Sunday, Nov 21, 2021

صفحه نخست » روز با شکوه شهر بزرگ، مردم اصفهان در بستر خشکیدۀ زاینده رود؛ احمد زیدآبادی

A66D0E16-6E8D-4C93-96CC-52DEEA73A487.pngکانال تلگرام نویسنده

هزاران تن از مردم اصفهان در بستر خشکیدۀ زاینده رود گردهم آمدند تا به شیوه‌ای مدنی و مسالمت‌آمیز اعتراض خود را نسبت به خشک شدن بزرگترین رود فلات مرکزی ایران اعلام کنند.


ضرورت احیایِ زاینده رود، فقط مطالبه‌ای محلی و مخصوص مردم اصفهان نیست. هر ایرانی که روزی گذرش به اصفهان افتاده یا از تاریخ و جغرافیا چیزی می‌داند، با دیدن تصاویر بسترِ تهی از آب زاینده رود دلش عمیقاً می‌گیرد و افسرده و ملول می‌شود.


در واقع دو چیز سبب خشکیدگی زاینده رود شده است. استفادۀ نادرست از منابع آب و گسترش بی‌رویۀ کشاورزی به قصد خود کفایی و طرح‌هایِ نافرجامِ مغایر توسعۀ همه‌جانبه در کنار تغییرات اقلیمی که بارش در سلسله جبال زاگرس را به حداقل رسانده و گرمایش زمین یخچال‌های قطور دامنه‌های زردکوه بختیاری را به کلی ذوب کرده و از میان برده است.


بدبختانه آنچه تلف می‌شود هرگز قابل بازگشت نیست حتی اگر مسببانش به سخت‌ترین کیفرها گرفتار آیند، اما آنچه همچنان وجود دارد نیازمند آگاهی و انضباط و مدیریت علمی و استفاده از تدبیر و تجربۀ جهانی است تا وضع کم و بیش سامان یابد و امور به سمت فاجعه در نغلتد.

در واقع این همان چیزی است که مردم اصفهان و بلکه مردم تمام ایران لازم است در رأس مطالبات خود قرار دهند و با نظم و حوصله آن را پیگیرانه دنبال کنند.
روشن است که با همان روش‌هایی که این فاجعه را رقم زده است، نمی‌توان حل بحران را انتظار داشت. راه‌حل در تغییر نگاهِ بنیادی مدیران به مسئلۀ توسعه و اصول ادارۀ یک کشور در دوران معاصر است. در واقع این همان بخش سختِ ماجراست. مدیران جمهوری اسلامی سال‌هاست خود را اسیر برخی ایده‌های نامرتبط با حیات عینی ایرانیان و نیازهای ضروری و اساسی کشور کرده‌اند و بر همین مبنا خود را به استفاده از روش‌های نامتقارن و بی‌تناسبی عادت داده‌اند که علم به معنای روشی شناخته شده و آزمون‌پذیر برای حل مشکلات در آن جایگاه تعریف شده‌ای ندارد.


در حقیقت، معضلاتی مانند بحران آب و حرکت مسالمت‌جویانه و مطالبه‌گرانۀ مردم برای حل آنها، به مثابۀ "تلنگر سفتی" است که ذهن مدیران را خواه ناخواه برمی‌آشوبد و آنها را به فکر چاره می‌اندازد. تنها راه چاره هم در این باره به کارگیری روش‌های تجربه شده و علمی است که بدبختانه بدنۀ مدیریتی و کارشناسی کشور از آن فاصله گرفته است. مردم معترض خود می‌توانند با انتخاب هیئت‌های علمی و دلسوز و فاصله‌دار از کشکمش‌های روزمرۀ سیاسی، آنان را به عنوان نمایندۀ خود برای تعامل با مقام‌های دولتی معرفی کنند تا نظرات آنان در حل بحران قابل نادیده گرفتن نباشد.

طبعاً در مورد خاص اصفهان، دکتر محسن رنانی می‌تواند به عنوان نمایندگی از مردمِ معترض یا خواهان حل بحران، مأمور تشکیل هیئت علمی مذکور شود.
با این همه، دو نکته را نباید در مورد حل بحران‌های پیش رو فراموش کرد. نکتۀ نخست اینکه راه‌حل معجزه‌آسایی برای بازگشت به شرایط سال‌های قبل وجود ندارد و هر فرد یا گروهی که با این نوع وعده‌ها در صدد جلب نظر مردم معترض برآید بدون تردید قصد فریب دارد. الگوی مصرف آب در بین ایرانیان در شرایط اقلیمی جدید نیازمند تحولی بنیادین است و کشاورزی به شیوۀ غرقابی یا کشت محصولاتی مانند برنج در فلات ایران نه فقط ناممکن بلکه حرکت به سمت تشدید فاجعه است.

نکتۀ دوم نیز دامن زدن به جنگ آب بین استان‌های مختلف کشور است. متأسفانه زمزمه‌های ایجاد نزاع و نفرت بین مردم استان‌های مرتبط با حوضه‌های آبی، بعضاً از سوی محافلی با نیت‌های شوم سیاسی به گوش می‌رسد. این نوع نفرت‌پراکنی نه فقط منافع مردم هیچ استانی را تأمین نمی‌کند بلکه اساساً از ایران هم چیزی باقی نمی‌گذارد. طبعاً یک هیئت علمی بی‌طرف و مورد اعتماد عموم و دارای نگاه ملی، بهترین نهاد برای داوری در مورد نوع تقسیم آب است و همانطور که گفته شد چنین هیئتی الزاماً باید شکل گیرد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy