم ترکیه منافع خود را به منافع محور اسرائیل-اعراب خلیج فارس گره زند یا امکانات نظامی خود را وقف دفاع از این محور در برابر ایران میکند. ایران نه تنها تهدیدی مستقیم برای ترکیه نیست بلکه برعکس این دو کشور همسایه در حوزه تجارت و امنیت دارای روابط دیرینهای هستند. بحث امنیتی مشترک خطر جدایی طلبی ها نیز همزمان باعث شده این دو کشور تبدیل به شرکای قدرتمندی شوند.
با وجود این زمینههای مشترک اما، حوادث اخیر پویایی تقابل آمیزی بین ترکیه و ایران را نشان میدهد که میتواند مورد بهره برداری اسرائیل قرار گیرد.
در سال 2020، ارتش ترکیه تعداد زیادی از نیروهای حزب الله و دیگر جنگجویان مورد حمایت ایران را در استان ادلب سوریه محاصره و در نهایت کشت.
اخیراً، شبه نظامیان عراقی وابسته به ایران، ترکیه را به دلیل تصرف خاک عراق تهدید کردند و سفرای ایران و ترکیه در مورد واگراییهای سیاسی که اکنون در کردستان عراق در حال افزایش است، به وزارتخانههای کشور پذیرنده احضار شدند. این شبه نظامیان مورد حمایت ایران، که اسرائیل در مرز سوریه به آنها حمله میکند با دشمن تروریستی غیرقانونی ترکیه، حزب کارگر کردستان، معروف به پ.ک.ک همکاری میکنند.
علاوه بر این، ترکیه و ایران در دو طرف مخالف مناقشه قره باغ بین آذربایجان و ارمنستان قرار داشتند. ترکیه همراه با اسرائیل به شکلی قاطعانه از آذربایجان حمایت کرده و هواپیماهای بدون سرنشین در اختیارش میگذاشتند.
افزایش نفوذ ترکیه در قفقاز برای ایران نگران کننده است. جمهوری آذربایجان یک کشور شیعه اما نسبتاً سکولار است که با اسرائیل و ترکیه ارتباط دارد و همزمان از روابط ناپایداری با ایران برخوردار است. آذربایجان پیشنهاد کرده است تا با میانجیگری در مذاکرات بین اسرائیل و ترکیه، این دو دولت را به سمت عادی سازی روابط سوق دهد.
عادی سازی میتواند باعث ایجاد تحول در ترکیه شود به طوری که این کشور را به سمت محور "اسرائیل-اعراب خلیج فارس" متمایل کند. اکنون شاهد شکل گیری معماری امنیتی منطقهای در حال شکوفایی هستیم که با عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه در حال شکلگیری است. اسرائیل باید با احتیاط پیش برود، با این آگاهی که ترکیه به متحدان آمریكا برای جلب رضایت بایدن احتیاج دارد و همچنان به حمایت از اخوان المسلمین و شاخههای دیگر مانند حماس ادامه میدهد.
با این وجود، با توجه به خطر غیرقابل قبول ایران برای منطقه، ترکیه و اسرائیل هر دو منافع مشترکی در مهار تهران دارند. اکنون این وظیفه دولت در تل اویو است که روابط جدید فی مابین خود با ترکیه را کشف کند و به زودی با متحد قبلی خود ارتباط مناسبی را از سر بگیرد.
موج تازه گرانی ارز در ایران