مطالب فرهنگی ف. م. سخن (۱)
با بزرگان فرهنگ ایران زمین و خصائص رفتاری شان آشنا شویم؛ حاج حسین آقای ملک؛ ف. م. سخن
توضیح:
ازین پس غیر از مطالب جدی و طنز سیاسی، مطالب فرهنگی من در «خبرنامه گویا» منتشر خواهد شد. سعی می کنم این مطالب کوتاه و مفید باشد. این مطالب برای عامه نوشته نشده و روی سخن بیشتر با آشنایان با فرهنگ کشورمان است. در صورت تمایل می توانید نظر های خود را به ای میل من به نشانی:
[email protected]
ارسال فرمایید. ف. م. سخن
***************
تقدیم به دوست و همسنگر گرامی ام پهلوان سعید
تندخویی صفتی مذموم است خاصه اگر شخص متصف، یکی از بزرگان فرهنگ باشد.
مثلا سید ادیب پیشاوری (وفات ۱۹۳۰ میلادی) از ادیبان تندخو و تک رو ی کشورمان بوده است.
از نزدیکان به زمان ما، زنده یاد مجتبی مینوی (وفات ۱۹۷۷ میلادی) به تندخویی مشهور بود طوری که او را با صفت «ستیهنده» متصف می ساختند.
استاد مینوی هیچ رحمی در موضوعات علمی نداشت و به راحتی خطاکاران فرهنگی را از خود می رنجاند.
علامه محمد قزوینی (وفات ۱۹۴۹ میلادی) هم، چنین خصلتی داشت طوری که نوشتن یک کلمه با املای غلط می توانست موجب قطع دوستی چند ساله توسط او شود.
تندخویی ها تنها به موضوعات فرهنگی ارتباط پیدا نمی کرد و گاه به دلیل مسائل عادی مجال بروز می یافت.
از پروفسور هشترودی (وفات ۱۹۷۶ میلادی) نقل است که در گرمای تابستان در مجمعی از دانشمندان حضور یافت و به خاطر گرما کت خود را از تن به در آورد.
یکی از دوستان او به ایشان تذکر داد که در آوردن کت در جایی که همه کت به تن دارند کار شایسته ای نیست. جناب شاهرودی پاسخ دوست خود را چنین داد:
دیگران خیلی خر هستند که در این گرمای هوا کت به تن دارند.
باری. این تندخویی های به جا و بی جا باعث نمی شد تا از احترام این بزرگان اهل فرهنگ کاسته شود و رنجش ها به دشمنی ختم گردد.
حاجی حسین آقای ملک (وفات ۱۹۷۲ میلادی) که بیشتر به خاطر کتاب خانه ملی ملک شناخته شده است، و البته منشاء خدمات فرهنگی بسیار زیادی به کشورمان بوده است، تاجر و زمین دار ی بود موفق و اهل ذوق و فرهنگ.
او املاک و ثروت بسیاری در کشور داشت ولی ذوق فرهنگی و ادبی اش موجب شد تا یکی از غنی ترین کتاب خانه های خطی کشور را جمع آوری کند.
نزدیک به ۸۰۰۰ جلد کتاب نایاب و کم یاب خطی در کتاب خانه ی او یعنی کتاب خانه ی ملی ملک گردآوری شده است و سرمایه ی عظیم فرهنگی در اختیار ایران و ایرانی قرار گرفته است.
نمی دانم در زمان کنونی نام کتاب خانه ملی ملک را به کتاب خانه اسلامی ملک یا چیزی شبیه به این تغییر داده اند و از گنجینه ی آن به خوبی محافظت کرده اند یا خیر اما پیش از انقلاب خانمانسوز ۱۳۵۷ این کتابخانه و کتاب ها و آثار گرد آمده در آن مورد استفاده ی پژوهشگران بسیاری قرار می گرفته است.
حاج حسین آقا به معنای اخص تندخو نبود و روی گشاده و خندان او را هم می شد دید، اما رفتارهای عجیب و غیر متعارف داشت.
داستانی که از ایشان به خاطر دارم، مراجعه ی دوستی نیازمند به پول بود که به نزد او که میهمانانی چند در حضورش بودند آمد و تقاضای ۵۰۰۰ تومان برای پرداخت قرض هایش کرد که حاجی در حضور میهمانان سر تا پای دوست اش را شست و به بیانی دیگر او را بی آبرو کرد و با تندخویی به او گفت من گنج قارون ندارم که به تو از این کمک ها بکنم ولی حالا آن دسته چک مرا بدهید این آدم متوقع زیاده خواه را راه بیندازم و یک چک هزار تومانی نوشت و با منت بسیار این چک را به او داد و طرف با سر افکندگی و خجالت از منزل حاج حسین آقا خارج شد با این تفکر که کاش چک را نمی گرفتم یا آن را همان جا پاره می کردم و این همه توهین و تحقیر را تحمل نمی کردم، و همین که مردد و دودل چک را از جیب بیرون آورد با کمال تعجب و حیرت دید که مبلغ مندرج در چک نَه هزار تومان، بلکه ده هزار تومان است و حاجی نخواسته است جلوی میهمانان طوری رفتار کند که از فردای آن روز کسان برای تقاضای پول به نزد او بیایند.
یادشان زنده و در تاریخ فرهنگ کشورمان پایدار باد.