Monday, Jul 11, 2022

صفحه نخست » عمامه سفیدهای رُخساره سیاه اصلاح طلب، عرفان قانعی فرد

qfard_070922.jpgجامعه امروز ایران، بی خبر و سفیه و نادان نیست، در دوران جاهلیت بت پرستی عرب و یا قرون وسطی نیست. و در همین زندگی مملو از ذلت و حقارت در دوران فرمانفرمایی مُلایان شیعه، نسل جوان و پویا و جویا، در پی تاریخ گمشده ایران است.

مردم ایران به خاطر ارتجاع سخیف و بی اساس، فکر واهی و نظم نامعقول و وحشیانه حکومت چماق و نظام سراسر تناقضT مبتذل و نامربوط خلافت اسلامی مُلایان، به خاک سیاه نشسته اند و چرخ تمدن ایران را قرن ها به عقب بُرده اند.

در همان 8 شهریور 1358 حزب التحریر فلسطینی خطاب به خمینی می گوید:" اصولا نظام اسلام، نظام جمهوری نیست بلکه نظام، خلافت است". و خمینی هم، مطلقا، باور و عقیده ای به حقوق بشر و انسانیت نداشت. نظام من درآوردی «جمهوری اسلامی» اش که با کمک تروریسم اسلامی به انجام رسیده بود، دیوانه وار، اباطیلی را می بافت که با اعتراض جامعه روشنفکر هم روبرو نشد زیرا تبلیغات اسلامی و هوچی گری شرکت کنندگان در بلوای 1357، رنگ و بوی تقدس جعلی به آن بخشیده بودند. خلافت خود را «نظم اجباری» [ کشف الاسرار، ص 245]، می دانست تا «شمشیر بکشد تا مفسده نماند» [ فیضیه قم، 11 آبان 1358] و در پی « صدور انقلاب به جهان» [22 بهمن 1358] و «بلند کردن بیرق اسلام» [اردیبهشت 1359] و «استقرار عدل اسلام با شمشیر اسلام» بود .

البته دو نفر متحجر و عقب مانده از لحاظ فکری و مصدق اللهی - مانند بنی صدر و بازرگان - نقش مبلغ اغراق کننده را درباره توحش اسلامی خمینی و ساختن تقدس جعلی به خاطر خرافی بودن جامعه ایران، برعهده داشتند:

1. مهدی بازرگان گفت: آنچه میخواهیم، مشابه حکومت پیامبر و حکومت امام علی است! [نیویورک تایمز، ۱۵ بهمن ۱۳۵۷] / البته هیچ روشنفکری هم در آن ایام نپرسید که عدل علی چه ربطی به ایران و ایرانی دارد؟ و اصولا 25 سال حکومت 3 خلیفه با دروغ و تقلب و توطئه و محاربه با خدا و قران و رسول خدا سپری شده. [ فروغ هایی در تاریکی، شجاع الدین شفا، ص 75]

2. بنی صدر گفت: نگوئید اول ایرانی و بعد مسلمان، ایرانیت در اسلامیت معنی دارد [ انقلاب اسلامی ؛ 12 شهریور 1359]

اصولا در این ایام پر محنت و نکبت، منتقدی نپرسید که مگر شماها نماینده و مامور بازگرداندن ایران به 1400 سال قبل هستید؟ اصولا به شما چه ربطی دارد و چکاره اید؟ و مشابه همین سخنان را در بیان خمینی شنیده و خوانده اید.

و جماعتی عوامفریب ، مقام پرست ، ترفند باف و دروغ پرداز از سلطه قشر انحصار طلب مذهبی و حکومت مطلقه تعصب و کینه و نفرت و انتقام مُلای شیعه در ایران دفاع کردند و با تکرار دروغ ها در رسانه ها، جامعه و نسل جوان آن ایام را فریب و شستشوی مغزی دادند. و کار به جایی کشید که نام بردن از ایران به واژه کفرآمیز تعبیر می شد و همگی اسلام اسلام گویان، دور عبا و نعلین خمینی جمع شدند.

در این ایام، همین جماعت سخیف بودند که البته خود را جماعت ملی مذهبی می نامیدند [ کیهان، 24 بهمن 1358] اما فرزندان شایسته و راستین ایران زمین و وارٍثان تمدن کهن و مایه فخر ایران، گروه گروه به سینه قبرستان ها فرستاده می شدند. همین جماعت بخاطر عقده و کینه از نوادگان شاهان ایران، اصولا با هویت و اصالت بنیان فرهنگی ایران و ارزش های جاودانی اندیشه و تمدن ایرانی مشکل داشته و دارند.

و بازرگان [در ۱۲ اسفند ۵۸ در روزنامه های اطلاعات و کیهان] یاوه گویان گفت: "تعداد اعدام های دادگاه های انقلاب به ۶۰ نفر نرسیده و بالاتر از ۱۰۰/۰۰۰ نفری نیست که طی این سال ها ، شاه و حکومتش کشته" آیا کسی از این مترجم قران خودشیفته و خالق گروه تروریستی مجاهدین خلق پرسید، دروغ به این شاخداری؟ با کدام سند؟ در کدام منبع آمده؟ و خمینی هم مانند هوادارانش ، جزو یاوه گویان بود و بر مبنای احادیث و سخیف، چیزی جعل می کرد و قاطعانه حرف می زد .

همگی این افراد حقه ساز و دغل، صرفا شیفته استقرار حکومت مُلایان در ایران و ویرانی مملکت به نام اسلام بودند. حتی خمینی گفت: " حکومت، بی آخوند و منهای آخوند هم ممکن نیست!" [ قم، 28 فروردین 1358] و یا می گوید :" آنها که به جمهوری اسلامی، رای ندادند و اخذ رای را تحریم کردند، منافق اند و ما با آنان، مثل منافقین عمل می کنیم و آنها را سرکوب می کنیم [قم، 2 شهریور 1358] و این جملات، خود نشانگر بیسوادی، جنون و عقب ماندگی و تحجر فکری ولی فقیه شیعه داشت. وقتی نعره می کشید:" آنقدر اجتماع نکنید، حرف نزنید، اعلامیه ندهید، نشریه ندهید، جرئت کرده اید که سر در آورده اید؟ توی دهن تان می زنم!" [ قم، 30 شهریور 1358]

واقعا شیر پاک خورده ای در بین جامعه مردان ایران زمین پیدا شد که در دهان این مُلای شیعه حقه باز و خالق استبداد دینی از نوع شیعه بزند؟ اکثریت نطق ها و پیام های خمینی - بیش از 340 - مملو از تهدید و ارعاب و فحش و ناسزا هستند و در این قاموس خشم و غضب ، نشانی از مسالمت و صلح نبود. خودش می گوید :" این ملت قیام نکردند که مملکت شان دمکراسی باشد" [قم، 19 آذر 1358]

به قول نادر نادرپور، این "عمامه سفیدهای رخساره سیاه" در قدم نخست، ارمغان بدیع فرهنگ ایران در قرون متمادی و اصالت ایرانی پاک نهاد را هدف گرفتند و مجموعه وحشتناک کینه، تعصب، قشریت ، اختناق و ترکیب ناهنجار ارتجاع و خودخواهی، خرافات و معجون جهل، خشونت، تعصب و انتقام جویی را پدید آوردند و درخانه تزویر و ریا گشودند!

و این قشریون مُخبط دارالمومنین که انکار کنندگان تاریخ و نظم کهن ایران بودند، در داخل قلمرو حکومت مطلق العنان و تفکر قرون وسطایی به دو دسته «اصولگرا و اصلاح طلب» تقسیم شدند و هر دو هم در سابقه «تروریسم اسلامی » [Islamic Terrorism] دارند و البته در مشعشعات فکری خلاف منطق خود، آن را مبارزه علیه استبداد می نامند.

هر دو گروه با عطش قدرت طلبی و تخریب و کینه و انتقام جویی خو گرفتند و در مقابل طغیان خشم و نفرت دو خلیفه اول ( خمینی از 1357 تا 1368 ) و دوم ( خامنه ای از 1368 تا امروز ) بخاطر حفظ مصالح و منافع شخصی و حزبی و قبیله ای، سکوت اختیار کردند. مشتی تندزبان و ناسزاگو و خشک مغز، سرشان را برای بی اطلاعی خمینی از واقعیات تاریخی ایران و کینه توزی و عقده او به فرهنگ و کهن ایران [مانند سخنرانی قم 11 اسفند 1357] تکان دادند و یا برای دشمنی و کینه توزی آخوند منشانه خامنه ای که ایران را به زیر استیلای بیگانگان و اجنبی ها برده، بخاطر ثروت و قدرت، خفه شدند.

همواره از نظام پر از نکبت و محبت ولایت فقیه، دفاع کرده و می کنند و همین اصولگرا و اصلاح طلب، دو روی یک سکه اند و هدف هر دو، حفظ ساختار خلافت اسلامی ولایت فقیه است. و همه آنها در این ایام ، در پهلوی ستیزی و پهلوی هراسی از گفتن هر دروغی هم عتاب نداشته اند. انگار یک آزادی میخواستند برای خرابکاری، تروریسم، آشوب و توحش بیشتر و میخواستند کل ایران را بمب گذاری کنند و به آتش بکشند و از سعه صدر شاه در عفو قاتلش هم حرف نمیزنند.

چپ های اسلامی [ اصلاح طلبان] در خلق تروریسم اسلامی، کوشا بوده اند و امروزه دم از اصلاح طلبی می زنند. از بت های فکری شان حرف می زنند اما در دنیای متمدن و با فرهنگ، واقعا افرادی مانند بازرگان، منتظری، نواب، خلخالی صلاحیت حرف زدن از آزادی دارند؟ روند خط تروریسم دستگاه خلافت اسلامی ولایت فقیه... در همان دوران اصلاحات و شخص محمد خاتمی به اوج رسید!.. سال ۱۳۸۴ یعنی ۴ سال پس از 11 سپتامبر...فعالیت مثلث شوم القاعده و سپاه قدس و حزب الله... فعالیت بالاترین خط تروریسم در منطقه در همان ایام اصلاحات و اصلاح طلبان بود!

اکثر فعالان تروریسم اسلامی قبل و بعد از ۱۳۵۷، اصلاح طلبان امروزی بوده اند... در وقاحت، بی شرمی، شارلاتانی و تقلب هم تفاوتی بین اصولگرا و اصلاح طلب نبوده و نیست. امروزه چه پیروان آن فریبکاران شیاد اصلاح طلب، چه ملی مذهبی‌ها، چه مصدق الهی‌ها در تلویزیون لندن‌شان، نشسته‌اند و برای مُردگانی ضد ایرانی (بازرگان، طالقانی، منتظری، سحابی) مرثیه میخوانند و هر از گاهی قافیه تنگ بیاید، با دهان های پرخروش وقاحت در باند رسانه ای اصلاح طلبان و ملی-مذهبی ها فحشی نثار شاه میکنند و از شیخ‌های تروریست، به احترام یادی میکنند!

اساسا، اصلاح طلبان، هر وقت استخوانی از خلیفه وقت بیاید، در هوس کسب قدرت و شراکت در ثروت اند. مثلا تاج زاده همچنان میگوید: مقام معظم! و همیشه هم اصلاح طلبان در پی فتح رسانه ها و کنترل افکار عمومی جامعه ایران در داخل و خارج بر آمدند و تلویزیونی که قرار بود کروبی در دبی درست کند، توسط عطااله مهاجرانی - دوستدار و مبلغ تروریسم اسلامی - به لندن بردند. و امروزه هم مافیای تودرتوی اصلاح طلب ها، از طریق رسانه های تحت فرمانشان در خارج، طوق لعنت بر گردن مردم ایران افکنده اند و مغزشان را به بازی گرفته اند!

چپ های اسلامی [اصلاح‌طلبان] نمی خواهند، "قدرت و ثروت" را از دست بدهند. خلخالی هم اصلاح طلب بود که مُرد و منتظری سر قبرش، گریه و زاری کرد! باندها و مافیاهای تروریستی خطرناک داخل کشور در دست اصلاح طلبان است و همیشه برای فریب افکار عمومی، امامزاده ساخته اند!

مثلا به یاد جوانان پاک و معصوم کشته شده در شامورتی بازی ۱۸ تیر ۷۸. باند دُکان چپ -اصلاح طلبان- به خاطر روزنامه یک کهنه مامور روس، خواستار تسویه حساب و سهم خواهی جناحی از قدرت و ثروت بود. وگرنه چپ ها، خواهان فروپاشی ولایت فقیه و آوردن دمکراسی و آزادی بیان، قلم و اندیشه نبوده و نیستند!

طبق خاطرات یکی از کارمندان ضدجاسوسی ساواک [مرتضی موسوی]: " پدربزرگ کيانوری رهبر حزب توده (شيخ فضل لله نوری) مورد احترام خمينی بود. او با ماموریت ک گ ب شوروی رابطه نزديکی با خمينی برقرار ساخت . از ديگر سو در ميان مُلاها، مارکسيست هايی را نفوذ داده بود که مخفیانه با حزب توده مرتبط بودند و در نزديکی حزب توده با رهبران انقلاب نقش داشتند، از جمله: 1.سيد محمود طالقانی، محمدی گيلانی، لاهوتی و موسوی خوئينی ها. بعد از 1357 در مجله چاپ مشهد، مطالبی توسط پدر علی شريعتی نوشته شد که مدرسينی که با او بودند و بعدا مُلا شدند، در عضويت حزب توده استان خراسان بودند مانند خوئينی ها و در کتاب چريکهای فدايی خلق (گذشته چراغ راه آينده)، آمده که پدر خوئينی ها - در زنجان محضردار بوده و از اعضای برجسته فرقه دموکرات آذربايجان (ساخته و پرداخته شوروی ) "حال این جاسوس روس، موسوی خوئينی ها، شده پدر اصلاح طلبی در ایران و خواهان اصلاحات در داخل ولایت فقیه!

مُلایان پس از بلوای۵۷، امامزاده ها ساختند و باند منتظری، رفسنجانی، بازرگان و مصدقی چی، یک دیکتاتور ساختند که نامش خامنه ای است! نزد که، الفبای جباریت و توحش آموخت؟ چه تروریست هایی، پشت سرش نماز گذاردند؟ عکس های جرائد، سخن ها می گویند. اما براستی کدام اصلاح طلبی در ساختار تروریستی خلافت اسلامی ممکن است! آن اصلاح طلبان که خود نه امامزاده جعلی، بلکه امور خیریه ها ساختند تا برای خامنه ای و نظام آخوندی، پولشویی کنند؟!

مثلا امروزه استان اصفهان را ببینید. چه کسانی در ستادهای رئیسی فعال بودند؟ باند دزد و تروریست پرور رفسنجانی و منتظری اصلاحات. یا چه کسانی به استخراج ارز دیجیتالی (بیت کوین) و پولشویی در قالب امور خیریه فعال اند؟ پاسخ: اصلاح طلبان! و حالا گروهی شیاد از رسانه شان در وسط لندن، تبلیغ کدام نوع از اصلاح را میکنند؟

حال با شامورتی بازی رسانه ای، گروهی امامزاده ساز و خیریه ساز و پولشوی و مافیا و تروریست و هوچی راه افتاده اند و عین انتر جلوی دوربین بالا و پایین می پرند تا که دستگاه مُلایان محفوظ بماند! در هر مصاحبه ای هم جفتکی به شاه فقید می زنند که گویی نشانه تمدن اصلاح طلبی شان همان است که هست!

یا مثلا ادبیات و فهم یک کهنه تفنگ چی - حمید رضا جلائی پور - از دیروز منتشر شده و نوشته: «ویرانی‌طلبان شاهی-رجوی» تاج‌زاده را به باد حمله گرفتند!

اما چرا همیشه در هر جریان سیاسی و اجتماعی، باید تریبون در اختیار مافیای فاسد اصلاح طلبان باشد؟ چه را اصلاح می کنند؟ حوزه جاهلیه قم را؟ ولایت فقیه را؟ شرع شیعه را؟ چرا از یک کهنه تروریست به نام مصطفی تاج زاده - کهنه تروریست حزب فلق - امامزاده می سازند؟ و براستی ، به شهادت تاریخ، شاهی ها دستشان به خون آلوده است؟ آیا می توان پرسید که راستی از آن دختر دوچرخه سوار چه خبر؟ همیشه یک فیل را برای سرگرمی جامعه ایران، هوا میکنیند و مانند طاعون در همه رسانه‌های فارسی خارج از کشور هم حضور دارند! هدف اصلاح‌طلبان، حفظ خلافت اسلامی ولایت مطلقه فقیه و تروریسم اسلامی است مجاهدین خلق منفور ساخته این ها و نیروی وکالتی این ها است!

ظاهرا در دعوای درون خانوادگی ، چاره کار آن بوده که چپ های اسلامی [اصلاح‌طلبان] ترفند خبر زندان و دستگیری یکی از خود را از طریق همان رسانه لندن نشین پخش کنند تا ملت را بترسانند و بلرزانند. آنطور که مشهور است ، تبلیغ دستگیری تاج زاده هم لابد کار اطلاعات سپاه و مجموعه چپ حکومت برای حفظ نظام ولایت فقیه است.

البته، سرکوب و سانسور ، تنها به ایران محدود نمی شود، جمعی از ماموران حلقه به گوش در لندن هم چشم به فرمان نهانخانه های امنیتی اصلاح طلبان - که هنوز به شوق قدرت و ثروت اند - نمی خواهند که تفکر غالب بر جامعه ایران، تغییر رژیم باشد! و خلاصه ازدواج"قبیله اصلاح طلبان، چپ ها و ۵۷ی ها" در چند نکته است و جنگ با براندازان برای آینده ايران در سه مشکل آنان خلاصه می شود: تغییر ساختار حکومت؛ تقسیم قدرت و غنائم؛ بازی رقیب و کابوس شان: جایگزین نظام ولایت فقیه و چگونگی گذار از جمهوری اسلامی و طبعا هم، ماموریت برخی مُلا کراواتی و الله کرم بی عقل در خارج: بازی مُهره ها است.

مثلا باند اصلاح طلبان برای توافقات پشت پرده با ابراهیم رئیسی، از انجام هر جنایتی و خباثتی، کوتاهی نخواهند کرد! صرفا مقصودشان، قدرت و ثروت و بقا حکومت مُلایان است؛ دل کسی به حال ایران و ایرانی یا آب و خاک، نسوخته و شاید کسی نمی داند که ماموریت شان در ترکمانچای آخوندی (برجام۲) کی تمام میشود؟

بی گمان، نسل جوان حق دارد از مُلا یا قلم به دست متوهم، حقیر، بی وطن بپرسد آیات عظام، علامه، بحرالعلوم، حضرت آیت الله، مجاهد اعظم و... یعنی چه؟ القابی برای خودبزرگ و مهم جلوه دادن روشنفکر بزرگ، منتقد ادبی، شاعر نوگرا، مبارز و... یعنی چه؟ فایده این تبلیغ و آگهی های بازرگانی چیست؟ و جامعه جوان، پرسشگر و جویا در زمانه ما، می داند که کسی با "شارلاتانیسم؛ ایران ستیزی؛ تجزیه طلبی؛ شیفتگی به جریان چپ ویرانگر؛ تعظیم به تروریسم اسلامی و مارکسیستی در جنایت و مکافات۵۷" و با چاکری اصلاح‌طلبان مُلا، و فعال در سانسور؛ اسمش همه چیز هست الا ادعای روشنفکر، شاعر و نویسنده.

و طبعا تبلیغ اصلاح طلبی برای جریانی فاسد و تروریست هم ، شرط عقل و خرد نیست.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy