ایران وایر - روز ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، شصت و ششمین جلسه دادگاه حمید نوری، دادیار سابق قوه قضاییه ایرن و متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت کرج در استکهلم سوئد برگزار شد.
در این جلسه سیدجلال الدین سعیدی معروف به جلال سعیدی از فعالان سیاسی سابق و یکی از جان به در بردگان از اعدامهای تابستان ۶۷ درباره مواجهه خود با حمید نوری و آنچه بر زندانیان سیاسی در جریان اعدامها گذشت شهادت داد.
جلال سعیدی که سابقه فعالیت سیاسی در خانواده او به پیش از انقلاب بازمیگردد گفت که در اسفند ماه ۱۳۶۲ دستگیر شده و یک سال بعد به اتهام عضویت در سازمان راه کارگر از گروههای چپ مخالف جمهوری اسلامی ابتدا به اعدام و در نهایت به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.
این فعال سیاسی در بخشی از شهادت خود از کلمه «جلاد» برای توصیف ماموران اعدام استفاده کرد. عبارتی که باعث شد حمید نوری به شدت نسبت به آن واکنش نشان دهد و فریاد بکشد: « «جلاد، پدر و مادرش هستن و اجازه نداره توهین کنه به کسی.»
جلال سعیدی در پاسخ به هیات دادستانی در مشاهدات خود در روزهای منتهی به اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ گفت که در سال ۱۳۶۵ به زندان گوهردشت منتقل شده و در زمان وقوع اعدامها در مرداد و شهریور آن سال در حال گذراندن دوران محکومیت ۱۵ ساله خود بوده است.
او گفت که همراه با بیش از صد زنانی چپگرا در بند ۵ زندان گوهردشت بوده است و این بند تنها بندی بوده است که هیچیک از زندانیان آن در کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی اعدام نشدند اما همه آنچه بر زندانیان دیگر گذشت را شاهد بودند.
او در پاسخ به سوال دادستان در مورد اینکه چگونه از وقوع اعدامها مطلع میشدند گفت که زندانیان سیاسی از طریق مورس و سایه و روشن نور روی دیوارها از آنچه اتفاق افتاده بود مطلع میشدند.
این زندانی سیاسی سابق تایید کرد که هرگز در برابر هیئت مرگ قرار نگرفته است چرا که از طرق ماموران فرمهایی دریافت کرده بودند که دین خود را در آن مسلمان قید کرده بود که نماز نمیخواند. همین امر موجب شده بود که او و بیش از صد زندانی شبیه او را شلاق بزنند. او گفت که پس از تحمل شلاقها نماز خواندن را هم پذیرفته است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
جلال سعیدی در خصوص مواجهه خود با حمید نوری گفت نخستین بار او را پس از پایان اعدامها در حال انتقال سه زندانی که برای مصاحبه برده میشدند دیده است اما تجربه یکبار ملاقات او را از نزدیک بدون چشمبند و «از فاصله کمتر از نیممتر» دارد.
او گفت که در سال ۱۳۶۶ و پیش از آغاز اعدامهای دستهجمعی زندانیان مقامات زندان فرمهایی که شامل سوالات عقیدتی بود به آنها داده بودند. سوالات بیشتر در مورد این بود که جمهوری اسلامی را قبول دارند یا نه؟ مسلمان هستند؟ آیا نماز میخوانند و ....
جلال سعیدی گفت که به همه این سوالات پاسخ منفی داده بود اما یکستا بعد وقتی در مهرماه ۱۳۶۷ در ارتباط با اعتراض گروهی ده نفره از زندانیان چپ به عدم انتقال به بند چپها، به دادیاری رفت حمید نوری را دید در حالیکه فرمهای پرشده آن٬ها را به دست داشت.
این زندانی سیاسی سابق گفت که حمید نوری به او گفت: «این فرم از زیر دست من در رفت. اگه یکماه پیش این را نگاه کرده بودم یا زیر دستم بود، تو زنده نبودی که بخوای الان تقاضایی بدی. البته تموم نشده.»
او گفت این ملاقات «چهره به چهره و بدون چشمبند و از فاصله نیم متری یا کمتر انجام شده و شاید حالا آرزو میکرد که من اینجا نباشم.»
جلال سعیدی با اشاره به سابقه خود در نقاشی پرتره و تدریس آناتومی هنر شهادت داد که متهمی که امروز در دادگاه نشسته همان حمید نوری یا دادیار عباسی است.
وکیل مدافع نوری از شاهد در مورد شایعه ای پیرامون «دادیار عرب» در داخل زندان پرسید. شاهد گفت شنیده که «دادیار عرب» بخشی از لیست اسامی برخی از اعدام شدگان را که مقامات زندان می خواستند مخفی نگه دارند، به بیرون زندان درز داده بود. شاهد گفت درست و غلط بودن این شایعه به عهده او نیست.
جلال سعیدی همچنین شهادت داد که بعد از اعدام ها به زندان اوین منتقل و باخبر شد که حسین حاج محسن، زندانی هم سازمانی او و یک زندانی دیگر را حتی پیش از شروع اعدام چپ ها و شاید با زندانیان مجاهد نزد هیئت مرگ برده و اعدام کرده بودند.
او گفت که این همبندی او عشاق گلها بود و حتی به دلیل آب دادن به گلهای زندان تنبیه شده بود و شاید به دلیل همین کارها او را اعدام کرده باشند.
سیدجلال الدین سعیدی چهارم اسفند ۱۳۶۷ با گروهی از زندانیان در زندان اوین به خیابان منتقل و آزاد شد.
او در پاسخ به این پرسش که دلیل آزاد کردن زودهنگام او پیش از پایان دوره ۱۵ ساله محکومیتش چه بود گفت این کار یک اقدام «نمایشی و تبلیغاتی» در سطح داخلی و بین المللی از سوی مقامات جمهوری اسلامی بود. او گفت که «شانس» آورده که از اعدام جان به در برده و اساسا احکام صادر شده برای زندانیان در جمهوری اسلامی چندان اعتباری ندارند چرا که آدمهایی بودند که با داشتن یک سال حکم سالها در زندان ماندند و برخی از آنها توسط حتی اعدام شدند.
این شاهد ماموران اجرای حکم اعدام را «جلاد» توصیف کرد و باعث شد حمید نوری پیش از ترجمه جملات او با فریاد نسبت به این حرف اعتراض کند و بگوید «پدر و مادرت جلاد هستند.»
قاضی دادگاه در واکنش به این کار متهم گفت حمید نوری اجازه ندارد پیش از شنیدن ترجمه سخنان شاهد توسط قاضی، اعتراض کند و او نمی تواند اجازه بدهد که نوری در دادگاه بنشیند و فریاد بزند.
این اقدام حمید نوری باعث شد هیات دادستانی ۱۵ دقیقه تنفس در دادگاه اعلام کند و پس از بازگشت به جلسه دادگاه از جلال سعیدی به دلیل برخوردی که از سوی متهم انجام شده بود عذرخواهی کرد.
حمید نوری متهم به مشارکت در کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی در آبان ۱۳۹۸ بههنگام ورود به کشور سوئد بازداشت شد و جلسات رسیدگی به اتهامات او تا آوریل ۲۰۲۲ ادامه خواهد داشت.
جلسه بعدی دادگاه روز جمعه بیست و نهم بهمن ۱۴۰۰، برگزار میشود و به شهادت محمدرضا ایزدجو اختصاص خواهد داشت.
از هلدینگ یاس، بازوی فساد سپاه پاسداران چه میدانیم؟
سه بازیکن بایرن مونیخ تهدید به مرگ شدند