جاستین وایهخو - ایندیپندنت فارسی
بیوه جرالد کاتن، مغزمتفکر ترفندهای پونزی (Ponzi) بیتکوین، اعلام کرد که مرگ ناگهانی و مشکوک او [جرالد کاتن] باعث شده است سرمایهگذاران فریبخوردهای که اصرار دارند این خانم در برنامه سرقت ۲۱۵ میلیون دلاری رمزارز دست دارد، او را تهدید کنند.
جنیفر روبرتسون در کتاب جدید خود، دست داشتن در نقشه پیچیده اعلام خبر دروغین مرگ شوهرش و فرار با پسانداز ۷۶ هزار سرمایهگذار کوادریگا سیاکس (QuadrigaCX)، بزرگترین صرافی رمزارز کانادا، را تکذیب کرد.
او در کتاب «بیوه بیتکوینی: عشق، خیانت و از دست رفتن میلیونها دلار» نوشت: «من متقلبم؟ من و جری با هم تبانی کردیم؟ خیال میکنند داخل آن آیسییو در هند چه اتفاقی افتاد؟ اصلا برایشان مهم است؟»
رابرتسون در گزیدهای از کتاب که در والروس منتشر شد، میگوید که گمانهزنیهای وحشیانه در مورد مرگ شوهرش در سال ۲۰۱۸ در هند، در حالی که بیش از چند روز از عوض کردن وصیتنامهاش نگذشته بود، باعث شد تعقیبکنندگانش از او بخواهند ۲۱۵ میلیون دلار کانادای گمشده یا ۱۶۸ میلیون دلار به نرخ روز را به آنان باز گرداند.
«یکی از پیامدهندگان که به نظر میرسید در ماجرای افتضاح کوادریگا ضرر کرده بود و مرا مقصر میدانست، نوشت: جن! پولمان را بده وگرنه بد میبینی! انتخاب با خودت! دیگری هم نوشت: میخواهم خود را فدای جمع کنم و جن را بکشم.»
در پلتفرمهایی مانند ردیت (Reddit) بحث بر سر اینکه «واقعا» چه بر سر «مردهمتحرک جن» و «جری که ظاهرا مرده» آمده است و در نتیجه باید با آنها چه کرد، داغ شد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
رابرتسون میگوید: «حقیقت این است که هنوز هم درباره کوادریگا و سازوکارهای بیتکوین اطلاعات بسیار کمی دارم.»
بنا بر یافتههای نهادهای امنیتی کانادا، کاتن که در ۳۰ سالگی بر اثر ابتلا به نوعی التهاب روده بزرگ درگذشت، در حال اجرای یک طرح پونزی بود و کلید این گاوصندوق رمزارزی را با خود به گور برد.
روبرتسون مینویسد: «به گفته شخصی که نام خود را اسکمدریگا گذاشت، شوهر من کلاهبردار هنرمندی بود و من با علم به این موضوع برای فندی و پرادا پول خرج میکردم؛ در حالی که مردم سختکوش کانادا چیزی گیرشان نمیآمد.»
«خیلی دردناک است که غریبهها نه تنها از آدم خوششان نیاید، بلکه بهشدت هم از آدم متنفر باشند.» میگفتند حقم این است که سرم را زیر آب کنند و بعد مرا به چهارمیخ بکشند. نه تنها خودم بلکه پدرم را هم: «پدرش را جلو چشمانش حلقهآویز کنیم.» حتی سگهایم! «چطور است جای سگهای جری را به ما بگویی تا آتششان بزنیم؟»
روزنامه تورنتو استار خاطرات خانم رابرتسون را روایت سفری در برزخ توصیف کرده که در آن به تفصیل از عشق طوفانی خود نوشته است و اینکه چطور کمکم فهمید او همان مردی نیست که در سال ۲۰۱۴ در تیندر (یک برنامه دوستیابی) با هم آشنا شدند.
او متوجه شد قبل از آنکه با هم آشنا شوند نیز [جرالد کاتن] در کلاهبرداریهای مشابهی دست داشت و به عنوان کارپرداز در شرکتی در کاستاریکا کار میکرد که پوششی برای «پولشویی دارودستههای قاچاق مواد مخدر، قاچاقچیها انسان، تولیدکنندگان فیلمهای مستهجن از کودکان و کلاهبرداران پونزی» بود.
بنابر یافتههای تحقیقات موسسه ارنست و یانگ، پول سرمایهگذاران کوادریگا گم نشده، بلکه به سرقت رفته است. او حسابهایی قلابی به نام «آرتو دیتو» و «سیتری پیوه» ساخته بود و برای حفظ روند افزایشی ارزش رمزارز معاملاتی قمارگونه انجام میداد.
در ضمن، وبسایت کوادریگا هم به سرمایهگذاران اطمینان داده بود که سرمایههایشان «نقدِ نقد» در دسترس است و هر وقت بخواهند میتوانند برداشت کنند.
رابرتسون مینویسد: «واقعیت این است که مشتریان جز اعتماد کردن به حرفهای جری راه دیگری برای راستیآزمایی آن ادعاها نداشتند. بنابراین اعتماد کردند. همانطور که من اعتماد کردم»
«واقعیت ساده این است که جری هرگز نمیباید در شرکتی میلیارد دلاری در جایگاهی قرار میگرفت که بدون هیچ نظارت داخلی یا خارجی سررشته تمام امور را به دست بگیرد.»