الان ساعت پنج و نیم صبح است و از یک روم ده ساعته ی تخصصیِ کلاب هاوسی می آیم و سر م پر از اطلاعات جدید در باره ی «کورونا» ست. روم ی بود بسیار مفید که اساتید پزشکی در آن سخن می گفتند.
از آموخته هایم در این اتاق که می تواند نجات دهنده زندگی های بسیاری باشد، برای شما عزیزان بعدها خواهم نوشت.
اما در این اتاق به موردی اشاره شد که در میان خبرهایی که باید «خدمت شان می رسیدم» از قلم افتاده بود و آن حال گیری سدعلی از نمکی و روحانی بود.
نمکی آمد خودش را برای مردم و «نظام» لوس کند، نامه ای نوشت خطاب به رهبرش با این فحوا که:
«کشور را دو هفته با کمک نیروهای نظامی تعطیل کنید.»
معنی این نامه این بود که در جایی که دولت هیچ کاره است و کسی که به این دولت فلان نکرده است کلاغ فلان دریده بوده است، شما بیا به نیروهای تحت امر ت فرمان بده که نگذارند مردم ۲ هفته از خانه های شان بیرون بروند و مثلا به شمال بروند تا ما یک خاکی در این فاصله بر سر خودمان و کورونا بریزیم.
اما سدعلی که این روزها خیلی خیلی گرفتار است و باید نامه ی «تفخیذ»ِ :) رییسی آدمکش را امضا کند و دستور زدن کشتی اسراییلی را به سپاه بدهد و کارهای مهم دیگری از این قبیل دارد، و گور بابای مردم و نامه ی نمکی، مثل همیشه شد یک رهبر قانونمند، که خواهان این است که هر چیزی از مجرای قانونی خودش اجرا شود و به نمکی گفت برو این حرف ها را به ستاد ملی کورونا بزن! به من چه مربوط است این کارهای خرده ریز را از من می خواهی! :)
یعنی به قول همان ضرب المثل معروف، فلان کرد به دولت و روحانی و نمکی و مردم و کورونا و هر چه که به این موارد مربوط است!
خامنه ای استاد است!...
نه، نه!...
می توانم بگویم خامنه ای خداست! خامنه ای صاحب مدال طلاست در زمینه پوز زدن و حال گرفتن و دماغ به خاک مالیدن!
تا برسد روزی که یک نفر دیگر پیدا شود و پوزه ی این فرد معلول جسمی و معلول ذهنی را به خاک بمالد!