ایندیپندنت فارسی - مجسمه فردوسی در تهران را نیمهکار شستند، دو رنگ شد. مسئولان شهرداری تهران هم دقیقا نمیدانند چه اتفاقی افتاده است و میگویند این مساله را پیگیری خواهند کرد.
خبرگزاری ایسنا هم در پی این دو رنگی، سری به میدان فردوسی تهران زده و تصاویری از مجسمه را منتشر و علت بروز چنین مسالهای را از مقامهای شهری پیگیری کرده است.
مجید قادری، معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران در گفتگو با این خبرگزاری، این احتمال را مطرح کرده است که «تغییر مدیریت و کوتاهی پیمانکار» میتواند عامل بروز این مساله باشد.
قادری گفت این معاونت «پس از بررسی لازم، شستوشو و حفظ این اثر را در اولویت» قرار میدهد.
مهدی سبحانی، مدیر اداره آثار حجمی سازمان زیباسازی تهران در این زمینه اطلاعات چندانی ندارد که بگوید، اما وعده داده است شستوشوی «صحیح» مجسمه فردوسی در برنامه کاری این اداره قرار دارد.
بیژن غنچهپور، مجسمهساز اما به نظر میرسد اطلاعات بیشتری در این خصوص دارد و میگوید لایهبرداری گزینشی بخشهایی از مجسمه فردوسی منجر به نادیده گرفته شدن «طراحی و ایده مجسمهساز» در این اثر شده است.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
به گفته غنچهپور «مجسمهساز هنگام ساخت احجام مجسمهاش، تیره و روشنیها و خاکستریهای مجسمه را کنترل میکند» که در فرایند مرمت ممکن است این مسائل نادیده گرفته شود.
این هنرمند میگوید: «در صورت اقدام برای شستوشو یا لایه برداری، این عمل باید به طور یکدست و هماهنگ در سرتاسر مجسمه رخ دهد تا شاهد چنین اتفاقی برای یک اثر ملی نباشیم».
او همچنین با انتقاد از تغییر مداوم مدیران ناآشنا با هنر در سازمان زیباسازی شهرداری تهران، میگوید چنین مسالهای در سالهای اخیر باعث شده «خسارتهای بسیاری به حوزه شهری به ویژه مجسمهسازان زده شود».
حال و روز نامساعد مجسمه فردوسی مثل بسیاری از هنرمندان و اهالی هنر و مجموعهها و آثار هنری در ایران هم برآمده از همین نا آشناییها، بیتفاوتیها و نگاههای تقلیلگرایانه به هنر در ایران چهار دهه گذشته است.
این مجسمه که سالهاست از ارتفاع ۱۲ متری نظارهگر فراز و نشیبهای زندگی پایتختنشینان به خصوص دلارفروشان است، سال ۱۳۳۸ به سفارش انجمن آثار ملی توسط ابوالحسنخان صدیقی ساخته شد.
جنس این مجسمه، سنگ مرمر کارارا و ارتفاع آن بیش از سه متر است که در قسمت پایین این مجسمه، پیکر کودکی زال ـ از شخصیتهای شاهنامه ـ تراشیده شده است.
آن طور که در شاهنامه آمده «زال» در کوه «قاف» بزرگ شد و به همین خاطر هم پائین پای مجسمه به صورت یک تخته سنگ طبیعی که حاکی از داستان زندگی زال است، ساخته شده است.
فریدون صدیقی، فرزنده ابوالحسنخان که این مجسمه را در میدان فردوسی نصب کرده است، میگوید که «برای پایه مجسمه، تخته سنگی با ۵۹ تن وزن از کوه الوند جدا و به تهران منتقل شد و مجسمه هم بر روی این قطعه سنگ نتراشیده» نصب شده است.
صدیقی این مجسمه را یکبار در سال ۱۳۸۴ و یکبار در سال ۱۳۸۸ مرمت کرده است و سال ۱۳۹۰ هم گفته است در جریان مرمت دوم «متوجه شدم به دلیل فرورفتن زمین، شرایط آب و هوا و عواملی از این دست، وضعیت مجسمه وخیم است».
او همچنین گفته است در جریان این مرمتها متوجه شده که این مجسمه شکستگیهایی دارد که ناشی از «آویزان کردن پوستر» است.
صدیقی از ترک برداشتن بخشهایی از این مجسمه بر اثر گرما و سرما هم سخن به میان آورده و گفته است این مجسمه با لایهای از «کنیتکس» پوشاندهاند.
او با انتقاد از نحوه حفظ و نگهداری و مرمت این مجسمه هم گفته است علیرغم وعدههای داده شد، این اثر در فهرست آثار ملی ثبت نشده است.
میدان فردوسی تهران که روزگاری یکی از مهم ترین میادین پایتخت بوده، تاکنون سه مجسمه از این شاعر نامدار را در دل خود جای داده است.
نخستین مجسمه فردوسی، مهرماه سال ۱۳۲۴ هجری شمسی، همزمان با جشن مهرگان ایرانیان باستان، در میانه میدان فردوسی نشست.
تا پیش از سال ۱۳۳۸ که سومین مجسمه در این میدان جای بگیرد، مجسمه دیگری در این میدان نصب بود که صدیقی آن را مجسمه نازیبا میدانست.
سال ۱۳۳۸ هم همین مجسمهای که در میدان نظارهگر رنج و گرفتاری مردم شهر تهران است، در این محل نصب شد و با وجود بسیاری نامهربانیها، همچنان پا برجا مانده است.
دو کلمه حرف حساب!