رضا کیانیان در اعتماد نوشت: چمران خیلی خوشبخت بود که با آرمان هایش رفت. زمانی که آرمان ها رنگ نباخته بودند و به ضد خود تبدیل نشده بودند.
سرنوشت اش را کمی شبیه چه گوارا رقم زد. کاسترو را به حکومت رساند و خودش هیچ پست دولتی نپذیرفت. رفت جایی دیگر، و مبارزه اش را ادامه داد. اگر وزیر شده بود، و مانده بود . مثل کاسترو ذلیل از دنیا می رفت باذلتی که برای مردمش باقی گذاشت.
چمران و چه گوارا سرافراز از دنیا رفتند چون آرمان هاشان را اجرایی نکردند. فقط حرفش را زدند و برایش جان باختند. حالا، از حرف های چمران برای من و شما نسخه می نویسند . مثل همین پرده ای که شهرداری به در و دیوار زده و برای مردم نسخه پیچیده. اگر به خودشان می گفتند ، بیشترشان باید در جا از مسؤلیت شان استعفا می دادند!
اکثر مسؤلین این چنینی ، خودشان را از هر نقدی جدا و پاک می دانند. نقد را فقط برای دیگران می پسندند. وگر نه چطور ممکن است چنین پرده ای را چاپ و تکثیر کنند و همه جا به نمایش بگذارند ؟
اگر می خواهید میزان تقوا را در مملکت اندازه بگیرید ، تمام مسؤلین را در تمام پست ها چه دیروز و چه امروز با همین شعار بسنجید. ببینید چه تخصصی داشتند و چه پستی را در اختیار گرفته اند. حتماً میزان تقوا را در می یابید.
من وقتی این پرده را دیدم. کلی گیج شدم. اول به معنای تقوا شک کردم . بعد به خودم شک کردم. چون جمله ی «آن که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، تقوا ندارد» جا هایی نصب شده که من و شما ببینیم. . من و شما.