• خانمها لطفاً دست نگه دارند
ایندیپندنت فارسی ـ هادی خرسندی ـ صبح اول هفته بمباران شدم با یک چهارگوش عکس و نوشتهای که خانمی از حوزه علمیه خواهران گفته «خانمها در منزل با افزایش و تنوع در روابط زناشوئی، اعصاب و روان همسرانشان را در این گرانیهای اخیر التیام بخشند.» دوستان نوشتند سوژه! سوژه!
از این فتواها و دستورالعملها در این چلهٔ منحوس زیاد شنیده بودیم و من معمولاً بیاعتنا گذشته بودم، اما این یکی خیلی داغ بود و موضوع روز. خوشحال شدم که بالاخره یک نفر به فکر مبارزه با گرانی افتاده! پس رفتم توی فاز نوشتنش و بعد از مراجعه به یک رده از این گونه رهنمودهای سکسی اهل منبر و دیدن چند کلیپ پورن، آماده بودم که دستورالعمل صادره را با جزئیات بنویسم (با تیتر «ای خواهر صدایت را شنیدم....») سکه خانمها برای برخورد با گرانی اقلام مختلف، چه ترفندهای التیام بخشی به کار ببرند. مثلاً شوهر را بخوابانند و سعی کنند غمها را از دلش درآورند، از گرانی تخم مرغ شروع کنند تا گرانی نان بربری و گرانی ماکارونی تا برسند به گرانی سوسیس و کالباس... و چاره تورم.
طبق معمول، اول رفتم دنبال کشف درستی ماجرا و خاطرجمعی از اصل خبر. دیدم نوشتهاند که دروغ است. قبول کردم که جعلی است. اما درجا دو پرسش برایم پیش آمد:
یک - چرا آن خانم این حرف را نزده؟
دو - چرا حرفِ زده نشده اینطور به باور جماعت نشسته و از واتساپ و تلگرام و اینستاگرام به پربینندهترین سایت خبری (گویانیوز) راه پیدا کرده و بالعکس؟
*
چرا این حرف را نزده؟
از این خانم محترمه و محجبه و متحجبه که عقیده دارد: «زن تراز انقلاب اسلامی شخصیت متضلعی است که یک ضلع آن بیتردید مسئله اولویتهای خانوادگی است»، بعید بود این حرف را نزده باشد! چرا که تحصیلاتش فقط حوزوی است از جامعه الزهرا - استادیار فلسفه و کلام است و تحقیقات و پژوهشها و عناوینی دارد از قبیل:
«عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، تهران از سال ۱۳۷۶ تاکنون - عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده، قم -عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران، قم- عضو مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری - سن بلوغ دختران - نسبت میان زن و مرد ـ جایگاه انسانی و ارزشی زنان - سیره خانهداری حضرت زهرا سلام الله علیها- حیطه شناسی قاعده لاضرر در قانونگذاری - فمینیسم و نقد آن - رابطه زن و مرد - تفاوتهای زن و مرد - سلسله احکام جزایی ـ سنگسار - نقشهای جنسیتی و رسانه مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما قم - مهارتهای زندگی با رویکرد دینی....» و چنان هم ذوب در ولایت است که اگر اینترنت را ورق بزنید همینطور دارد چکه میکند.
👈 مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در توضیحی که برای تکذیب منتشر شده، آمده:
«اساساً چنین سخنانی توسط وی گفته نشده، تصویر نیز متعلق به سرکار خانم ظهیری است و از همه جالبتر اینکه هیچکدام از ایشان معاون آموزش حوزه خواهران نیستند، بلکه حجتالاسلام و المسلمین مجتبی فاضل معاون آموزش حوزههای علمیه خواهران است».
خُب، خدا را صدهزار مرتبه شکر که صبح اول صبحی معلوممان شد که معاون آموزش حوزههای علمیه خواهران، هیچ کدام از خواهران نیست بلکه حجت الاسلامی است والمسلمین! که این امر خطیر را به عهده دارد.
این خانم ظهیری هم که گفتهاند عکسش به اشتباه آمده، از ذوب شدگان ِ چکه کننده است که به امور ورزشی زنان توجه دارد و میفرماید: «امروز زنان ما در عرصه ورزش به قله اورست صعود میکنند و در آنجا پرچم یا زهر سلام الله علیها را به اهتزار درمی آورند.» ایشان باید میافزود ولی نیافزود: «حتی دیده شده زنانی از ما تا نزدیکی قله اورست صعود کرده بودند، اما چون یادشان رفته بوده پرچم یا زهرا سلام علیها همراه ببرند، از نیمه راه برگشتهاند.»
در باره تساوی زن و مرد در اسلام خانم معصومه ظهیری میفرمایند:
«درباره زن نیز دیدگاه اسلام فراجنسیتی است؛ یعنی اسلام زن را در قالب انسانی و خلیفهاللهی میبیند که همه قابلیتهای کمال و رشد را داراست. نگاه اسلام، نگاه تساوی نگر است نه زن و مردی! اما در غرب از ابتدا انسان را دو گروه دیدند؛ زن و مرد.» (علیالخصوص در استادیومهای ورزشیشان)
ایشان همچنین در باره تکنولژی در اسلام میفرمایند:
«تکنولوژی جنسیتبردار نیست. به همان میزان رفاهی که به واسطه تکنولوژی برای زنان ایجاد شده، برای مردان نیز حاصل شده است. اگر تا چند سال پیش مردان منتظر بودند که زنانشان لباسهایشان را بشویند، امروز با فشردن دو دکمه این کار برایشان انجام میشود.»
این خانم دانشمند دقیقاً مشخص نکردهاند که دگمه را زن باید فشار بدهد یا شوهر؟ (البته چون دو تا دگمه را منظور کردهاند، به هرکدامشان یک دگمه میرسد.) ولی کاش برای خواهران اُمتی تصریح میفرمودند که با فشار دادن دگمه لباس، هیچ لباسی شسته نمیشود، بلکه باید دگمه ماشین لباسشوئی را فشار بدهند.
به هرحال ایشان هم قابلیت و صلاحیت دارد که آن فتوای ضد تورمی را بدهد. ولی افسوس که خبر، جعلی بود.
پرسش دوم: چرا این خبر جعلی اینطور ماسیده روی باور جماعت؟
برای اینکه آنقدر طبیعی و آشنا به ذهن است که من کم کم دارم شک میکنم که نکند تکذیبیهاش جعلی باشد! تمام.
راجع به عکس بالا
«ای خواهر صدایت را شنیدم، به سویت پرکشیدم...» از عربدههای انقلابی ما پنجاه و هفتیها بود. چون اول قرار بود تیتر این نوشته شود، عبارت را گوگل کردم که دنبالهاش را هم دانسته باشم، اما فقط به یک مورد برخورد کردم که آن هم طنزی از خودم بود در ۱۴ سال پیش که در گوگل بالا آمد. حسابی جاخوردم!
***