• تحکیم قدرت و اسلامیسازی در فرایندی طولانی و پنهانکارانهتر
ایندیپندنت فارسی - «طالبان ۲۰۲۱» پس از فرار غنی از افغانستان (که یادآور خروج محمدرضاشاه از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷ است) و استقرار در کابل، به گونهای متفاوت از فتح کابل در سال ۱۹۹۶ عمل میکند. «طالبان ۱۹۹۶» اصولا دیپلماسی عمومی و انعکاس رفتار خود در دنیای خارج را نادیده میگرفت و عینا از نسخههای صدر اسلام چون راهزنی، قتلعام (مثل یهود بنیقریظه) و به کنیزی و اسیری گرفتن زنان و مردان و فروش آنها پیروی میکرد. هرجا که طالبان آن را با وجود مقاومت مردم فتح میکرد، بلافاصله کشتار جمعی و تصادفی شهروندان انجام میشد و برخی شهرها به دلایل نظامی کلا از روی زمین پاک شدند.
همان طالبان ۱۹۹۶
طالبان ۲۰۲۱ عینا مانند اسلامگرایان شیعه سال ۱۳۵۷ در مرحله کسب قدرتاند که به هر عملی دست میزدند و بعد از تاثیرگذاری ارعابی، مسئولیت آنها را بر عهده نمیگرفتند. اگر اسلامگرایان شیعه سینمایی را با بیش از ۴۰۰ انسان داخل آن به آتش کشیدند و همه را سوزاندند، طالبان در سال ۲۰۲۱ جلوی یک مدرسه دخترانه بمبگذاری کرد و ۵۵ تن از جمله شماری از دانشآموزان دختر را به قتل رساند و ۱۵۵ نفر را زخمی کرد. طالبان هم درست مانند اسلامگرایان شیعه این بمبگذاری را به گردن دیگر گروهها انداخت، در حالی که بمبگذاری در مدارس دخترانه از رفتارهای امضاشده طالبان بود؛ همانطور که آتش زدن سینما امضای اسلامگرایان شیعه را داشت.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
طالبان در دو دهه جدایی از قدرت، دهها هزار غیرنظامی افغان را به قتل رساند. این سبعیتها در خنثیسازی مقاومت و زدودن انگیزه دفاع موثرند و رهبران گروههای اسلامگرا این را خوب میدانند. البته طالبان ۲۰۲۱ در مرحله تحکیم قدرت تا حدی روشهایش را دستکاری کرده است و میکند.
این گروه بعد از ۲۵ سال مبارزه، به دنیای خارج و مقتضیات زمانه آگاهتر است (احتمالا کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» مرتضی مطهری را خوانده) و میداند که باید شعارهای مرگ بر آمریکایش را در ملاءعام سر دهد (تا خبرنگار سیانان آن را «دوستانه» بنامد) و اعدام و قطع دست و پا را در دوره ابتدایی تحکیم قدرتش حذف کند. رام کردن مخالفان را هم محدود کند یا در خفا انجام دهد تا زمینههای ذهنی و شرایط اجتماعی (مثل بالا گرفتن خشم عمومی در برخی موارد) برای عمومی و گسترده کردن آنها فراهم شود.
تاکتیکهای متفاوت
طالبان۲۰۲۱ پس از استقرار در کابل، برای کارکنان و مقامهای دولتی عفو عمومی اعلام کرده، به مذاکره با مقامهای سابق مثل کرزای، حکمتیار و عبدالله و گفتوگو با مقامهای آمریکایی ادامه داده و به تغییر ظواهر شهر (عوض کردن پرچمها و رنگ کردن دیوارها) مشغول بوده است، کارهایی که در دی و بهمن ۱۳۵۷ هم در ایران جریان داشت.
سخنگوی طالبان عینا همانند انقلابیون مسلمان شیعه در سال ۱۳۵۷ میگوید که طالبان با فعالیت رسانهها و زنان مخالف نیست اما با یک شرط، رعایت ارزشها و شریعت اسلامی. مردم ایران از این شرط و روند اجرایی آن تجربه روشنی دارند.
طالبان ۲۰۲۱ میگوید برای زنان حق تحصیل و کار قائل است، درست همانند جمهوری اسلامی که در چهار دهه، میزان اشتغال آنان در بخش عمومی را بهتدریج کم کرد و تحصیل برای بسیاری از آنها را به مدرک گرفتن و بیکاری و خانهنشینی تقلیل داد. البته زنان خویشاوند اعضای طالبان میتوانند مدارج ترقی را در دانشگاههایی مثل امام صادق که تاسیس خواهند شد، بگذرانند.
طالبان۲۰۲۱ از طالبان۱۹۹۶ بسیار خوششانستر است، مثل انقلابیون شیعه ایرانی که کشوری در حال رشد اقتصادی و ثروتمند را اشغال کردند. رشد اقتصادی افغانستان قبل از بحران کرونا به چهار درصد در سال هم رسید. در سال ۱۹۹۶، افغانستان بعد از دو دهه جنگ داخلی، از حیث خدمات اجتماعی و تامین مایحتاج عمومی در وضعیتی بسیار دشوار به سر میبرد. در آن سال، نیمی از کابل به خرابههای جنگ تبدیل شده بود و طالبان با سیاستهای ضدغربی خود، جز بسط فلاکت کار دیگری نمیتوانست انجام دهد؛ اما افغانستان ۲۰۲۱ بعد از دو دهه کمکهای بینالمللی سرشار و سخاوتمندانه، وضعیتی بسیار بهتر دارد.
درسهایی از خمینی
همه این گروههای انقلابی ابتدا اعدامهای گروهی ترتیب میدهند تا قدرتشان را نشان دهند و در جامعه ارعاب ایجاد شود. آنچه طالبان در دو دهه گذشته فرا گرفتند این بود که باید قدرت خود را بهتدریج محکم کنند. کشتارجمعی مخالفان در جمهوری اسلامی در دو دوره ۱۳۶۰ و ۱۳۶۷ انجام شد، نه ۱۳۵۷. طالبان ۱۹۹۶ در ابتدای کسب قدرت چند کشتارجمعی و اعدام مقامها را مرتکب شد که بعید است این بار آن را تکرار کند. البته همانند جمهوری اسلامی فرایند اضمحلال نهادهای مدرن دولتی که در دو دهه اخیر شکل گرفتهاند آغاز شده است، درست مانند ایران اما این فرایند سالها طول خواهد کشید.
طالبان از خمینی یاد گرفتهاند که سنگسار در ملاءعام برای دولت آنها بازتابی گسترده و منفی دارد و به احتمال زیاد از نسخه خمینی (سنگسار پنهان) پیروی خواهند کرد؛ مگر اینکه زمینه اجتماعی یک پرونده یا یک منطقه را برای آن مناسب ببینند و از حضورنداشتن دوربینها اطمینان حاصل کنند. طالبان ۱۹۹۶ برای اجرای احکام شریعت به زمینه اجتماعی و واکنشها کاری نداشت. اعمالی مثل اعدام در ورزشگاه یا بمبگذاری مجسمههای بودا هم در این دوره بهاحتمال زیاد تکرار نخواهند شد.
طالبان از این به بعد درست همانند جمهوری اسلامی به جای پایگاه دادن به گروههای تروریستی خارجی (مثل القاعده) برای آموزش، خود به گروهی تروریستی در سراسر جهان تبدیل خواهد شد یا برای اقدامهایش تروریست خارجی استخدام خواهد کرد (اگر بازار مواد مخدر پررونق باشد) چون چارهای جز خلاصی از دست مخالفان سرسختی که امروز در اروپا و آمریکا فعالیت دارند- البته بدون به عهده گرفتن مسئولیت- ندارد. در این کار میتواند از مشورت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هم بهرهمند شود.
طالبان۲۰۲۱ بهجای کشتن مددکاران و کارکنان خیریههای غربی، آنها را راه نخواهد داد. اگر هم راه دهد آنان را به گروگان میگیرد و بهعنوان کارت در معامله با دولتهای غربی از آنان بهره میبرد. این گروه در مقام دولت مستقر بهجای بمبگذاری، مخالفان داخلی خود را در دادگاههای انقلابی سرپایی محکوم و اعدام خواهد کرد.
طالبان۲۰۲۱ احتمالا بهجای اعدام سریع سیکها، هندوها و مسیحیان (احتمالا به ایران قول دادهاند کشتارجمعی شیعیان در کار نباشد و کشتاری مثل سال ۱۹۹۸ در مزار شریف تکرار نخواهد شد) درست همانند رفتار جمهوری اسلامی با اقلیتهای دینی مثل بهائیان و مسیحیان تبشیری و درویشان، خانهها و قبرستانهای آنها را تخریب خواهد کرد، مغازههایشان را خواهد بست و رهبرانشان را زندانی یا اعدام خواهد کرد.
آنها همانند جمهوری اسلامی بهجای بستن مدارس دخترانه، دانشآموزان دختر را برای پرورش انسان مکتبی و مطیع (اسلامیسازی) به مکتبخانه گسیل خواهند کرد. در حوزه رسانهها بهجای بستن شبکههای رادیویی و تلویزیونی آنها را به بوقهای تبلیغاتی خود تبدیل میکنند و از رهبران نظامی خود در فیلمها، افسانههایی مثل قاسم سلیمانی خواهند ساخت. البته مثل جمهوری اسلامی نمایش ساز در تلویزیون را ممنوع خواهند کرد اما اگر موسیقی بهتدریج در خدمت نظام قرار گیرد، از آن استفاده میکنند.
در حوزه نابودی میراث فرهنگی عرفی افغانستان، طالبان بخش عمده کار خود را در سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۱ انجام داد. بهاحتمال زیاد طالبان همانند حکومت خمینی و خامنهای میراث باستانی را به حال خود رها خواهد کرد تا بپوسند.
در چند سال آینده بهاحتمال زیاد شکلگیری یک گروه اصلاحطلب و میانهرو در میان طالبان را شاهد خواهیم بود که میخواهد شریعت اسلامی را با روشهای ملایمتر به مردم حقنه کند و آمران به معروف و ناهیان از منکرش کمتر فحاشی کنند. نمونههای از این افراد در دوران قبل حکومت طالبان وجود داشتند که با به کنیزی گرفتن دختران مخالف بودند. آنها ارزش این گروه برای معامله با دولتهای غربی و انحراف افکار عمومی از سیاستهای سرکوب خود را درک کردهاند یا بهزودی درک خواهند کرد.
جرگهها همانا مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان و مجلس خبرگان رژیم همکار طالبان در تهران خواهند بود و طالبان نمایش اجرای قانون (شریعت اسلامی) را جدیتر خواهد گرفت. از این جهت، این گروه تلاش میکند مثل خمینی با استخدام افرادی که اسلامشناس و مفتی و فقیه معرفی میشوند، به اعمالش مشروعیت اسلامی بیشتری بدهد؛ برخلاف طالبان ۱۹۹۶ که این افراد را جدی نمیگرفت.
اینکه مقامها و بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی (مثل کیهان تهران) میگویند طالبان تغییر کردهاند از جهتی درست است. آنها از سبک صدر اسلامی تسخیر و استقرار با گردن زدن به سبک مدرن تمامیتخواهانه و اقتدارگرایانه خمینی و خامنهای (فاشیسم) نزدیکتر شدهاند. تحول در روش اجرا است وگرنه محتوا یکی است. جمهوری اسلامی مدرسه بزرگ اسلامگرایان سنی برای آموزش چگونگی کسب و تحکیم قدرت خواهد بود.