به من می گویند تو آدمی هستی عصبانی و عصبانی می نویسی. بله. من پیش از این که نویسنده باشم، انسان ام و انسانِ طبیعی هم وقتی نادرستی و کژی در جایی یا از کسی ببیند عصبانی می شود.
من نویسنده ی لفظ قلم نبوده ام و نیستم. با آدم ادیب، ادیبانه و با آدم سخیف، سخیفانه سخن می گویم. ممکن است عده ای این سبک را نپسندند ولی سبک من تصنعی نیست و کاملا خودم هستم.
شما ابتدا این ویدئو را ببینید:
آیا حق می دهید به من که عصبانی باشم؟ شما وقتی با کسی رو به رو می شوید که موقع سخن گفتن و سوال کردن مودبانه ی یک جوان، چشم می دراند و به دوران بچه ی دروازه غار بودن باز می گردد، چگونه سخن می گویید؟
قدیم ها که ما به امامزاده داوود می رفتیم، مردم در اصطبلی که در ابتدای راه فرحزاد بود خر و قاطر کرایه می کردند.
چاروادار ها یعنی صاحبان خر و قاطر، موقعی که می خواستند چهار پای خود را که همیشه از لبه ی دره حرکت می کرد، سر راه بیاورند به حیوان «هُهَه» می گفتند و چهارپا که با این لفظ آشنا بود و می دانست پشت این هُهَه یک چوب سنگین به پشت اش خواهد خورد، راه درست را انتخاب می کرد.
حالا پرویز پرستویی در بورلی هیلز امریکا، به دوران نوجوانی اش بازگشته که لات بازی می کرد و پدر مادرش او را با هُهَه در خط نگه می داشتند.
پرویز پرستویی هنرمند هم که باشد، هنرش صنار نمی ارزد. مثل ویل اسمیت که در مراسم اسکار نشان داد هنرش صنار نمی ارزد.
پرویز پرستویی را جو گرفته و تصور می کند که یکی از قهرمانانِ ناقهرمان و حکومتیِ فیلم هایش است و گمان می برد که صحنه ی واقعیت، صحنه ی فیلم است که می تواند دست روی مخالفان حکومت بلند کند و صدا از کسی در نیاید.
بارک الله به جوان سوال کننده که خونسردی اش را حفظ کرد و لجن هنرپیشه ی حکومتی را بیرون ریخت.
پرویز پرستویی بداند که این حکومت رفتنی است و به یاد بیاورد که حکومتی که بعد از انقلاب بر سر کار آمد چه بلایی بر سر هنرمندان دوران قبل از انقلاب که هیچ کاری مثل پرستویی ها و خودفروخته های حکومت اسلامی نکرده بودند و فقط هنرشان را مطابق فرهنگ روز ارائه داده بودند آورد.
آن دوران دوربین ویدئو نبود و کسی هم تصویر لات بازی هنرمندی را نمی دید، اما امروز همه ی این ها ثبت و ضبط می شود.
پرویز پرستویی به قول خودش گول بچه دروازه غار بودن و قدرت چشم دراندن و قیافه گرفتن اش را نخورد. بزرگ تر از او را مردم بر سر دست بلند کرده اند و با مغز به زمین کوبیده اند طوری که طرف اُپرای غلط کردم .. خوردم را زیر دست و پای مردم مثل پاواروتی سر داده است.
برای پرستویی متاسف نیستم چون این ها همین هستند که در زندگی عادی شان نشان می دهند. برای مردم ایران متاسف هستم که به هنرمندانی مثل این علاقه پیدا کرده اند....