ایران وایر - دانیال کیوانفر
«مستند آکادمی جاسوسی با موضوع سوءاستفاده سازمانهای جاسوسی از محیطهای علمی و دانشگاهی از شبکه پنج سیما پخش میشود.» این خبری بود که ظهر جمعه یکم مرداد ۱۴۰۰ در بیشتر خبرگزاریهای حکومتی ایران منتشر شد. مستند «آکادمی جاسوسی» به ادعای خبرگزاری تسنیم قرار بود: «با پردهبرداری از پشت صحنه ترور دانشمندان هستهای برای اولین بار به روایت چگونگی شناسایی این دانشمندان از طریق جاسوسی در فضاهای دانشگاهی بپردازد.»
این برنامه جمعه شب از شبکه ۵ صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد؛ اما علیرغم تبلیغات فراوان هیچ نکته خاصی در آن نبود. آکادمی جاسوسی تلاش کرده بود با آسمان و ریسمان به هم بافتن، اثبات کند که اساتید مرتبط با برنامه هستهای ایران از طریق جاسوسان در لباس دانشجویان و اساتید دانشگاه شناسایی شده و در نهایت توسط موساد، سرویس جاسوسی اسراییل به قتل رسیدند. نکتهای که در این میان اما باعث نگرانی است، پخش مجدد اعترافات تلویزیونی «احمدرضا جلالی»، پزشک و پژوهشگر ایرانی-سوئدی در این مستند است.
در میانه مستند آکادمی جاسوسی، حدود ۲ دقیقه از اعترافات تلویزیونی احمدرضا جلالی گنجانده شده بود. اعترافاتی که در سالهای پیش نیز از صداوسیمای جمهوری اسلامی چند بار منتشر شده بود. اگر چه بعد از رسوایی مستند قبلی صداوسیما با نام «کلوپ ترور» و ماجرای «مازیار ابراهیمی» افکار عمومی دیگر به این نوع اعترافات تلویزیونی اعتماد نمیکند؛ اما نمیتواند مانع از نگرانی برای وضعیت آقای جلالی شود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
رسوایی مستند سراسر دروغ «کلوپ ترور» و ماجرای مازیار ابراهیمی
ساعت ۷:۳۰ صبح ۲۲ دی ۱۳۸۸ بود که «مسعود علیمحمدی»، استاد فیزیک دانشگاه تهران و از مرتبطان با برنامه هستهای جمهوری اسلامی در حیاط منزل خود ترور شد. این حادثه سرآغاز مجموعه رخدادهای عجیبی شد که با چند ترور دیگر ادامه یافت. آخرین رخداد از این مجموعه ترورها، کشته شدن محسن فخریزاده در عصر ۷ آذر ۱۳۹۹ در شهرستان دماوند بود.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیهای رسمی که روز پنجشنبه، ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، منتشر شد، از شناسایی و دستگیری «عوامل اصلی» ترور دانشمندان هستهای ایران خبر داد. در آن اطلاعیه بدون ذکر نام افراد به «شناسایی عدهای از افسران اطلاعاتی» اسراییل اشاره شده بود. بعدتر صداوسیمای ایران نیز بر مبنای اعترافات همان افراد مستندی به نام «کلوپ ترور» را با تبلیغات فراوان پخش کرد.
مازیار ابراهیمی یکی از افرادی بود که در آن مستند اعتراف کرد، مسئول تیم ترور «مجید شهریاری» یکی از دانشمندان هستهای بوده و همچنین در ترور «مسعود علیمحمدی» نقش داشتهاست. «حیدر مصلحی»، وزیر اطلاعات وقت نیز این گروه را به همکاری با آمریکا، انگلیس و اسراییل متهم نمود. چند سال بعد اما مازیار ابراهیمی که از ایران خارج شده بود، در گفتوگو با بیبیسی فارسی سخنانی تکاندهنده بر زبان آورد. او گفت که نه تنها اعدام نشده؛ بلکه ۲۶ ماه بعد از اثبات بیگناهی به همراه چندین بازداشتی دیگر آن پرونده از زندان آزاد و بعد از مدتی موفق به خروج از کشور شده است.
او به بیبیسی گفت که «اعترافات تلویزیونی پس از یک ماه تا چهل روز شکنجههای شدید بود. در آن مدت بیش از ۶۰۰ ضربه کابل رو پای شکسته تحمل کردم و این منهای کابلهایی بود که به بقیه تنم خورد، چهارماه به صورت شبانهروزی دستبند به دست و پابند به پا داشتم، مورد ضربوشتم قرار گرفتم، دستم و دندههایم شکست و .... شانزده ماه بدون ملاقات و حتی یک تلفن به خانواده در سلول انفرادی نگهداری شدم. مهرههای پشتم خم شد. برای رهایی از شکنجه حاضر بودم هر اتهامی آقایان میگفتند، قبول کنم».
پس از مازیار، «بابک ابراهیمی»، برادر مازیار که او نیز به اتهام همکاری در ترور دانشمندان هستهای و مدیریت یک شبکه بینالمللی جاسوسی برای اسراییل بازداشت شده بود، روایت خود را مطرح کرد. «نادر کهن نوری» دیگر متهم همان پرونده بود که او هم پس از چند سال آزاد و از ایران خارج شده بود. تمامی این متهمان در دادگاه و توسط قاضی «صلواتی» به اعدام محکوم شده بودند.
مجموعه این اتفاقات در ایران جنجالی سیاسی به پا کرد. چند نماینده مجلس خواستار پاسخگویی وزارت اطلاعات شدند و در نهایت «علی ربیعی» سخنگوی دولت اعلام کرد که «کارشناس این پروندهها، کارشناس ضدجاسوسی نبوده و کارشناسان حوزه دیگری بودهاند که در این پرونده کار کردهاند. همان موقع هم از این افراد دلجویی و عذرخواهی شده است.»
مجید جمالی فشی، تنها اعدامی پرونده ترور دانشمندان هستهای
«مجید جمالی فشی»، ورزشکار ایرانی و دارنده مدال برنز جهان در رشته کیکبوکسینگ بود. او به اتهام ترور مسعود علیمحمدی، صبح روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ به دار آویخته شد. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران اعترافات تلویزیونی جمالی فشی را هم پخش کرده بود. اعترافاتی که در آن آقای جمالی فشی اتهامات خود را در رابطه با ترور علیمحمدی میپذیرد.
پس از افشای ماجرای مازیار ابراهیمی و دیگر متهمان آن پرونده، بسیاری معتقد بودند که جمالی فشی هم قربانی پروندهسازی مقامات امنیتی جمهوری اسلامی شده و اعترافات او نیز ساختگی و تحت اجبار بوده است. پس از اعدام مجید جمالی فشی، در برنامه خبر ۲۰:۳۰ تلویزیون جمهوری اسلامی تصویر یک پاسپورت اسراییلی با عکس مجید جمالی فشی نشان داده شد. همان زمان برخی روزنامهنگاران اعلام کردند پاسپورت نشان داده شده در صداوسیما فتوشاپ شده تصویر پاسپورتی است که در سایت ویکیپدیا به راحتی قابل دسترس است و فتوشاپکاران حتی به خود زحمت جابهجایی جای مهرها را هم ندادهاند. به غیر از جای مهرها، تاریخ صدور، انقضا و ماه و سال تولد پاسپورت جمالی فشی که در صداوسیما نشان داده شد، نیز با نمونه پاسپورت اسراییلی موجود در ویکیپدیا یکسان بود. حتی عکسی که از آقای فشی در پاسپورت وجود داشت، به رسم تمامی تصاویر عادی پاسپورتها رو به دوربین نبود.
بعدتر مسعود مولوی، نیروی امنیتی سابق دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی که در ترکیه ساکن شده بود، در پیامی به مازیار ابراهیمی گفته بود که برنامه ترورهای دانشمندان هستهای، کار عدهای از ماموران وزارت اطلاعات بود. ادعای آقای مولوی البته به سادگی قابل اثبات نیست؛ اما خود او نیز در روز پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸، در منطقه شیشلی استانبول با شلیک گلوله به قتل رسید. جنایتی که بسیاری معتقد بودند کار مقامات امنیتی جمهوری اسلامی است و حتی یکی از کارمندان سرکنسولگری ایران در استانبول در ارتباط با ترور مسعود مولوی، در ترکیه بازداشت شد.
آیا جان احمدرضا جلالی در خطر است؟
جمعه شب صداوسیمای جمهوری اسلامی اقدام به بازپخش بخشی از اعترافات اجباری احمدرضا جلالی کرد. جلالی در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. اتهام جلالی ارتباط با دولت متخاصم و همچنین جاسوسی عنوان شده بود. جلالی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «محاربه» و «همکاری با دولت اسراییل» به اعدام محکوم و این حکم دو بار توسط دیوان عالی کشور تایید شد.
پس از انتشار اعترافات تلویزیونی، آقای جلالی در فایل صوتی که ۲۸ آذر ۱۳۹۶ از او منتشر شد، تصریح کرد در زمان حبس انفرادی وادار شده دو بار در برابر دوربین با خواندن بیانیههایی که بازجوها از قبل آماده کرده بودند، «اعتراف» کند.
همان زمان، «ویدا مهراننیا»، همسر احمدرضا جلالی با تایید حرفهای جلالی به «ایرانوایر» گفته بود: «سه ماه او را در یک سلول سه متری انفرادی نگه داشتند. تهدید کرده بودند که اگر همکاری نکنی، اینقدر همینجا نگهات میداریم که بمیری، هیچکس هم خبردار نمیشود. گفته بودند پسر پنج سالهات را میکشیم. نصفه شب از اوین میبردنش بیرون با چشمبند. سناریو نوشته بودند و گفته بودند این ویدیو را درست میکنیم و تو را آزاد میکنیم. این ویدیو ربطی به پرونده تو ندارد و ما آن را برای چیز دیگری میخواهیم.» احمدرضا قبلا برای همسرش تعریف کرده بود که اگر کلامی در این فیلم جابهجا میکرده، فیلمبرداری قطع میشده: «احمدرضا میگفت یک کلمه اینور آنور میگفتم، داد میزدند، توهین میکردند، دوربین را خاموش میکردند و دوباره از اول فیلمبرداری میکردند.»
همسر احمدرضا جلالی، روز سهشنبه ۴ آذرماه به رسانهها گفت همسرش برای اجرای حکم اعدام به انفرادی منتقل شده است. بر اساس اطلاعاتی که به ایرانوایر رسیده است، آقای جلالی از همان زمان از آمار زندان اوین کسر شده و احتمالا در زندان رجاییشهر و در سلول انفرادی نگهداری میشود. مادر آقای جلالی روز پنجشنبه ۲۴ تیرماه بر اثر ابتلا به کرونا فوت کرده و خانواده او گفتهاند که این زندانی سیاسی از ۹ ماه پیش، از داشتن کارت تلفن و تماس با مادرش محروم شده بود و مسئولین قضایی حتی در روزهای اخیر که مادرش در بیمارستان بستری بود به او اجازه ندادهاند با مادرش ملاقات کند. جلالی همچنین از حق تماس با خانواده خود در سوئد نیز محروم است. حال و با توجه به بازپخش اعترافات اجباری آقای جلالی نگرانیها درباره او جدیتر میشوند.