عمادالدین باقی - روزنامه سازندگی
این روزها شبکه های اجتماعی سرشار شده است از ویدئوهایی که عمیقاً وجدان و عواطف انسان را جریحه دار می کند. تصور اینکه خواهران و مادران ما به سبب آنچه حکومت، بدحجابی نامیده - و به گمان ما بخش زیادی از آن در واکنش به حکومتی و سیاسی کردن احکام است- تحت این استرس و ارعاب قرار می گیرند، روح و روان مان را بهم می ریزد.
نگارنده چنانکه بارها نوشته است شخصا به حجاب و وقار در پوشش باور دارد اما همانطور که خداوند درباره اصل دین دستور می دهد: آیه لا اِکْراهَ فِی الدّین (سوره بقره: ۲۵۶) درباره فروع دین و فروع فروع دین نیز همین باور را دارد.
حکومت نیز وظیفه اصلی اش تامین امنیت برای همه است حتی برای مخالفان غیر مسلح، نه تامین امنیت برای بعضی و ناامنی برای عده ای دیگر. گشت ارشاد یعنی ایجاد نا امنی برای عده ای از شهروندان که پوشش و رفتارشان هیچ منظور سیاسی و مذهبی خاصی ندارد و حتی شخصا شاهد بوده ام اشخاصی که معتقد به حجاب هم بوده اند ولی بخاطر اینکه مثلا کودک او در اتومبیل روسری اش را کشیده دچار برخوردها و مشقت های مامورین گشت ارشاد شده اند.
هیچ مصوبه ای نمی تواند ایجاد ناامنی برای شهروندان را به نام قانون، قانونی کند زیرا مصوبه ای که با اصول پیشینی و فلسفه قانون مغایرت داشته باشد اعتبار قانونی ندارد. حقوق شهروندی و تساوی شهروندان در برابر قانون که در اصول 19 و 20 قانون اساسی تضمین شده است جزو حقوق بنیادین بشری و حاکم بر همه قوانین است و هر مصوبه ای در تعارض با آن باشد باطل است.
واضعان قانون اساسی جمهوری اسلامی حتی سنتی ترین شان فقط اخلال عملی و توطئه و اقدام مسلحانه را رد می کردند. شیخ محمد یزدی که فردی سنتگرا بود سخنرانی علیه خدا را هم مصداق آزادی قلمداد می کرد و درباره تجمعات مخالفان اسلام می گوید: توطئه غير از اجتماع است هر مكتبي آزاد است كه اجتماع كند يك وقت با اين سخنراني مي خواهد عليه اسلام قيام كند كه بايد جلو اين را گرفت ولي يك وقت هست كه سخنراني بحث است مثل سخنراني سر كلاس دانشكده كه در آنجا همه آزادند حتي اگر اين بحث عليه خدا هم باشد».(جلسه بيست و هشتم اول مهر ماه 1358). جلالالدين فارسي هم در نقد نظر كساني كه گفتهاند قيد كنيم راهپيمايي براي توطئه نباشد، ميگويد: «همه ميدانيم كه هيچ توطئهاي در دنيا از طريق راهپيمايي صورت نگرفته است. توطئه يعني مقدمهچيني براي يك كاري كه بهطور سري و مخفي ميخواهد انجام بگیرد». هر خردمندی می داند که تفاوت سبک پوشش در حد روسری، مصداق قیام و توطئه نیست و امری عادی است چنانکه درمیان فعالان انتخاباتی اصولگرایان و در تشییع سردار قاسم سلیمانی حضور آنان را به عنوان یک امر مثبت در رسانه سراسری هم نمایش داده اند.
گشت ارشاد را متوقف کنید. گشت ارشاد چیزی جز تیشه به ریشه زدن نیست. درست شبیه انهمه مبارزه بیهوده با ویدئو در دهه شصت و با دیش ماهواره در دهه هفتاد است و جز مجال خودنمایی و رشد یابی برای برخی پروژه بگیران و فرصت طلبان در خارج، حاصلی نداشته است. آمریکایی ها۱۰۰ سال پیش مشابه همین گشت ارشاد را راه انداختند و شکست خوردند. پس کی باید عبرت گرفت؟ اگر بخاطر شهروندان هم نمی خواهید بخاطر خودتان متوقف کنید. گشت ارشاد، ماشین تولید اقتدار نیست ماشین انهدام اقتدار و تولید دشمنی و نفرت است. مفهوم ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر را لوث کرده و با قهر حکومتی و اجبار مترادف ساخته است. متدینان و محجبه های بسیاری را دیده ام که از تداوم این رویه ناخشنود و غضبناک اند وآن را وهن خودشان می شمارند. اگر اینان برای اعلام برائت از این شیوه ها اعلام وجود کنند تداوم گشت ارشاد، پرهزینه تر می شود.
خودتان را به تعدادی کارشناس خودی از نوع آن وزیر نادری و تعریفش از بادمجان محدود نکنید و به قول امام علی(ع): وزیران و مشاورانی را انتخاب کنید که حرف تلخ را به شما بزنند نه اینکه مطابق میل شما سخن بگویند ولو شما را ناخوش آید و و شما را در آنچه خداوند آن را براى دوستان خود ناپسند مىداند، كمتر تو را يارى رساند» ثُمَّ لْيَكُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَكَ أُقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَكَ وَ أَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَةً فِيمَا يَكُونُ مِنْكَ مِمَّا كَرِهَ اللَّهُ لِأَوْلِيَائِهِ وَاقِعا [ ذَلِكَ] مِنْ هَوَاكَ حَيْثُ وَقَعَ.
با توجه به فرمان عقل و سخن امام(ع) و تساوی شهروندان و تقدم حقوق شان- فارغ از عقیده و باورشان- بر همه قوانین دیگر، به انچه خیل کارشناسان و صاحبنظران می گویند توجه کنید.
در باب «ضروری دین بودن یا نبودن حجاب» پیشتر متن مبسوطی در پاسخ آیتالله مکارم شیرازی نوشته ام که همراه با پاسخ ایشان در مجله حوزوی تقریرات(شماره9 تیر1399 ص65-58) چاپ شده است و اینجا از این موضوع گذر می کنم و گمان می کنم نوع استفاده از حضور همین بانوان در کارناوال های انتخاباتی و آن دیدار معروف تتلو با آقای رئیسی وفیلم ها و تصاویر جنجالی بانوان اینفلوئنسر شرکت کننده در برنامه وزارت ورزش در دیماه1400 و افتخار به حضور آنان در تشییع سردار سلیمانی در رسانه های حکومتی نشان می دهد با این پدیده مشکل اصولی ندارند زیرا آنانکه توسط گشت ارشاد مورد تعرض قرار می گیرند هیچ تفاوتی از نظر پوشش با آنها ندارند و به نظر می رسد پشت گشت ارشاد دغدغه قدرت است نه لزوما دغدغه دین، به ویژه که روش ها و عاملان و بازتاب های آن سنخیت لازم با دغدغه های دینی را ندارند.
مگر این حکم همه فقها نیست که اجرای هر حکمی که سبب وهن دین شود جایز نیست؟ چرا اینهمه بر وهن دین اصرار دارید؟ هرچند برخی گفته آند منظور وهن در عمل مستحبی است ولی عده ای از فقیهان درباره «حدود» که شارع جعل کرده است نیز قائل به توقف اجرا در صورت وهن اسلام هستند. افزون بر آن در باب تزاحم امور، چندین قاعده مهم فقهی وجود دارد مانند قاعده «الاهم فالاهم»، « قاعده لاضرر» و «قاعده دفع افسد به فاسد» که همه آنها هم قواعد عقلی و هم فقهی اند و همگی توقف گشت ارشاد را الزام آور می کنند. اگر امثله و احکامی که فقها به استناد این قواعد بیان کرده اند را بخواهم بیان کنم کتابی حجیم می طلبد.
به عنوان یک کارشناس دینی با افراد واجد صلاحیت علمی و مؤثر در منظر عمومی یا رسانه های رسمی حاضر به مناظره هستم تا نشان دهم حجاب را مساوی با دین و شریعت جلوه دادن نه تنها هیچ پایه دینی ندارد که پیامدهای مخرب دارد. اگر کسی بگوید پوشش شایسته، ارزشمند است و با حجاب اجباری هم مخالف است این سخن، مخالفت با یکی از باورهای بخشی از مسلمانان است و نه دفاع از برهنگی است و نه مخالفت با اصل دین است . چنین ادعایی به معنای متهم کردن میلیون ها دیندار در جهان به بی دینی است که خود گناه بزرگی است. عده ای از شهدای فلسطینی که عملیات استشهادی علیه اسراییل انجام دادند هم بی حجاب بودند و مورد ستایش رسانه های رسمی ایران هم قرار گرفته اند. خانم جولیا بطروس خواننده لبنانی که آهنگ المقاوم در صور(جنوب لبنان) از اجراهای معروف اوست هم از متحدین حزب الله و مدافع آرمان فلسطین است و صدها مثال دیگر.
افزون بر اینکه از یک جزء، چنان حکم کلی را (آنهم کلی با آن درجه اهمیت) نتیجه گرفتن با منطق درست اندیشیدن مطابقت ندارد و برخلاف قاعده «الجزیی لا یکون کاسبا و لایکون مکتسبا» است. فقها نیز این نوع صدور حکم را بی مبنا و خلاف شرع می دانند. آیت الله خمینی در کتاب «الطهاره» حتی در بحث نماز که جزو فروع دین و از واجبات مسلم است می گوید اگر کسی بخاطر شبهه، نماز را جزو دین نداند کافر نیست.
متاسفانه ما در برابر دو نیرویی قرار گرفته ایم که مانند دو تیغه یک قیچی همدیگر را تقویت کرده و حقوق شهروندی، قانون،امنیت و آزادی فردی و باورهای دینی را قیچی می کنند. جریانی که می خواهد از موضوع حجاب به عنوان خاکریز استفاده کند و به تضاد مصنوعی«با روسری بی روسری» دامن می زند که در کل جهان اسلام چنین نزاعی وجود ندارد و دیگری هم جریانی که با تبدیل کردن بی حجابی به ارزش و حجاب به ضد ارزش، به مصاف با دو مقوله «حکومت» و «باورهای دینی» می رود که هیچ ملازمه ای ندارند. برای مثال یک آدم ناهنجاری در اینستاگرام لایو گذاشته و می گوید: «حجاب بهانه است، ما دنبال از بین بردن مفهوم ناموس هستیم تا استخر مختلط برویم». این جماعت دلیل توجیهی و آتش توپخانه برای روش های نامطلوب جاری تهیه می کنند و نتیجه اش ازبین بردن تلاش های منطقی در برابر سیاست های حجابی است. اما حکومت باید حساب این اندک شماران را ازبقیه مردم جدا کند و بداند انگیزه بسیاری از افراد دیگر، همانند این افراد نابهنجار نیست و نباید خود را اینقدر در برابر مردم قرار دهد. نتیجه اصرار بر بکاربستن تیشه ها میشود هشدار امام علی که می فرماید: کاری نکنید که حکومت بر مردم سنگینی کند. امام(ع) در سخنانی که شاهکار حکمرانی شایسته است می فرماید: بىترديد برترين آسودهخاطرى حاکمان، برقرارى عدالت در شهرها و آشكار ساختن دوستى با شهروندان است - و اینکه شهروندان هم حکومت را دوست داشته باشند- و همانا دوستى آنان آشكار نمىگردد مگر اینکه در سينههای شان از حكومت كينه نداشته باشند و خيرخواه حكومت باشندو خيرخواهى رعيّت محقق نمىشود جز با مراقبت و نظارت ايشان بر واليان امور( مانند همین هشدارها که نویسندگان و کارشناسان و مطبوعات می دهند) و مردم احساس سنگینی حکومت های خود را نکنند (و سنگينى دولت را كم بشمارند) و لحظه شمارى براى به سر رسيدن مدّت حكومت آنان ننمایند.
«وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِى الْبِلادِ، وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَةِ وَ إِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلامَةِ صُدُورِهِمْ وَ لا تَصِحُّ نَصِيحَتُهُمْ إِلاَّ بِحِيطَتِهِمْ عَلى وُلاةِ الْأُمُورِ وَ قِلَّةِ اسْتِثْقَالِ دُوَلِهِمْ وَ تَرْكِ اسْتِبْطَاءِ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِمْ» (نامه 53 نهج البلاغه).
تنها در تبعید، شیرین سمیعی