اعتماد آنلاین
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی در روزنامه اعتماد نوشت: پس از تغییرات به وجود آمده در دولت، ابتدا از طرف آقای رییسی تماس گرفتند و درخواست نظرات و پیشنهادها و انتقادات را داشتند که بنده نیز بدون تامل پذیرفتم، چرا که در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. یک تلفن هم معرفی کردند که مطالب را از طریق واتسآپ ارسال کنم. تعدادی از نظراتم را از آن طریق فرستادم، ولی در بیشتر موارد، نظراتم را به صورت یادداشت و در فضای عمومی نوشتم. آخرین مورد ارسالی حدود یک ماه پیش بود که تاکنون دیده نشده است. به نظرم مسیر ارتباطی متوقف شده باشد.
پس از آمدن آقای اژهای در قوه قضاییه مشابه همین درخواست شد وبه همان شیوه عمل کردم و پاسخ مثبت دادم. این بار ارتباطات موثرتر بود و نسبت به دو نمونه از موارد و نظرات پیشنهادی نیز اقدام شد که مفید بود تا اینکه مدتی پیش تماس گرفتند و پیشنهاد گفتوگوی حضوری و شنیدن مستقیم نظرات را کردند که این گفتوگو در روز عید تولد پیامبر (ص) حدود دو ساعت و ربع انجام شد. سعی میکنم آنچه را که گذشته و برای خوانندگان مفید است ، شرح دهم. در ملاقات به جز همراهان آقای اژهای و عوامل ضبط برنامه، از شش نفر نیز دعوت شده بود که به جز آقای علی مطهری با بقیه آقایان آشنایی نداشتم. آقایانی که عموما از جوانان جناح اصولگرا بودند. حضور آنان برای بنده جالب بود.
اتفاقا نظرات انتقادی خوبی هم داشتند که استفاده کردم. ولی نکته مهم این است که از مجموعه مقابل دو نفر مثل آقای مطهری و بنده دعوت شده بودند که تقریبا در عرصه عمومی شناخته شده هستیم و هیچ یک از جوانان این مجموعه که افراد صاحب صلاحیت و خوشفکری هم در میان آنان هستند دعوت نشده بودند، در حالی که دعوتشدگان از مجموعه اصولگرایان کاملا برعکس بود. به نظرم همین مورد را میتوان به عنوان یک نقطه ضعف بر نحوه تعامل قوای حکومتی با دیگران مورد توجه قرار داد. مقرر شد که هر کدام از مهمانان ۱۰ تا ۱۵ دقیقه نظرات خود را بگویند و آقای اژهای نیز در پایان سخن بگوید. البته ایشان از باب شروع نیز چند دقیقهای در ابتدا به نکاتی پرسشگونه اشاره کردند که در حد ممکن به آنها نیز میپردازم. بنده سعی میکنم که عمدتا مسائل مطرح شده از جانب خود را شرح دهم، سپس به نکات گفته شده آقای محسنی اژهای بپردازم. برنامه سه قسمت بود. ابتدا و انتها آقای اژهای سخن گفت و در میانه برنامه نیز هر کدام از دعوتشدگان به تناسب حدود یک ساعت و نیم نظرات خود را اعلام داشتند. ابتدا به نظرات خود، سپس به نکات آقای محسنی اژهای اشاره میکنم.
با توجه به محدودیت وقت قرار شد که برخی از نکات مورد نظرم را فراتر از عنوان آنها مکتوب و ارسال کنم که در اینجا تقدیم میشود. سخنان من در دو بخش موردی و کلی بود.
۱ـ حدود ۳۰ سال است که بیشترین نوشتهها را در نقد و تحلیل امور قضایی و دستگاه قضایی نوشتهام. معتقدم که مهمترین نهاد هر جامعه دستگاه قضایی آن است که اگر سالم و مستقل باشد، بهطور قطع آن جامعه نیز روی خوش خواهد دید. بهترین شاخص برای سنجش وضعیت هر جامعه، سنجش وضعیت نهاد قضایی و دادگستری آن است. در کلیت امر وضع دادگستری ما از حیث استقلال در برابر ضابطان مطلوب نیست. به نظر بنده در مواردی دیده میشود که ضابطان اجرایی استقلال این نهاد را مخدوش میکنند. ضابطان برای رسیدن به اهداف و ماموریتهای خود، از امکانات و توان دستگاه قضایی استفاده میکنند و این نافی استقلال امر قضایی است. برای مثال ضابطان حق ندارند برای جمعآوری مستندات یک اتهام، وارد خانه افراد شوند یا آنان را بازداشت کنند و اگر چنین مستنداتی وجود دارد باید پیش از حضور در خانه به اندازه کافی جمعآوری شده باشد و حضور در خانه یا محل کار مکمل آن مستندات باشد آن هم در حد ضرورت. ولی ضابطین برحسب منطق سنگ مفت، گنجشک مفت، چنین میکنند. حال چیزهایی به دست میآورند یا نمیآورند، ولی در این میان از اعتبار امر قضایی هزینه کردهاند. فشارهای گوناگون از جمله بازداشت و زندان انفرادی برای گرفتن اقرار و یا عدم دسترسی به وکیل و... نیز بیش از هر چیز ناقض استقلال دستگاه قضایی از سوی ضابطان است.
توضیح دادم که برای بریدن یک قطعه چوب، کافی است که یک اره ارزانقیمت بخرید، ولی اگر به جای اره چوب را با یک شمشیر مرصع و عتیقه که ارزش آن میلیاردها تومان است ببریم، نشاندهنده نابخردی ما است. استفاده از اختیارات دستگاه قضایی برای جمعآوری اسناد و یا گرفتن اقرار تحت فشار از متهمان، مثل بریدن یک قطعه چوب به وسیله شمشیر مرصع نادرشاه از اشیای موزه جواهرات است!! ارزش عدالت برای جامعه بسیار بالاتر از آن است که در خدمت اهداف ضابطان قضایی قرار گیرد. آنان باید تابع قاضی و دستگاه قضایی باشند و نه برعکس. این یکی از مهمترین خطراتی است که دستگاه قضایی هر کشوری را تهدید میکند.
درخشش های تیره؛ حسن یوسفی اشکوری