من مظلوم وضعیت واقع شدم / حاج حسن خمینی گفت: مشکوک میزنی
به گزارش ایسنا؛ عبدالناصر همتی در بخشی از گفتوگوی خود با حسام رضایی نویسنده کتاب «بزنگاه» گفته است: «هیچ علاقهای به نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری نداشتم»
اهم سخنان این نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 به شرح ذیل است:
* برخی رسانههای تند اصولگرا درباره حجم نقدینگی و قیمت دلار شروع به حمله علیه من و بانک مرکزی کردند؛ در حالی که همه میدانند حجم نقدینگی و قیمت دلار چندان ربطی به بانک مرکزی نداشت و با توجه به سیاستهای کلان اقتصادی کشور و شرایط سخت تحریم و فشار حداکثری، طبیعی بود این اتفاقها بیفتد.
*در یک بحث سرپایی که آقای وزیر کشور هم در آنجا حضور داشتند، به آقای دکتر روحانی عرض کردم که افراد مختلفی دارند ثبتنام میکنند و معلوم نیست چه کسی تایید و چه کسی رد بشود. ایشان همانجا گفتند: «خب! همگی بروید ثبتنام کنید تا ببینیم چه میشود». برداشت من این بود که هر کسی در دولت احساس میکند میتواند کاندیدا بشود، برود و ثبتنام کند. من هم صحبت آقای روحانی را به عنوان چراغسبز گرفتم و ثبتنام کردم. حتی تا ساعات آخر منتظر ماندم تا ببینم کسانی که بینش اقتصادی دارند، میآیند یا نه که دیدم خبری نیست.
* بعدازظهر همان روز آقای روحانی تلفنی با من تماس گرفتند. من گفتم که شما هر کسی را دلتان میخواهد بگذارید اما من استعفا نمیدهم چون صلاح دولت نمیدانم؛ اما اگر شما به تصمیم رسیدهاید، اقدام کنید. خدمت ایشان گفتم که به صلاح شماست که من در بانک مرکزی بمانم چون اگر بمانم، حداقل مجبورم از دولت دفاع کنم اما اگر نباشم، تعهدی برای دفاع از همه دولت نخواهم داشت.
*برخلاف آنچه میگویند، من نه «قربانی» بلکه «مظلوم» وضعیت واقع شدم چون کسی که تمام تلاشش برای حل مشکلات بود، به خاطر هدف استراتژیک رقبا در انتخابات، به عنوان کسی معرفی شد که تمام مشکلات به گردن اوست. رقبا برای پیروزی، راه دیگری جز حمله به من و دولت نداشتند.
*در همان روزهای اول یا دوم پس از اعلام اسامی نامزدهای تاییدصلاحیتشده گفتوگویی تلفنی با حاجحسنآقای خمینی درباره انتخابات داشتم و از ایشان خواستم تا پشتیبانی کنند؛ ایشان یکدفعه همان اول برگشتند گفتند: «آقای همتی چه شد که تایید شدی؟ مشکوک میزنی»! من هم در جواب گفتم: «کسانی که ردصلاحیت شدهاند باید بررسی شوند که چرا مشکوک میزنند و رد شدند نه کسی که تایید شده است».
*اینکه همه مشکلات را گردن دولت روحانی بیاندازیم، درست نیست. من در جریان دلیل اصلی مشکلات بودم. در آینده نزدیک، نتیجه کار دولت و مجلس فعلی که یکدست هستند را نیز خواهیم دید. مشکلات به تحریم، انزوای اقتصادی، انسداد داخلی و فشارهایی که دارد به کشور وارد میشود مربوط است؛ اینها اجازه نمیدهند که اقتصاد کشور متحول بشود. اگر هر کسی بگوید میتواند مشکلات را بدون تعاملات خارجی و بدون برنامهریزی جدی برای رشد اقتصادی حل کند، حتما اشتباه میکند.
*علیرغم احترام زیادی که برای جناب خاتمی و شخصیت ایشان قائل هستم، حمایت این نیست که شما فقط یک جمله غیر مستقیم (مردم «همت» کنید و رای بدهید) در لحظه آخر بگویید؛ با توجه به تجربه قبلی، دوره اینکه یک شخصیت چیزی بگوید و مردم بریزند رای بدهند، دیگر گذشته است.
*وقتی ساعت ۱۱ شب( روز جمعه ۲۸ خرداد) سیستم اعلام رای در وزارت کشور به مدت یک ساعت قطع شد، دلیل قطعی سیستم اطلاع رسانی و آمارهای متناقض اعلامی را هیچوقت به من نگفتند. ساعت یک نیمهشب به وزارت کشور رفتم و به آقای رحمانی فضلی اعتراض کردم. به ایشان گفتم که چرا با اینکه باید تا ساعت ۲ بامداد رایگیری باشد، شما خیلی از شعب را تعطیل کردهاید و در خیلی از شعب مردم را برای رای، راه نمیدهید؟شما دیدید که از ساعت ۶ عصربه بعد، تمام مراکز استانها شلوغ و مملو از جمعیت بود.با این حال، من چون مصلحت کشور را بالاتر از حق خودم میدانم و شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور هم جوری نیست و نبود که بخواهیم درباره این مسائل کنکاش کنیم، بنابراین پیگیری نکردم.