عبدالله مومنی - زیتون
مصطفی تاجزاده از اصلاح طلبانی است که از روزهای نخست تجربه اصلاح طلبی با وجود برخورداری از سمت اداریاش -معاونت سیاسی وزارت کشور- اما شجاعت مدنی، ایستادگی بر سر اصول اصلاحطلبی را همواره در حرکت خود متوقف ننموده و پرداخت هزینه زندان سخت با شرایطی شکنندهتر اما هیچگاه حاضر به پذیرش خواست و اراده محافل امنیتی نگردید.
ایستادگی مصطفی بر آرمان ملت و دفاع از صندوق رای و انتخابات آزاد در طی بیست سال گذشته، تاجزاده را در کنار برخی دیگر از راهبران اصلاحی بهعنوان نماد برجسته مخالفت با نظارت استصوابی و دفاع از آزادی انتخابات در جامعه بدل ساخته است.
اما اینک تاجزاده با ورود به مرحلهای دیگری از حیات سیاسی موثر خود، نمیتواند از فرصت و فضای انتخاباتی پیشرو برای طرح گفتمان اصلاحات دموکراتیک استفاده نبرد. بیان موانع ساختاری و رفتن به سمت معیار محوری با ارائه برنامه سیاسی و تقویت امر سازماندهی، نقیصههای حرکت اصلاحی در شرایط امروز برای گام نهادن تقویت اصلاحات دموکراتیک است. فضای پیش از انتخابات مهمترین ظرفیت و امکان برای گفتگو و گفتمانسازی و ارتباطگیری با جامعه و نیز تعامل با ارکانی از حاکمیت است. غفلتورزیدن از این امکانات بدلشدن به گونهای از اصلاحطلبی بیخاصیت است که مصطفی با آن میانهای ندارد.
تایید صلاحیت یا عدم تایید صلاحیت تاجزاده میتواند یک پیام روشنی باشد که میتوان از نظام دریافت کرد. که آیا راه را برای اصلاحات و تغییرات باز خواهد کرد و یا همه درهای تغییر را به روی خودش میبندد. و برای این تحلیل نمونهای از سال ۸۴ مثال زد. با وجود این شرایط کنونی را با آن سالها به نوعی میتوان متفاوت دید : «اما تفاوت و اختلاف اکنون با شرایط سالهای پیش از ۸۴ را اگر بخواهیم مقایسه کنیم نوعی عقبگرد از مواضع جریان اصلاح طلبی را شاهد هستیم.»
آقای علوی تبار می گوید «ما در انتخابات پیش رو هم به دنبال توافق با نظام هستیم و هم توافق با مردم! و اگر نظام به ما اجازه بدهد که به این عرصه ورود کنیم نباید از دایره اختیاراتمان فراتر برویم».
من فکر می کنم اساسا با وجود پایگاه ضعیف اصلاحطلبان و قهر مردم با صندوق رای و با وجود اینکه تاجزاده میتواند بخش های سرخورده جامعه را احیا و با خواست های دموکراتیک اصلاحی ترمیم نماید یگانه کاندایدای موجود است که واجد مزیت حمایت مردمی در بین اصلاح طلبان است. در نتیجه آن بخشهایی از جریان اصلاحطلب که میخواهند تحت هر شرایطی و بدون قید و شرط و با تن دادن به انتخاب بین بد و بدتر در انتخابات شرکت کنند طبیعی است که نمیخواهند از تاجزاده بعنوان کاندیدای اصلاحات دموکراتیک حمایت کنند، چرا که تمامی مسیرهای دموکراتیک که برای بهبود رابطه با حکومت طی کردهاند را با ورود تاجزاده به انتخابات و از آن مهمتر ورود تاجزاده به فرایند کاندیداهای احتمالی مورد حمایت ناسا و سازمان تشکیلاتی اصلاح طلبان به معنی از دست دادن امکانهای طی شده در خصوص ایجاد اعتماد و تعامل با هسته مرکزی قدرت خواهد بود و فضای مثبت بوجود آمده بنا بر زعم اصلاحطلبان تعامل گرا از بین میرود و با این وجود ورود مصطفی تاجزاده به عرصه انتخابات معنایش این است که مزیت مردمی اصلاحات به پایگاه اجتماعی اصلاحات برگشته است و دیگر ما نیازی به تعامل با حاکمیت نداریم. در مجموع اما بنا بر تحلیل اصلاحطلبان صندوقمحوری که به انتخاب بین بدوبدتر می اندیشند این حضور مصطفی را خلاف رویهای میدانند که اصلاحات تا کنون طی کرده است.
اما غافل از این هستند که با حضور کاندیدایی اصیل و مردمبنیاد و معیارمحور دیگر مساله گفتگو میان مردم و اصلاح طلبان از اهمیت استراتژیک برخوردار می گردد و عملا پایان اصلاحگری تعاملگرای محافظهکار نرمالخواه است که بدنبال سهمی از قدرت برای جریان خود است و نه اینکه بدنبال ایجاد سطحی از تغییرات دموکراتیک در داخل ساختار قدرت باشد که موانع حقوقی مانع و رادع دموکراسی پیش روی فعالان تحولخواه را که سد راه اصلاحطلبی دموکراتیک است از مسیر پیش روی اداره عقلانی مبتنی بر حکمروایی خوب بردارد.