لوپن «راست افراطی»، عاشق گربهها است و جوانی پر شر و شوری داشته و مکرون نوازنده حرفهای پیانو است که به ادبیات عشق میورزد
پس از کشیده شدن رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه به دور دوم که 24 آوریل، میان امانوئل مکرون و مارین لوپن، دو نامزد رقیب برگزار میشود، مردم فرانسه شامگاه چهارشنبه، 20 آوریل در انتظار مشاهده مناظره سرنوشتساز میان این دو نامزد هستند.
تا آغاز این مناظره، بسیاری در حال واکاوی گذشته این دو نامزد برای یافتن «اسرار مگو»ی آنها هستند که ممکن است، ضربهای به شانس انتخاباتی آنها وارد آورد، اگرچه آمار، بیانگر نزدیکی زیاد آنها با برتری جزئی مکرون، رئیس جمهوری کنونی است که امیدوار به راهیابی به دوره دوم ریاست جمهوری است.
نام اصلی لوپن
در رابطه با مارین لوپن، چه بسا بسیاری از مردم فرانسه هم حتی ندانند که نام اصلی او، «ماریون» است، چراکه در زمان تولد، ژان ماری لوپن، پدر راست افراطی او، نام کوچک او را «مارین» نگذاشت، اما سه نام دیگر «ماریون»، «آن» و «پرین» را مد نظر داشت که سرانجام هم نام «ماریون» را برگزید.
مارین پس از این که فرزندانش، خانه خانواده را ترک کردند تا مستقل زندگی کنند، مدتی است که با دوست خود «اینگرید» زندگی میکند.
شاید عجیبترین حادثه دوران جوانی او، روزی بود که پدرش او را برای مشاهده جسد فردی که در تصادف رانندگی کشته شده بود، به سردخانه برد.
هدف عجیب از این دیدار بینظیر، آموزش احترام به مردگان به این دخترک کوچک در آن زمان بود.
«پیرات» مادر مارین، در سال 1984، ناگهان خانه را ترک کرد تا با معشوق خود در حومه شهر تولوز فرانسه زندگی کند.
با این رویداد بود که رسواییهای خانوادگی مارین، در رسانههای فرانسوی منتشر شد و لذا مارین تصمیم گرفت مادرش را به مدت 15 سال، بایکوت کند.
عشق به گربهها
این نامزد «تندرو» با ایدههای راستگرای خود، به عنوان «عاشق» گربهها یا یکی از شدیدترین دوستداران این حیوان، شهرت دارد؛ اگرچه او این موضوع را انکار کرده و ترجیح میدهد به عنوان «مادر ایدهآل در میان فرزندانش»، تصویر شود.
به نظر میرسد که این سیاستمدار محافظهکار، ظاهرا دوران جوانی پرماجرایی داشته، بهطوری که به گفته چندین شاهد، در بسیاری از کلوپهای شبانه پاریس، رفت و آمد داشت.
پرسهزنی در کلوپهای شبانه
ماری دوربیس، یکی از دوستان نزدیک او در آن زمان، میگوید: «او همیشه دوست داشت در کلوپهای شبانه در میان سلبریتیها بنشیند».
لوپن بهرغم گرایشهای نژادپرستانه علیه خارجیها در فرانسه، با ادای سوگند در سال 1992، وکیل دادگستری شد و قسم خورد که در برابر دادگاه شعبه 23 دادگاه پاریس، حضور دائمی و فوری برای موکلان داشته باشد اما دست بر قضا، در طول کار خود مجبور شد از بسیاری از مهاجران غیرقانونی دفاع کند.
دفاع از مهاجران غیرقانونی
او در مورد این تناقض آشکار میان باورهای سیاسی و شعارهای انتخاباتی خود، تاکید کرد که با توجه به این که این مهاجران، نهایتا انسان بوده و حقوقی دارند که نمیتوان آنها را به دلیل سیاست مهاجرتی سرزنش کرد، لذا تناقضی وجود ندارد.
مصاحبهای که خشم او را برانگیخت
مارین در سال 2005، پس از انتشار مصاحبه پدرش در هفتهنامه «ریوارول»، وابسته به راست افراطی فرانسه در آن زمان، فوقالعاده خشمگین شد زیرا پدرش در این مصاحبه در اشاره به اشغال فرانسه از سوی آلمان، غیرانسانی بودن آن را انکار کرد.
لوپن، معاون 37 ساله منتخب رئیس حزب راستگرا در آن زمان، از مقامات این حزب افراطی، مرخصی گرفت و در همان سال نزدیک بود از سیاست کنارهگیری کند اما این کار را کرد.
8 مورد تخلف رانندگی
البته او را میتوان «سلطان تخلفات رانندگی» دانست به طوری که سال 2012، مارین لوپن، رئیس جبهه ملی، 12 امتیاز از گواهینامه رانندگی خود را به دلیل هشت مورد تخلف رانندگی از جمله سرعت غیر مجاز، از دست داد.
بدین ترتیب او دیگر گواهینامه رانندگی ندارد، اگرچه که در سال 2014 تلاش کرد تا تعلیق گواهینامه رانندگی خود را در برابر قاضی لغو کند و توضیح دهد که راننده ماشین نبود بلکه فرد دیگری رانندگی میکرد، اما دادگاه منطقه «لیل»، درخواست او را رد کرد.
مارین لوپن در طول کمپین انتخاباتی خود در سال 2017، 12 کیلوگرم وزن کم کرد تا ظاهر بهتری داشته باشد، اما با وجود این، بخت چندان با او یار نبود.
«موتزارت الیزه»
البته امانوئل مکرون نیز خصایص زیادی دارد که مردم چیزی از آنها نمیدانند.
او نوازنده حرفهای پیانو است و در نوجوانی در کنسرواتوار «آمیان» به کلاس پیانو رفت تا این که نهایتا موفق به کسب جایزه سوم آن کنسرواتوار شد.
همکاران مکرون در زمان حضور او در دولت فرانسه به عنوان وزیر اقتصاد، او را «موتزارت الیزه» نامیدند.
عشق به مادر بزرگ
مکرون با مادربزرگ خود که او را «مانت» مینامید، بسیار نزدیک بود و برخی از نزدیکان او این رابطه را «نادر و بسیار قوی» توصیف کردند.
او در آوریل 2013، زمانی که در کاخ الیزه بود، تماسی اضطراری از مادرش دریافت کرد که به او اطلاع داد، مادر بزرگ بسیار بیمار است که او هم بلافاصله برای دیدن مادربزرگ سوار ماشین شد ولی آخرالامر «مانت» در آغوش او جان باخت.
علاقه شدید به ادبیات
مکرون در جوانی، مدتها پیش از ورود به عرصه سیاست، آرزو داشت، نویسنده شود.
او فوریه گذشته در مصاحبهای تأکید کرد که علاقه وافری به ادبیات داشت.
در این زمینه، ژان باپتیست دو فروفون، همکلاسی سابق مکرون، تأکید کرده که او اخیرا شروع به نگارش یک رمان حماسی 100 صفحهای درباره آمریکای جنوبی کردهاست.
علاوه بر این، به نظر میرسد که مکرون دروس تنفس(برای خوانندگی اوپرا) گرفته است. او که فریاد بلندش در میکروفون در پایان دیدار خود در پاریس در 10 دسامبر خبرساز شد، سرگرم گرفتن دروس خوانندگی از «ژان فیلیپ لافونت»، آوازخوان حرفهای اوپرا است.
مکرون در این جلسات، همچنین آموزش تنفس، خواندن متن در حین تلاش برای کند کردن خوانش، تکرار یک کلمه، تمرکز به اتصالات و مکثها و یا حتی «تلاوت» متن در حین ایراد سخنرانیهای ریاست جمهوری خود را فرا گرفت.
افتادن در دام عشق «برژیت»
رئیسجمهور کنونی فرانسه در سالهای حضور در «لیسه پروویدنس» در «آمیان»، در کلاسهای تئاتر شرکت داشت.
در این زمان بود که او عاشق معلم فرانسوی خود، بریژیت تروگنو شد که در حال حاضر، بانوی اول فرانسه است.
اما موضوعی که خیلیها از آن بیخبرند، این است که دختر بریژیت (که در آن زمان 16 ساله داشت) و از همنسلان مکرون بود نیز در آن کلاسهای تئاتر، شرکت میکرد اما مکرون از قضا نه با دختر، بلکه با مادر ازدواج کرد!
با این حال، اگرچه امروز روابط میان رئیس جمهوری و همسر او بر وفق مراد است، اما وضعیت در ابتدای آشنایی، پیچیدهتر بود، به خصوص که خانواده مکرون در پذیرش این تفاوت فاحش سنی میان امانوئل و بریژیت، مشکل داشتند.
به گفته آن فولدا، نویسنده زندگینامه امانوئل مکرون، والدین امانوئل، در آن زمان سعی کردند رابطه این دو را محدود کنند و در ملاقات با بریژیت از او خواستند تا پسرشان را تا رسیدن او به سن بلوغ، نبیند.
عشق و عاشقی اما داستانی دیگر داشته و سیاست نیز حساب و کتاب ویژه خود را دارد و در چند ساعت آینده، هویت ساکن بعدی کاخ الیزه روشن خواهد شد.