مسکو رزمایش «فاتحان خیبر» را که ارتش جمهوری اسلامی ایران در نزدیکی مرزهای جنوبی آذربایجان انجام داد تهدیدی برای ثبات جنوب قفقاز دانست
بدیع یونس - ایندیپندنت فارسی
سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران همواره دروغی را ترویج میدهد که قاسم سلیمانی قبل از کشته شدنش آن را به زبان آورد. قاسم سلیمانی پس از بازگشت از روسیه در سال ۲۰۱۵، مدعی شد که مسکو بنا به درخواست او برای مداخله در سوریه و نجات بشار اسد، رئیس جمهوری آن کشور که متحد تهران محسوب میشود، پاسخ مثبت داده است. شکی نیست که هیچ عقل سلیمی نمیتواند این گزافگویی را بپذیرد که منافع دولت روسیه به توانایی قاسم سلیمانی در متقاعد کردن پوتین برای پاسخ دادن به درخواست سلیمانی و اجرای دستورهای او بستگی دارد.
امپراتوری روسیه، حتی قبل از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، به چنان تواناییهای دیپلماتیک بزرگی دست یافته بود که هم با امپراتوری اتریش-مجارستان و هم با امپراتوری آلمان رقابت میکرد. افزون بر آن، مسکو در طول ۷۳ سال جنگ سرد، مسابقه تسلیحات هستهای، و جنگ ستارگان، توانست تجربه دیپلماتیک فوقالعادهای به دست آورد. هنگامی که از پوتین، رئیس جمهوری روسیه، پرسیده شد که از بین رهبران جهان چه کسی را انتخاب میکنید، او که در گذشته افسر کگب (KGB) بوده است، پاسخ داد که منافع روسیه را انتخاب میکند.
بنابراین، تبلیغاتی که در رسانههای جمهوری اسلامی ایران در مورد تاثیرگذاری تهران بر مسکو و ایفای نقش روسیه در ائتلاف روسیه و ایران بازتاب داده میشود، جز گزافگویی و تبلیغات واهی چیز نیست که باورپذیر باشد. البته رویدادها و شواهد بسیاری وجود دارد که بیاعتمادی روسها به این ائتلاف را- به علتهای متعدد- ثابت میکند، هرچند رژیم جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای وارونه جلوه دادن این واقعیت است.
با آنکه روسیه اقدام به ساخت نیروگاه هستهای بوشهر در ایران کرد، اما برای اجرای تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، عرضه اورانیوم غنیشده به ایران را متوقف کرد. در مقابل، تهران نیز از پرداخت حقوق روسیه خودداری کرد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
جمهوری اسلامی ایران در چند مورد خواستار خرید سلاحهایی همچون بالگردهای تهاجمی، موشکهای ضدهوایی، و زیردریایی از روسیه شده است، اما هنوز نتوانسته است به این سلاحها دست یابد. در این اواخر، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران به مسکو سفر کرد و فهرستی از تسلیحات مورد نیاز تهران را به مقامهای روسیه تحویل داد. اما برخی منابع این خبر را فاش کردند که «ایران پولی برای پرداخت هزینه تسلیحات ندارد».
مسکو رزمایش «فاتحان خیبر» را که ارتش جمهوری اسلامی ایران در نزدیکی مرزهای جنوبی آذربایجان انجام داد تهدیدی برای ثبات جنوب قفقاز دانست که حیاط خلوت روسیه محسوب میشود. علاوه بر این، مسکو به نقش فزاینده ایران در گرجستان در منطقه قفقاز- که روسیه بخشی از سرزمین آبخاز آن را در کنترل دارد- به دیده شک و تردید مینگرد، بهویژه این که روسیه از کنترل اطلاعاتی ماموران اطلاعات ایران که به بهانه تجارت در تفلیس حضور دارند، اطلاع یافته و از این اقدام بهشدت ابراز نگرانی کرده است.
از سوی دیگر، مسکو بارها نسبت به حمایت جمهوری اسلامی ایران از تروریسم در عراق، سوریه، افغانستان، و در شماری از کشورهای دیگر آسیای مرکزی که روسیه متعهد به محافظت از آنها است، ابراز نگرانی کرده است. این در حالی است که رژیم ایران از گروههای مسلح چچنی، فاطمیون، و لشکر حسینیون آذربایجان حمایت میکند و از این گروهها برای دامن زدن به اختلافهای مذهبی استفاده میکند تا دولت آذربایجان را با چالش روبهرو کند.
در پیوند با تحولات سوریه، هنگامی که گیر پدرسون، فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه، در حال بحث و گفتوگو با جناحهای سوری در مورد قانون اساسی جدید مبتنی بر نزدیکی روسیه و آمریکا پس از نشست ژنو بین بایدن و پوتین بود، رئیس جمهوری روسیه تمایل خود را برای تدوین قانون اساسیای برای سوریه مطرح کرد که سکولار و نادینمحور باشد. اما تهران با اتخاذ موضع مشابه با اردوغان، به مخالفت با این پیشنهاد پرداخت و بر اجرا شدن طرح پیشنهادی آیتالله محسن اراکی، شخصی که مسئول ترویج فرقه شیعه ایرانی در سوریه است، اصرار کرد.
هر زمان که اسرائیل به شبهنظامیان ایرانی در سوریه حمله میکند، فاصله بین تهران و مسکو افزایش مییابد، و هر زمان که پدافند هوایی نتواند به حملههای اسرائيل پاسخ دهد، تهران از موضع مسکو انتقاد میکند. علاوه برآن، هر از چند گاهی، پایگاه اصلی روسیه در حمیمیم سوریه توسط پهپادهایی که منبع پرتاب آنها نامعلوم، اما وابستگی آنها مشخص است، هدف حمله و مزاحمت قرار میگیرد.
از سوی دیگر، تهران معتقد بود که با کنار رفتن بنیامین نتانیاهو از نخستوزیری اسرائيل، پوتین دوست صمیمی خود را از دست میدهد، در حالی که سفر اخیر نفتالی بنت، نخستوزیر جدید اسرائيل، به سوچی و استقبال گرم پوتین از وی، دیدگاه ایران نسبت به مسکو را دچار شک و تردید بیشتری کرده است. افزون بر آن، مسکو در این اواخر از تهران خواسته است که نقض تعهدهای برجامیاش را متوقف کند، بهسرعت به مذاکرات وین بازگردد، و متعهد به تسهیل کار بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی شود.
در واقع، از روزی که تهران به دنبال امضای توافق برجام، قراردادهای خود را با شرکتهای روسی فسخ کرد و پروژههای سرمایهگذاری را به شرکتهای آمریکایی و اروپایی داد، اعتماد مسکو به تهران بهشدت کاهش یافت، و روسیه از آن زمان تا کنون همواره به مواضع تهران به دیده شک و تردید مینگرد. البته مسکو همواره این واقعیت را در نظر خواهد داشت که استفاده از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حمایت از رژیم ایران، هرگز از منافع تجاری و اقتصادی روسیه در تهران، در صورت تغییر شرایط، محافظت نمیکند.
در نتیجه، میتوان گفت که نکات یادشده این حقیقت را ثابت میکند که رابطه مسکو و تهران رابطهای گسترده و باز نیست، بلکه رابطهای است محدود و گذرا، و ائتلافی که در حال حاضر میان دو کشور وجود دارد، با توجه به منافع هر کشور و در جریان برخورد با هر پرونده، در معرض تهدید قرار میگیرد. البته ائتلاف تهران-مسکو پیوندی نیست که بتواند در درازمدت ادامه پیدا کند، بهویژه این که رژیم ایران کمتر توانسته است به روسیه حسننیت نشان دهد، در حالی که اهمیت منافع روسیه برای روسها از هر چیز دیگری فراتر است.
بنابراین، این امر ممکن است رژیم جمهوری اسلامی ایران را در عرصه بینالمللی در برابر دشواریها و موانع متعددی قرار دهد و سیاست آن را در بیرون از مرزهایش تحت تاثیر قرار دهد. نه وتوی روسیه در شورای امنیت به طور نامحدود ادامه پیدا میکند و نه گرایش به سمت چین برای همیشه آزاد است، بلکه مردم ایران ناگزیر به پرداخت تاوان آن خواهند شد. افزون بر این که قراردادهای اخیر بین تهران و پکن میتواند زمینه را برای بهرهبرداری چین از منابع و داراییهای ایران برای چند دهه آینده فراهم کند. رژیم جمهوری اسلامی ایران با گامهایی ناسنجیده در بازیهای بینالمللی حرکت میکند. هرچند این اقدامها ممکن است در کوتاهمدت برای تهران دستاوردهایی آنی داشته باشد، اما ثمربخشی آنها نمیتواند ادامه یابد، زیرا تهران تا کنون نتوانسته است در بازیهای بینالمللی اعتماد متحد دیرینهاش- مسکو- را به دست آورد.