Sunday, Dec 19, 2021

صفحه نخست » مدیر آرژانتینی که با زبان دیگری با جمهوری اسلامی کار می‌کند

wire18.jpgایران وایر - فرامرز داور

«رافائل گروسی»، سومین مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که با پرونده اتمی جمهوری اسلامی درگیر است. رفتار و عملکرد وی در برابر ایران تفاوت‌های اساسی با «محمد البرادعی» و «یوکیا آمانو»، مدیرکل‌های قبلی آژانس دارد و همین از او مدیری جالب‌توجه ساخته است. این ویژگی چیست؟

***

در اقدامی بی‌سابقه از سوی مدیرکل‌ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، «رافائل گروسی» در یکی از بن‌بست‌های پرونده اتمی ایران، دوربین‌های نظارتی آژانس را در مقابل دوربین رسانه‌ها نشان داد و جزییاتی از آن را شرح داد که قرار است در تاسیسات ساخت ماشین‌های غنی‌سازی اورانیوم ایران در کرج نصب شود.

گروسی شرح داد که این دوربین‌ها به شبکه اینترنت یا هر شبکه دیگری متصل نیست که قابل هک کردن باشد. پاسخی زیرکانه به ادعای «محسن بهاروند»، سفیر جمهوری اسلامی در لندن که گفته بود ممکن است در جریان حمله اخیر به تاسیسات کرج اسراییل دوربین‌های آژانس در کرج را هک کرده باشد.

تاسیسات کرج در خرداد سال جاری هدف حمله هوایی مرموزی قرار گرفت که باعث تخریب بخش‌هایی از آن شد. پس از این حمله آژانس اعلام کرد که یکی از دوربین‌های آژانس در آنجا از بین رفته و برخی دیگر به شدت آسیب دیده‌اند. کارت حافظه این دوربین‌ها، بر اساس گزارش گروسی به شورای حکام آژانس، آسیب دیده بود و امکان نظارت و ارزیابی آنچه در کرج می‌گذرد، برای بازرسان وجود نداشت.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

جمهوری اسلامی سپس اعلام کرده تا زمان بررسی فنی و کیفری آنچه در کرج اتفاق افتاده، اجازه نصب دوربین‌های جدید یا تعویض کارت حافظه آن را به بازرسان نخواهد داد و صدور این اجازه را منوط به محکوم کردن حمله به تاسیسات اتمی از سوی آژانس کرد. ایران به طور رسمی اعلام نکرده بود که چه اتفاقی در کرج رخ داده است. گروسی می‌گفت این ایران است که باید بگوید چه شده تا آژانس نظرش را درباره آن اعلام کند؛ اما هر حمله‌ای به تاسیسات اتمی ذاتا محکوم است.

طی مدت اختلاف بر سر این دوربین‌ها، گروسی از عواقب کم شدن نظارت آژانس بر فعالیت اتمی ایران می‌گفت تا جایی که شورای حکام آماده برگزاری اجلاس اضطراری برای بررسی پرونده ایران شد. در این زمان به ناگهان اعلام شد که جمهوری اسلامی به آژانس اجازه داده دوربین‌های خود در کرج را دوباره نصب کند و کارت حافظه دوربین‌های سالم را هم برای جمع‌آوری اطلاعات تازه، تغییر دهد.

گروسی موفق شده بود با استفاده از الگوی رفتاری جمهوری اسلامی در ۱۸ سال گذشته، ایران را ظرف دو ماه وادار به نصب دوربین در کرج کند و این کار را به «نفع نظام» عنوان و خود را «همکار» ایران در پروژه اتمی عنوان کند. او در سفری که قبل از این به تهران داشت، دستِ خالی به وین برگشته بود. نه «محمد اسلامی»، رییس سازمان انرژی اتمی و نه «حسین امیرعبداللهیان» با درخواست نصب دوربین‌ها موافقت نکرده بودند. حتی امیرعبداللهیان حاضر به ملاقات با او نبود و این دیدار به وساطت «عباس عراقچی» مذاکره‌کننده پیشین اتمی انجام شده بود.

گروسی به جای اظهار گلایه از جمهوری اسلامی در تهران، وقتی به وین بازگشت اعلام کرد که سفرش به تهران نتیجه‌ای نداده است، اما از پیش‌بینی و اطلاق واژه «شکست» برای آن خودداری کرد. همچنان ملاحظه داشته که کلماتی که انتخاب می‌کند، باعث به وجود آمدن بن‌بست با مقام‌های نظام در تهران نشود که بیشتر از هر نتیجه‌ای، درگیر کلماتی هستند که تصور می‌کنند غرور آن‌ها را نشانه رفته است. با این وجود گروسی درباره کره شمالی شدن ایران هشدار می‌دهد و همچنان سوالات کلیدی بازرسان را تکرار می‌کند و در برابر جمهوری اسلامی قرار می‌دهد.

رویکرد گروسی بر خلاف «محمد البرادعی» و «یوکیا آمانو» ترکیبی از تشویق و تهدید است. اگر البرادعی به عنوان مدیرکل مسلمان آژانس سیاست نرم‌خویی در برابر جمهوری اسلامی داشت و تلاش می‌کرد در گزارش‌های خود از برنامه اتمی ایران، زبانِ خطاپوشی داشته باشد و جمهوری اسلامی را از طریق میانجیگری و کنترل شدت عمل اروپا و آمریکا وادار به همکاری با بازرسان آژانس کند، آمانو روحیه متفاوتی داشت و در دوره وی گزارش‌ها به شورای حکام لحنی به خود گرفته بود که حل و فصل پرونده اتمی جمهوری اسلامی را بسیار سخت کرد.

پرونده «ابعاد احتمالا نظامی» پرونده اتمی ایران یا «پی.ام.دی» که عمدتا ناشی از عملکرد «محسن فخری‌زاده» مرد مرموز هسته‌ای جمهوری اسلامی بود، در دوره آمانو شکل گرفته بود و یکی از بن‌بست‌های مذاکرات اتمی ایران با قدرت‌های جهانی شده بود. آمانو برای مختومه کردن این پرونده مقاومت زیادی از خود نشان داد؛ چرا که تصور می‌کرد بی‌اطلاع ماندن آژانس از آنچه جمهوری اسلامی به طور مخفیانه آن را دنبال می‌کرده، با اهداف و ماموریت‌های آژانس برای جلوگیری از اشاعه سلاح‌های اتمی در تضاد است.

سرانجام این پرونده با همکاری غیرمستقیم فخری‌زاده و کمک اعجاب‌آور «جان کری»، وزیر خارجه وقت آمریکا بایگانی شد؛ اما جمهوری اسلامی تا زمان فوت آمانو وی را چهره‌ای سرسخت و غیر منعطف می‌خواند که به گفته عباس عراقچی یک بار نزدیک بود «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه وقت با وی به طور فیزیکی درگیر شود و به گوش او سیلی بزند.

گروسی نه مثل البرادعی هواداری جمهوری اسلامی را می‌کند و هوش سوءاستفاده را در دل تهران بر می‌انگیزد و نه همانند آمانو با روحیه سرسخت، «خشم انقلابی» مقام‌های نظام را شعله‌ور می‌کند. شخصیتی بی‌تکلف دارد و بارها به صورت فوری برای خارج کردن مذاکرات از بن‌بست، به تهران رفته و حتی برای دیدار با وزیر خارجه اصرار کرده است؛ در حالی که بر خلاف آداب سیاسی و نزاکت‌های رایج دیپلماتیک، «ابراهیم رئیسی»، رییس‌جمهور ایران با او ملاقاتی انجام نداده است.

تا به اینجای کار گروسی نه ناکامی البرادعی دیپلمات-حقوق‌دان مصری در نظارت کامل بر برنامه‌های اتمی ایران را داشته و نه موفقیت سیاستمدار ژاپنی آمانو را که با توافق هسته‌ای برجام، بی‌سابقه‌ترین نظارت‌های تاریخ آژانس در خاک یک کشور، برای بازرسان در ایران فراهم شد.

دیپلمات آرژانتینی اکنون در موقعیتی است که گرچه غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصدی جمهوری اسلامی را مشکوک به ساخت سلاح اتمی می‌خواند؛ اما همزمان نه تنها تهران را راضی به نصب دوربین‌های نظارتی آژانس می‌کند؛ بلکه اظهارات گمراه‌کننده و غلطی هم‌چون گفته‌های محسن بهاروند، سفیر جمهوری اسلامی در لندن را هم به سبک خود افشا می‌کند.

مذاکرات احیای برجام بدون چشم‌انداز روشنی میان ایران و آمریکا در جریان است. با این وضع تضمینی نیست که گروسی همانند آمانو برای نظارت حداکثری بر برنامه اتمی ایران به موفقیت برسد یا همانند البرادعی در این راه ناکام بماند؛ اما ابتکارات شخصی او مقام‌های جمهوری اسلامی را برای گریز از همکاری با آژانس در موقعیت سختی قرار داده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy