به پیشنهاد هموطنانی از ایران، مبنی بر نیاز راهکارهای عملی برای تحریم «انتخابات» مطالبی تهیه شده است که فرازهایی از آنها از این قرار هستند:
تدابیری که از همین لحظه باید اندیشید تا باعث شود مردم در روزها، و در ساعتهای آخر مهلت «رایگیری» به حوزههای «رایگیری» نروند چه میتوانند باشند؟
نظر خط استقلال و آزادی، طی چهار دهه گذشته، اعتبار و مشروعیت نداشتن رژیم ولایت مطلقه، و مشروعیت نداشتن «انتخابات» و در نتیجه تحریم «رایگیری» بوده. خوشحالیم که بسیاری از مردم، در جامعه مدنی، و به دنبال آنها و به تبعیت از افکار عمومی که در این چهار دهه متحول شده، بسیاری در جامعه سیاسی هم به این نظر رسیده است که برای گذار خشونتزدا از استبداد و ولایت مطلقه، و رسیدن به مردمسالاری و ولایت جمهور مردم، باید باید به قدرتها پشت کرد، و باید به مردم رویکرد داشت.
https://alisedarat.com/1392/03/12/29/
در همه دورههای «انتخابات» و بخصوص در دو «رایگیری» اخیر، یعنی برای مجلس و برای ریاست جمهوری، تعداد بیشتری از مردم، به صندوقهای «رایگیری» پشت کردند، ولی باز هم عدهای از در روزهای آخر، تغییر عقیده دادند و چه بسا در ساعات آخر، به حوزههای «رایگیری» رفتند، و باز هم به رژیم مشروعیت دادند.
بیشترین دلیل و مهمترین عامل تغییر عقیده آن عده از مردمی که در ساعات آخر تغییر عقیده میدهند و یا در آن لحظات بالاخره تصمیم میگیرند بروند و رای بدهند، ترس است، یعنی شکست خوردن در جنگ! جنگ روانی قدرتها علیه مردم.
دانستههای تاریخی، و دانستههای علمی، و دانستههای اخلاقی یک فرد، نمیتواند در عرض یک مدت کوتاه چند ساعته و یا حتی چند روزه، تغییر ۱۸۰ درجه بکند، مگر اینکه بیماری اضطراب مزمنی که بسیاری از ایرانیان به آن مبتلا هستند، عود بکند و اضطراب حاد شدید، مزید بر علت پسزمینه اضطراب مزمن بگردد.
در این دوره از «انتخابات» بیش از دورههای قبل، مردم در جامعه مدنی، و به علت فشار افکار عمومی، و به دنبالهروی از مردم، جامعه سیاسی، بیش از پیش به جنبش خودجوش تحریم فعال «انتخابات» روی آوردهاند.
به نظر میرسد که آن حداقل لازم برای گذار خشونتزدا از رژیم ولایت مطلقه، به نظام ولایت جمهور شهروندان، در این زمان فراهم شده است.
ولی دستگاه عریض و طویل جنگ روانی رژیم، مدتی است که فعالیتهای خود را بیشتر کرده که بتواند تعداد هرچه بیشتری از ما ایرانیان را در این جنگ شکست بدهد، که مردم با ترسیدن و با ترساندن، با پای خود به حوزههای «رایگیری» بروند، و با دست خود به این رژیم و به جنایتهایش مشروعیت بدهند.
❊
❊ ❊ مراحل و زمانبندی جنبش:
۱- از همین الان تا روز قبل از «انتخابات»
- تشکیل گروههای ۲-۳-...-۷-۸ نفری برای تشکیل هستههایی از افرادی که همدیگر را خوب میشناسند و به هم اعتماد دارند، که به لحاظ سن و سال، و تخصص و دانش، و سلیقه، و هنر، و... با همدیگر همخوانی دارند.
- تهیه فهرستی از خانواده و بستگان و دوستان و همکاران و...
- تهیه زیرفهرستهایی که براساس میزان خطر شکست در جنگ روانی تنظیم شده است،
- تهیه زیرفهرستهایی که براساس میزان خودانگیختگی و ابتکار و خلاقیت افراد، برای اینکه آنها هم خود ابتکار عمل را بدست بگیرند و تعداد بیشتری از مردم را به مشارکت فعال در جنبش خودجوش تحریم انتخابات بخوانند،
- مهیا کردن فهرست راههای ارتباط و تماس با هر یک از افراد در هر کدام از زیرفهرستها (شماره تلفن، ایمیل، توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، تلگرام، کلاب هاوس،... )
- تقسیم کار در میان افراد گروه برای تماس فعال با افراد در فهرستها و زیرفهرستهای از قبل تهیه شده،
- یافتن و بکار بردن راههایی که میتوان از آن طرق، به کمک افرادی که ممکن است در روزهای آخر تغییر عقیده بدهند شتافت، تا آن عده که ممکن است در روزها و ساعات آخر، تغییر عقیده بدهند، و به جنبش خودجوش تحریم فعال «انتخابات» پشت بکنند را با دوستی و مهربانی، در جمع مردم، استوار نگه داشت.
- تفکر و ابتکار در مورد اینکه با هرکسی در هر فهرستی چگونه باید ارتباط صادقانه برقرار کرد. باید توجه داشت که ما مردم در این جنگ روانی که قدرتها علیه ما مردم براه انداختهاند، مشغول دفاع از خودمان هستیم، و نباید از روشهای غیرحقوقی و غیراخلاقی که قدرتها استفاده میکنند، ما هم عکسالعمل بشویم و همان کارها را انجام دهیم. در این دفاع، ما بازنده خواهیم شد وقتی که ما به قدرتها اجازه بدهیم که ما را از جنس خودشان بکنند. بیشترین تلاش رژیم این است که هرچه بیشتر از مردم را از جنس خود بکند. پس بایسته است که بدون خشونت و بدون ترساندن و بدون دروغپراکنی و... کارها را مدیریت کنیم،
- تشویق تعداد هرچه بیشتری از افراد برای اینکه خود آنها نیز، برای ممانعت از مشروعیت دادن بعضی مردم به رژیم، در این فعالیت زنجیرهای و شبکهای بیخطرمشارکت کنند،
-
۲- یکی دو روز قبل از «انتخابات»
- تهیه مایحتاج حداقل برای یکی دو روز آینده،
- بررسی و پیشبینی و رفع نیازهایی که ممکن است باعث شود در تمام روزر «انتخابات» به خیابانها رفت،
۳- روز «انتخابات»
- ماندن در منزلها (برای آنها که هنوز منزل و سرپناهی دارند و به جمعیت عظیم بیخانمانان و حتی کارتنخوابها وارد نشدهاند!)
- عملی کردن تقسیم کارها و وظایفی که قبلا برنامهریزی شدهاند،
- شناسایی میزان نگرانی و ترس و اضطراب در افراد، و تسکین و آرامبخشی و مهربانی و... درست مثل رفتاری که لازم است با یک بیماری که به درجات مختلف، دچار حمله دهشت حاد (panic attack) شده است،
- تکرار یادآوری این حقیقت بسیار مهم که این رژیم است که برای ادامه حیات خود، حیات ملی ما را در لبه پرتگاه و در خطر سقوط قرار داده است. عدهای از ایرانیان متاسفانه در جنگ روانی قدرتها علیه مردم، شکست خوردهاند و این دروغ و تزویر را به خود باوراندهاند که: «...گرچه این رژیم بد است، ولی به هر حال مانع از جنگ داخلی و حمله خارجی و... شده است...». این عده به اندازه خود، در سرنوشت امروز ایران و ایرانیان، به سهم خود مقصر هستند.
- برای کسانی که خود را ناچار از شرکت در «انتخابات» در رژیم ولایت مطلقه میبینند، توضیح داده شود که ترس تو از خالی گذاشتن حوزههای «رایگیری» بیمورد و به علت شکست تو در جنگ روانی و اضطراب است. این ترسی است که همه قدرتمداران و مستبدان (از پهلوی و خامنهای و ترامپ و نتانیاهو و پوتین و...) لازم دارند در دل ما مردم بیفکنند که ملت رام و مانند مومی در دستشان، و مانند بعضی زندانیان سیاسی شکسته شده بگردند. واضح و روشن این واقعیت توضیح داده شود که هر یکروز بیشتری که عمر رژیم ولایت مطلقه ادامه یابد، خطر سوریهای شدن و عراقی شدن و لیبیایی شدن و افغانستانی شدن و... ایران بیشتر خواهد شد. مسئول مستقیم افزایش این خطر، این رژیم و کسانی هستند که با شرکت در «رایگیریها» به جنایاتکاران و خیانتکاران فاسد، مشروعیت و اعتبار میبخشند.
- با مهر و مهربانی، دلداری داده شود که اگر تو علیرغم مخالفتت با این رژیم به حوزههای «رایگیری» میروی، به علت ترس و اضطراب و دهشت حادی است که بر تو مستولی گردیده است! تو مجبور نیستی که خود را در زندان بد و بدتر و... باز هم بدتر، محبوس کنی! مگر نمیبینی که این تصمیم تو در این چهار دهه، نتیجه عکس داده و با تسلیم شدن در جنگ روانی رژیم، سرنوشت بدتری را برای خودت و دیگران رقم زدهای!
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید--یک بار از این خانه بر این بام برآیید
- یادآوری تواناییهای فردی، و جمعی، و ملی. تاکید بر اهمیت دادن به آگاهی از تلاش قدرتها برای شکستن اعتماد به نفس فردها و جمعها. تاکید بر اهمیت اعتماد به نفس فردی، و اعتماد به نفس جمعی، اعتماد به نفس ملی.
- تلاش در شکستن دیوارهای ترکبرداشته سانسور، و اهمیت در اجتناب از خودسانسوری. داشتههای ما، برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، به صورت فردی و به صورت جمعی و ملی، گنجی است که که قدرتها با جنگ روانی تلاش میکنند از ما بپوشانند. مهمتر و خطرنکتر از سانسور، خودسانسوری است، که گفت افسوس که بر گنج شما، پرده، شمایید!
-
از جمله میتوان رجوع کرد به: پادزهر اضطراب گذار از استبداد، سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
ـ
۴- روز بعد از «انتخابات» تا روز اعلام نتایج «انتخابات»
- استفاده از همان فهرستها و زیرفهرستها برای ادامه دادن ارتباطات، و تدبیر هرچه فراگیرتر کردن خشونتزدایی و نافرمانیهای مدنی و اعتصابات و اعتراضات و...
از جمله میتوان به مطالعه این سند پرداخت و با شکستن دیوارهای سانسور، آنرا به بقیه هم معرفی کرد و به بحث گذاشت: قانون اساسی پیشنهادی بر اساس حقوق پنج گانه
https://alisedarat.com/1398/04/02/4991/
و نیز میتوان به این پیشنهادات اندیشید و از آنها الهام گرفت: سازماندهی مدیریت مردمی صدا و سیما، در گذار از استبداد ولایت مطلقه، به مردمسالاری:
https://alisedarat.com/1399/06/14/6584/
https://alisedarat.com/1399/06/21/6608/
https://alisedarat.com/1399/07/14/6786/
https://alisedarat.com/1399/07/17/6791/
۴- از روز اعلام نتایج «انتخابات» تا فروپاشی رژیم
- اطلاع یافتن و اطلاع دادن حقایق مربوط به نامشروع بودن و بیاعتبار بودن رژیم، و دروغها و تزویرهای رسانهای در مورد «انتخابات» و نتایج واقعی آن،
- بررسی جنبشها و خیزشهای گذشته، و خودداری از تکرار اشتباهات پیشین. مثلا در خیزش سال ۱۳۸۸، مطالبات آن جنبش خودجوش، توسط عدهای، در شعار «رای من کو» ناچیز شد. در نتیجه خیال رژیم و قوای سرکوب، راحت شد که مردم خواهان گذار از این استبداد نیستند و فقط مایلند مهره دیگری از مهرههای رژیم کارگذار ولایت مطلقه باشد. در تایید و پیشبرد شعار خامنهای و شرکا مبنی بر «حفظ نظام، اوجب واجبات است» بعضی از مردم قبول کردند که خطوط قرمزی به آنها تحمیل شود، هرچه محدودیتها و خطوط قرمز بیشتری توسط برخی از مردم پذیرفته شد، عرصه بر آنها و بر سایر ایرانیان تنگتر شد. در این ۱۲ سال، باز هم وضعیت مردم بدتر و بدتر و... باز هم بدتر شده است. با ادامه حیات این رژیم، حیات ملی ما بیشتر و بیشتر در خطر خواهد بود، و سرنوشتهای باز هم بدتری را برای خود رقم خواهیم زد.
-
❊
برخی از واقعیتهایی که هر فردی با رفتن به حوزههای رایگیری، مسئولیت آنها برای خود میخرد، از جمله از این قرارند:
تسلیم شدن به قدرتها در جنگ روانی، و پذیرفتن اینکه خود نیز از جنس خلخالی و لاجوردی و خامنهای و خمینی و احمدینژاد و... بشوند،
تجاوز به حق و حقوق خویش،
تجاوز به حق و حقوق دیگران، در این نسل و در نسلهای آینده،
مشروعیت دادن به رژیم ولایت مطلقه،
درست دانستن و تایید کردن جنایتهای قوای سرکوب و بسیجیها و... در خیابانها،
درست دانستن و تایید کردن جنایتهای قوای سرکوب و بسیجیها و... در زندانها،
«اوجب واحبات» دانستن «حفظ نظام» و لازم دانستن خشونتهای سیاسی، و اقتصادی، و فرهنگی، و اجتماعی و تجاوزها به حقوق، و فسادها و دزدیها و... و هر فاجعه دیگری برای حفظ نظام،
-
شرایط برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری در ایران، با پشت به قدرت (قدرتهای داخلی و خارجی، قدرتهای دولتی و غیردولتی) و با روی به ملت، فراهم است. با اجبار رژیم برای برپایی «انتخابات» بار دیگر این گوی توفیق و کرامت را، در میان افکندهاند.
ادامه وضع موجود بدون اینکه وضعیت ایران و ایرانیان باز هم بدتر و بدتر شود، و یا کوچکترین امید بستن به امکان هرگونه اصلاحاتی در رژیم ولایت مطلقه برای احقاق حقوق مردم، خیالبافی و چون گردکان بر گنبد است!
علی صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
در باره این مطلب، میتوانید به دو مصاحبه در همین زمینه توجه بفرمایید:
۱- مصاحبه آقای حسین جوادزاده از رادیو عصر جدید:
نافرمانی مدنی تا روز انتخابات، تحریم «انتخابات» و خالی گذاشتن خیابانها در تمام روز انتخابات
https://alisedarat.com/1400/02/10/7778/
۲- مصاحبه آقای مرتضی عبداللهی از تلوزیون سپیده استقلال و آزادی: