جمهوری اسلامی، همواره سعی نموده، در مذاکرات با آمریکا و متحدین اروپاییاش، با اتخاذ تدابیر و شگردهای ویژه، بلکه با ایجاد اختلاف، از هر دو، امتیاز بگیرد. این بار نیز، با پیشنهاد آغاز مذاکرات در بروکسل (فقط با اروپائیها) بجای وین (اروپا و آمریکا) قصد ایجاد اختلاف و اخذ امتیاز، از هر دو حریف را داشت. بخصوص تیم جدید (رئیسی) با تخلفات عمدی در اجرای پروتکل الحاقی- توافقنامه جامع پادمان، با توجه به حضور بایدن در کاخ سفید، بخیال خود قصد امتیاز گیری بیشتری را، داشت. که اولا آژانس بین المللی انرژی اتمی، در گزارش تخلفات پادمانی رژیم، بجای مماشات، سنگ تمام گذاشته و سرانجام ماه نوامبر را، برای رسیدگی به این تخلفات، در شورای حکام تعیین نمود. که در صورت ادامه تخلفات، همچون قبل از مذاکرات برجام اول، در زمان اوباما، قطعنامه این تخلفات را، به شورای امنیت سازمان ملل متحد، جهت بازگشت به اصل چهل دوم فصل هفتم منشور ملل متحد، ارجاع نماید.
پافشاری تیم جدید رژیم، درخصوص آغاز مذاکرات، در بروکسل، ابتدا از سوی اتحادیه اروپا رد و سپس با هماهنگی آمریکا اعلام شد. که مذاکرات برجام، باید در وین و از همانجا که متوقف گردید، ادامه یابد. که بن بستی برای دولت رئیسی در شرایط تحریمهای کمرشکن بود. سرانجام اصرار رژیم در اعزام نماینده به بروکسل و دیدار معاون وزارت خارجه، با هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام، تنها برای اعلام این موضوع بود. که جمهوری اسلامی، در هفته دوم ماه آذر (قبل از جلسه شورای حکام) در مذاکرات وین شرکت میکند. که نوعی اعلام تسلیم و شکستی بود. که سیاست جدید رژیم، در پی روی کار آمدن رئیسی از سوی رهبر رژیم دیکته شده بود. تاکید سخنگوی کاخ سفید مبنی بر واگذار کردن موضوع زمان مذاکرات به شرکا اروپائیاش در برجام، مهر باطلی بود. بر سیاست کلان رژیم، در ایجاد اختلاف بین حریفان و امتیاز گرفتن از هر کدام و اینکه آمریکا و اروپا، سرانجام با توجه به آنچه که، در سوریه از سوی اسرائیل و نیز، در مرزهای شمالی کشور، از سوی حریفان جدید، علیه رژیم میگذرد. یاد گرفتند. که جمهوری اسلامی، فقط زبان زور را میفهمد و بس.