ایران وایر - فرامرز داور - «سعید جلیلی»، نماینده آیتالله «علی خامنهای» در شورای عالی امنیت ملی، در نامهای به خامنهای که رسانههای ایران آن را ۲۰۰ صفحه توصیف کردهاند، با ادامه مذاکرات نجات توافق اتمی برجام و آنچه معاون سابق خودش در حال انجام است، مخالفت کرده است. این نامه از جمهوری اسلامی ایران چه نشانی میدهد؟
سعید جلیلی در نامه به علی خامنهای چه نوشته است؟
«علی باقری کنی»، معاون مذاکرهکننده ارشد اتمی جمهوری اسلامی که هفتهها است، در وین سرگرم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برای نجات توافق اتمی برجام است، زمانی معاون «سعید جلیلی» در شورای عالی امنیت ملی و نفر دوم مذاکرات اتمی با گروه ۱+۵ بود. جلیلی حالا نزدیک به یک دهه پس از گفتوگوها، علیه معاون پیشین خود وارد عمل شده و با آنچه وی در دولت «ابراهیم رئیسی» و تحت نظارت مستقیم آیتالله خامنهای در حال انجام است، مخالفت کرده است.
نامه سعید جلیلی به خامنهای به طور کامل منتشر نشده است؛ اما رسانهها بخشهایی از آن را نقل کردهاند که با سکوت تاییدآمیز وی میتوان به صحت آن اطمینان کرد. در این نامه گفته شده است که جمهوری اسلامی باید مذاکرات کنونی را متوقف کند، از توافق برجام به طور کامل خارج شود، غنیسازی اورانیوم با خلوص ۹۰ درصد را آغاز کند و سپس در این مرحله با مذاکره مستقیم، امتیازات لازم از جمله موافقت با رفع تحریمها را، آنجا از آمریکا بگیرد.
آیا نمایندگان خامنهای درباره مذاکرات مواضع یکسان دارند؟
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
جلیلی در کنار دریابان «علی شمخانی»، دو نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی هستند. شمخانی قبلا احتمال مذاکره با آمریکا را در جریان مذاکرات کنونی برای نجات توافق برجام محتمل دانسته بود؛ اما پس از آن «حسین شریعتمداری»، نماینده علی خامنهای در روزنامه کیهان به وی تاخت، از موضع خود کوتاه آمد و چنین احتمالی را نزدیک ندانست.
تا به اینجا سه نماینده خامنهای درباره برجام و مذاکره با آمریکا مواضع مختلف و متضادی دارند که نشان میدهد، ایجاد اجماع فقط بین نزدیکان وی تا چه حد سخت و غیرممکن شده است. آنچه که در جمهوری اسلامی ایران بیشتر از هر طرح و ایدهای در میان منصوبان خامنهای طرفدار دارد، مواجهه با ایالات متحده و کنار گذاشتن محدودیتهای حاصل از توافق اتمی برجام است.
نظر علی خامنهای به کدام یک از منصوبانش نزدیکتر است؟
با توجه به مواضع ضدآمریکایی خامنهای در ۳۲ سال گذشته، حمایت علنی وی از کسانی همچون شمخانی که به دلایلی مصلحتجویانه، به دنبال کم کردن تنشها با ایالات متحده هستند، اگر غیرممکن نباشد، سخت و پرهزینه است. به همین دلیل در ستیزهایی که بین منصوبان وی بر سر آمریکا میشود، بُرد با کسانی است که لحنی تندتر و غیرمصالحهجویانهتر، همچون حسین شریعتمداری، دارند.
وزارت خارجه در مذاکرات احیای برجام چه نقشی دارد؟
در جریان مذاکرات نجات برجام، گفتوگوها توسط علی باقری کنی پیش میرود که یکی از خویشاوندان آیتالله خامنهای است. «مصباحالهدی باقری کنی»، برادر مذاکرهکننده ارشد در وین، همسر «هدی»، دختر کوچک خامنهای است. همین نسبت خانوادگی موقعیتی کمنظیر به وی بخشیده تا با پشتیبانی از اعتمادی که در بیت خامنهای به وی وجود دارد، برنامههای خود را حتی بر خلاف نظر نماینده رهبر جمهوری اسلامی در شورای عالی امنیت ملی به پیش ببرد.
باقری کنی تاکنون با روشی مستقل از وزارت خارجه، جایی که او معاون سیاسی آن است، مذاکرات را پیش برده است. وقتی برای یکی از مشورتهای حضوری مجبور شد از وین به تهران بازگردد، «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر خارجه در سفر خارجی به سر میبرد. وضعیتی که نشان می دهد، مشورت حضوری با وزیر، ضرورتی برای باقری کنی نداشته است.
نقش شورای عالی امنیت در مذاکرات نجات برجام چیست؟
پیش از این، مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی پس از تصویب جزییات آن در شورای عالی امنیت ملی و تایید آن توسط علی خامنهای انجام میشد؛ اما این بار کمتر از تعیین سیاستهای کلی در شورای امنیت ملی شنیده میشود و به نظر میرسد که علی باقری کنی و حامیان وی در تهران، شیوه دیگری را برای پیشبُرد مذاکرات در پیش گرفتهاند که متکی به روابط شخصی با مردان پرنفوذ و پشت صحنه سیاسی ایران در دفتر رهبری است.
حتی اگر موضوع مذاکرات نجات برجام در شورای عالی امنیت ملی طرح شده باشد، «سعید جلیلی»، یکی از نمایندگان خامنهای با آن مخالف است و بنابر مفاد نامه ۲۰۰ صفحهای وی، قاعدتا باید رای منفی به آن داده باشد. اما نکته اینجاست که این انتصابات نمادین است و آیتالله خامنهای فارغ از نظر حتی منصوبان خود به آنچه که تشخیص میدهد، عمل میکند.
در جریان یکی از سفرهای غیرمنتظره علی باقری کنی از وین به تهران، آیتالله خامنهای که پیش از آن هرگونه تماس با مقامهای آمریکایی را برای دولت «حسن روحانی» مطلقا «ممنوع» اعلام کرده بود، گفت: «مذاکره با دشمن به معنی تسلیم نیست» و با این بیان غیرمستقیم هم منع قبلی را برداشت و هم نشانهای برای مقامهای آمریکایی فرستاد که از مذاکره مستقیم احتمالی نمایندگان جمهوری اسلامی در وین مطلع است و این موضوع با تایید وی انجام میشود.
خامنهای پیش از توافق برجام، با مذاکره پنهانی وزیر خارجه دولت «محمود احمدینژاد» با مقامهای ارشد ایالات متحده موافقت کرده بود. احمدینژاد با این مذاکرات موافق نبوده و سعید جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی که مشغول مذاکره علنی با گروه ۱+۵ از جمله آمریکا بوده، با این شیوه پنهانی موافقت نداشته است؛ اما رهبر جمهوری اسلامی از مذاکرات پنهانی پشتیبانی کرد.
شگفتی شیوه اداره کشور به سبک آیتالله خامنهای در اینجا پایان نمیگیرد.
«حسن روحانی»، نماینده وقت رهبر در شورای عالی امنیت ملی که در سال ۱۳۹۲ به ریاستجمهوری رسید، تا پیش از این از انجام مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا به کلی بیخبر نگه داشته شده بود و به گفته وزیر خارجه وقت، هنگامی که در جریان این وقایع قرار گرفت، آن را باور نمیکرد.
نامه سعید جلیلی به علی خامنهای نشانه چیست؟
آیتالله خامنهای نه فقط با مخفی نگه داشتن امور از شهروندان ایرانی، بیش از سه دهه حکمرانی کرده که موضوعات مرتبط را از مقامهای مسئول منصوب خودش هم پنهان نگه داشته است.
اینک منصوبان وی هریک به شیوه خود میخواهند که جریان امور را به دست بگیرند و هیچیک نه تنها از عملکرد دیگری راضی نیست؛ بلکه آن را نفی و طرد میکند و باعث وارد شدن خسارت و ضرر به نظام میخواند.
نامه جلیلی به خامنهای مصداقی از این وضعیت است و ناتوانی از رسیدن به وفاق و تصمیم مشترک بر سر مسائل کلان کشور را نزد مقامهای جمهوری اسلامی و منصوبان رهبر نشان میدهد؛ چه توافق برجام نجات پیدا کند، چه شرایط تازهتری برای جمهوری اسلامی ایجاد شود.