فرامرز داور - ایران وایر
«علی باقریکنی» مذاکرهکننده ارشد اتمی جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار نکاتی درباره وضعیت جاری در مذاکرات احیای برجام گفته است که چالشهای موجود را نشان میدهد. از حرفهای باقری کنی چه میتوان فهمید؟ جمهوری اسلامی در دولت «ابراهیم رئیسی» از رفع تحریمهای آمریکا دورتر شده است یا نزدیکتر؟
در حالی که طرفهای مذاکره ایران بار دیگر از محتوای گفتوگوهای رد و بدل شده با نمایندگان جمهوری اسلامی ابراز ناامیدی کردهاند، «علی باقریکنی» مذاکرهکننده ارشد اتمی جمهوری اسلامی ایران گفته است: «به نظر من نگاه ما به هیچوجه حداکثری نبوده و نیست. در هفته گذشته دیدگاهها و مواضع طرف ایرانی را بر روی پیشنویسی که در وین ۶ نهایی شده بود، اعمال و درج کردیم و آن را به طرف مقابل دادیم... چندین موضوع حل نشده داشتیم که در این دور هم اگر مسائلی حل نشود، به مسائل قبلی اضافه میشود.»
اولین نکته در اظهارات باقری کنی که از خویشاوندان آیتالله «علی خامنهای» و سیاستمداران مورد اعتماد وی است، چرخش یکی از جدیترین مخالفان برجام به سوی گفتاری نرمتر و واقعبینانهتر به توافق و مصالحه بینالمللی است. باقری بر خلاف زمانی که همفکران وی با انتقاد از دولت «حسن روحانی» رویکرد وی را در مواجهه با آمریکا ضعیف میخواندند و خواستار سیاستی حداکثری بودند، گفته است که خواسته گروه وی «حداکثری نیست».
این تفاوت در لحن گرچه نشان از تحمیل واقعیتها بر نگاه گروه محافظهکاری از سیاستمداران جمهوری اسلامی است، اما در عمل تفاوتی با قبل نشان نمیدهد؛ چرا که باقری کنی در ادامه میگوید مذاکرهکنندگان دوره رئیسی، بر پیشنویس توافقات صورت گرفته در دوره روحانی تغییراتی اعمال کردند و اگر قدرتهای جهانی با این پیشنهادات موافقت نکنند، اختلاف حاصل از آن به ایراداتی که آیتالله خامنهای از پیشنویس توافق دوره روحانی گرفته بود، اضافه میشود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
هیچ نرمش و علامتی از مصالحه در این اظهارات که بتوان روزنهای برای گشایش در کار فروبسته احیای توافق برجام و خارج کردن آن از حالت اغما یافت، وجود ندارد. احتمالا به همین دلیل است که آلمان به نمایندگی از کشورهای غربی حاضر در مذاکرات احیای برجام، درباره انگیزه واقعی جمهوری اسلامی برای رفع تحریمها ابراز تردید کرده و درباره رو به پایان بودن فرصت نجات توافق هستهای هشدار داده است.
اگر در دوره حسن روحانی، مشکل آیتالله خامنهای با پیشنویس توافقی که در شش دور مذاکره و طی سه ماه گفتوگو بین جمهوری اسلامی، ۱+۴ و به طور غیرمستقیم آمریکا به دست آمده بود، رفع نشدن همه تحریمها و باز شدن باب مذاکره بر سر مسائل نظامی و موشکی بود، در این دوره علاوه بر اینکه این مشکلات باقی است، مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی هم از توان انتقال خواستههای خامنهای به غرب ناتوانتر هستند.
این دو مشکل را باید به دو بحران رو به عمیق شدن یعنی پیشروی پی در پی برنامه اتمی (افزایش ذخایره اورانیوم ۵، ۲۰ و ۶۰ درصدی و استفاده از ماشینهای غنیسازی نسل جدید) و کاهش نظارتهای کلیدی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران اضافه کرد.
جمهوری اسلامی در دوره جدید مذاکرات اتمی که در زمان ریاستجمهوری رئیسی آغاز کرده است، هیچ علامتی از اینکه تمایلی به کاهش اختلافات در این چهار زمینه داشته باشد، از خود بروز نداده است. سطح اختلاف تا به حدی است که «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر خارجه علاقهای به دیدار با «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس نداشته و دلیل آن را ماهیت «فنی» اختلاف دو طرف عنوان میکند که باید بین مدیرکل و رییس سازمان انرژی اتمی حلوفصل شود. دیدار سرانجام به وساطت «عباس عراقچی»، مذاکرهکننده برکنار شده اتمی در فضایی سرد و بینتیجه انجام شده است.
«محمد اسلامی»، رییس سازمان انرژی اتمی هم پس از دیدار با گروسی گفته بود که سوالات آژانس از ایران مختومه شده است، در حالی که مدیرکل این اظهارات را در تهران تایید نکرد و وقتی به وین بازگشت کاملا صحت آن را تکذیب کرد.
علی باقری کنی هم دو پیشنویس برای رفع تحریم آمریکا و دیگری انجام تعهدات اتمی جمهوری اسلامی به طور غیرمستقیم به ایالات متحده پیشنهاد داده است که طرفهای مذاکره آن را «ناامید کننده» خواندهاند.
این فضایی است که مذاکرات اتمی ایران با ۱+۴ و به طور غیرمستقیم با ایالات متحده در آن جریان دارد. در چنین شرایطی اگر توافق برجام نجات پیدا کند، بیشتر به معجزه شباهت دارد یا قطعا جمهوری اسلامی از خواستههای خود در رفع همه تحریمهای اعمال شده در دوره «دونالد ترامپ» کوتاه آمده است.
حتی اگر توافق برجام دوباره احیا شود و نگرانی اغراق شده یا فرضا ساختگی کشورهای همسایه ایران خصوصا عربستان سعودی از برنامه موشکهای بالستیک باقی بماند، پایههای چنین توافقی محکم نخواهد بود و با تغییر دولت در ایالات متحده همانطور که سناتور جمهوریخواه، «تام کاتن» وعده داده بود، آمریکا باز هم برجام خارج خواهد شد. بیانیه مشترک کویت و عربستان در این باره نشان میدهد که نگرانی در خلیج فارس همانند سال ۱۳۹۴ است که برجام با حضور آمریکا به دست آمد.
در اتمسفری چنین بیثبات تردیدی نیست که نه تنها سرمایه خارجی در ایران جذب نمیشود، بلکه حتی قراردادهای فروش خدمات هم به طور طولانی مدت قابل تضمین نخواهد بود.
جمهوری اسلامی اگر هیچ علاقهای برای دستیابی به سلاح اتمی نداشته باشد، تهدیدات مکرر آن به تولید اورانیوم غنی شده با خلوص بالا نزد دولتهای دیگر، یک تهدید غیرمستقیم به اتمی شدن تعبیر میشود و این خود یکی از بزرگترین موانع کم شدن بیاعتمادی به نظام حاکم بر ایران است که به دلیل ماهیت غیردمکراتیک و ناسازگار آن با زمانه، دولتهای دیگر تمایلی عمیق برای ایجاد ارتباط با آن به دلیل «هزینه های حیثیتی» در سطح بینالملل ندارند.
در این وضع مذاکره با آمریکا باید به طور مستقیم باشد تا دستکم ملاحظات دو طرف بدون واسطه به یکدیگر منتقل شود؛ اما جمهوری اسلامی از درک این ضرورت هم ناتوان است.
دولت رئیسی به نسبت دوره روحانی، از احتمال رفع تحریمهای آمریکا دورتر شده است. ساعت اتمی به تیک تاک افتاده است و اتحاد در برابر بنبست موجود در حال شکلگیری است. وضعیت پاتشدگی ممکن است با دخالت بازیگر سوم یا عمل غیرقابل پیشبینی یکی از دولتهای حاضر در وین به شکل قهری تغییر کند. اسراییل میگوید میخواهد نقش بازیگر سوم را با حمله نظامی بازی کند و آمریکا هم گفته آماده در پیش گرفتن سیاستی دیگر در برابر جمهوری اسلامی است.