پس از انتشار خبر هک ۴۳۰۰ ایستگاه پمپبنزین در سراسر ایران و همچنین هک چندین دستگاه تابلو دیجیتالی پلیس راهور و شهرداری و انتشار مضمون «خامنهای! بنزین ما کو؟» و «بنزین مجانی در پمپبنزین جماران»، بسیاری از تحلیلگران امنیت دیجیتال و سیاسی اعلام کردند که هک نه از خارج کشور بلکه از سوی افرادی در داخل سیستم و تشکیلات امنیتی سوخت کشور مدیریت شده است.
نشانههای متعددی دیده میشود که این اقدام نه از سوی براندازان جمهوریاسلامی بلکه از سوی منتقدان وضعیت فعلی و یا بازی دستگاههای امنیتی است که این اقدام سایبری را انجام دادهاند که همزمانی آن با معضلات مالی دولت وقت بخشی از تحلیلگران را به سمت برنامه دولت ابراهیم رئیسی معطوف کرده است و بخشی دیگر از تحلیلگران معتقدند که این اقدام هک در ادامه مسیر گروه هکری «عدالت علی» است که پس از مدتی فعالیت آنان متوقف و اسناد معتبری که از عمق نقض حقوقبشر سخن بگوید منتشر نشد! هر چند هرگونه هک و اقدام علیه اقتدار پوشالی رژیم میتواند به نفع جامعه معترض باشد با این حال میتواند این اقدام با اهداف خاص مدیریت شود.
نشانهها
گروهی تحت نام «گنجشک دریده» مدعیست که این اقدام از سوی آنان صورت گرفته و در متن بیانیه خود تلاش میکند از ادبیات کسانی بهره ببرد که دشمنی عمیقی با رژیم جمهوریاسلامی دارند با این حال نقد آنان به وزارتخانه و همچنین رویکردشان بخصوص در لحظات اولیه هک، نشان میدهد که از دو حالت خارج نیست! یا این اقدام از سوی نهادهای امنیتی صورت گرفته و همچون یک «جنگ محدود» به دنبال اهداف خاص است یا از سوی اصلاحطلبان این اقدام برنامهریزی شده است که با توجه به بازیهای سابق نیروهای اصلاحطلب که پیشتر بسیاری از آنان از چهرههای امنیتی و یا حتی تاسیسکننده سازمان امنیت کشور بودند، بعید نیست.
متن منتشر شده در تابلو بیلبورد شهرداری اصفهان و پلیس راهور که ادبیاتی نرم و بدون انتقاد ساختاری داشت، نشان میدهد که برخلاف ادعای گروه گنجشک دریده و استفاده آنان از واژه «رژیم تروریستپرور تهران» این گروه پس از انتقادات مجبور به استفاده از چنین ادبیات تندی شده است. بیانیه هکرها نشان میدهد که این گروه قصد نداشتند از ادبیات براندازی استفاده کند و مجبور به انتشار چنین متنی شدهاند.
اگر رجوعی به ادبیات گروههای سیاسی داشته باشیم درمییابیم که تنها اصلاحطلبان هستند که همچنان از نام «جماران» بهره میبرند و سالهاست که این نام فراموش شده است. استفاده از جملاتی همچون «بنزین من کو» یادآور شعار تاریخی «رای من کو» است که اصلاحطلبان استفاده میکردند و از طرفی دیگر در پس گران شدن بنزین نیز مردم شعار ساختارشکنانه میدادند اما اصلاح طلبان تلاش میکردند شعار نرم را جایگزین آن کنند. از سویی دیگر شعارنویسان مرتبط با هک پمپبنزینها نیز اسم علی خامنهای را بدون هیچ پسوند یا پیشوند نام بردهاند در حالی که با توجه به سالگرد آبان خونین، تمامی براندازان و مخالفان رژیم خامنهای را با عناوینی چون ستمگر، دیکتاتور، جنایتکار و ... همراهی میکنند.
تلاش گروه گنجشک درنده در متن و استفاده آنان از عنوان «رژیم تروریستپرور تهران» تنها دو گروه را به یاد میآورد! سازمان مجاهدین خلق و دیگری اصلاحطلبانی که بحث «شهیدپروری» و در کل، استفاده از واژه «پرور» را بارها دیکته کردهاند! بحث مجاهدینخلق اصولا بیفایده است چرا که اگر مجاهدین خلق این اقدام را انجام داده بودند بارها و بارها جشن پیروزی گرفته بودند و قدرت خود را تبلیغ میکردند و تنها اصلاح طلبان میمانند که از چنین واژگانی بهره میبرند!
حال سوال مطرح میشود که چرا اصلاحطلبان این اقدام را انجام دهند؟ پاسخ بازمیگردد به همان سهمخواهی قدرت در ساختار جمهوریاسلامی!
اصلاحطلبان پس از شکست بزرگ در انتخابات و قطع شدن دست آنان در تمامی قوا و ساختار قدرت و ثروت حکومت، راهی جز ایجاد بحران برای رژیم پیدا نکردند! آنان قصد دارند به هسته قدرت بگویند که اگر به آنان سهم داده نشود از احساسات مردم در ایام آبان بهره خواهند برد و بحران مشروعیت و حتی اعتراضات سراسری را کلید خواهند زد! هر چند آنان به دنبال یک «جنگمحدود» هستند اما از اعتراضات سراسری مردم ترس دارند.
یکی دیگر از دلایلی که این تئوری را تقویت میکند مرتبط به نقش علی ربیعی در مدیریت زیرساختهای مرتبط با بحث است. به گفته تحلیلگران امنیت دیجیتال مدیریت زیرساختهای سوخت توسط علی ربیعی و دانشگاه شریف پیش رفته است که نشان میدهد دسترسی ربیعی به عنوان عضو امنیتی جریان اصلاحات به چه میزان در این ماجرا باز بوده است.
مرتضی اسماعیلپور