به نظر میرسد نوعی خشم ملی خودجوش در راه است و لحظه به لحظه به قدرت و انرژی متراکم آن در مقابل حکومت افزوده میشود
مراد ویسی - ایندیپندنت فارسی
آیا واقعا علی خامنهای بیمار است؟ تا چه حد بیمار است؟ غیبتهای هر چند وقت یک بار او به چه دلیل است؟ آیا ممکن است این غیبتها یک برنامه طراحیشده از طرف حکومت باشد؟ و آیا در پایان دوره حکومت ۳۳ ساله علی خامنهای و معرفی رهبر جدید قرار داریم؟
برخی رسانههای بینالمللی مانند نیویورک تایمز، به نقل از منابع آگاه، خبر دادهاند که علی خامنهای بیمار و تحت نظر پزشکان است. لغو دیدارش با اعضای مجلس خبرگان نیز سوالبرانگیز شده است. اما حالا با انتشار تصاویر دیدار او با برخی از هیئتهای عزاداری دانشجویی، حکومت قصد دارد اعلام کند که این شایعهها نادرست است و رهبر جمهوری اسلامی بیمار نیست.
واقعیت این است که احتمالا جز یک حلقه بسته در درون بیت رهبری کسی از نوع بیماری و میزان بیمار بودن رهبر جمهوری اسلامی اطلاعی ندارد. یکی از این افراد علیرضا مرندی، پزشک شخصی و مورد اعتماد خامنهای، است که از طریق فرزندش، محمد مرندی، عضو تیم مذاکره کننده هستهای، نیز به رهبر جمهوری اسلامی متصل است.
تردیدی نیست که علی خامنهای ۸۳ ساله رهبری کهنسال است و ضعف جسمانی او اندکاندک آشکار میشود. پیش از این، گفته شده بود که او دچار سرطان پروستات است. حدود دو دهه از اعلام این شایعه میگذرد. حتی اگر دچار سرطان بوده باشد، به نظر میرسد تیم پزشکی او در این دو دهه توانسته است پیشرفت بیماریاش را کنترل کند. برخی معتقدند که علی خامنهای به افسردگی مبتلا است.
بررسی کنیم که او در چه شرایطی است؟ او تمامی رقبای داخلیاش را در ۳۳ سال گذشته از صحنه رقابت برای کسب قدرت خارج کرده است. افراد شاخصی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی مانند محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، موسوی خوئینی و مهمتر از همه، اکبر هاشمی رفسنجانی را از دایره قدرت حذف کرده است. حتی افرادی چون محمود احمدینژاد و حسن روحانی نیز، که در دوران ریاستجمهوری خود تلاش کردند با علی خامنهای وارد چالش شوند، بهسرعت و در راس حاکمیت منزوی شدند.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در سطح بینالمللی نیز با وجود آنکه نوع مدیریت علی خامنهای باعث لطمات بسیاری به مردم ایران شده و ایران را به مرز ویرانی کامل کشانده است، چالش جدی از جانب خارج برای سرنگونی حکومت خامنهای دیده نمیشود. جدا از حمایت روسیه و چین از جمهوری اسلامی، قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و اتحادیه اروپا در پی توافق و معامله با او از جمله در مورد برنامه هستهایاند و اگر توافق هستهای حاصل شود، بعید است آمریکا و اتحادیه اروپا با ادامه زمامداری خامنهای مسئله جدی داشته باشند و بخواهند برای او در این حوزه چالش جدی ایجاد کنند.
تنها خطر جدی مقابل حکومت علی خامنهای، اعتراضهای مداوم ضدحکومتی مردم در پنج سال گذشته و از سال ۱۳۹۶ تاکنون بوده است. جامعه ایران در شرایط پیشاقیام قرار دارد و هر لحظه ممکن است قیام مردم حکومت را سرنگون کند. اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی باعث بروز نارضایتی گسترده شده است. حکومت کارآمدی لازم برای اداره کشور را ندارد و مشکلات اقتصادی روزمره مردم رو به افزایش است.
در دهههای گذشته، معضلهای حکومت جمهوری اسلامی از نوع مشکلات سیاسی و مسائلی مانند بحران مشروعیت و مقبولیت بود، ولی حالا بیکفایتی حکومت در اداره مسائل مربوط به زندگی روزمره مردم است که به بزرگترین تهدید علیه بقای نظام تبدیل شده است. اکنون موضوع سفره مردم، مایحتاج روزانه و مسائل بنیادی مانند توان خرید مواد غذایی، پرداخت اجارهخانه و مشکل شدن امکان خرید خانه برای بسیاری از مردم مطرح است.
در چنین شرایطی، علی خامنهای همانند بسیاری از مسئولان سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و امنیتی نظام هر روز نگران است که قیام مردم از تهران یا هر گوشه دیگر کشور شروع شود و حکومت در کمتر از چند روز یا چند هفته سرنگون شود.
خشم عمومی و ملی از کشته شدن مهسا امینی دختر ۲۲ ساله سقزی حین بازداشت بهدست ماموران گشت ارشاد نماد این نگرانی جدی است. بسیاری از مردم که به دلایل مختلف و مشکلات متعدد از جمهوری اسلامی ناراضی و عصبانیاند، از نحوه برخورد حکومت با یک دختر ۲۲ ساله که به مرگ او منجر شد بهشدت خشمگیناند. این خشم در رسانههای اجتماعی از توییتر و اینستاگرام گرفته تا تلگرام و کلابهاوس و یوتیوب دیده میشود. افراد شناختهشده و صاحب نفوذ در داخل و خارج از کشور از این واقعه ابراز خشم میکنند. فعالان سیاسی و مدنی، هنرمندان، بازیگران و کارگردانان سینما، ورزشکاران سرشناس، نویسندگان و نهادهای مدنی و سیاسی از جمله احزاب یا به این خشم عمومی پیوستهاند و یا ناچار شدهاند همراهی خود را نشان دهند. حتی چهرههای شناختهشده طرفدار حکومت در رسانههای اجتماعی، که معمولا درصدد توجیه رفتارهای نادرست نظاماند، با مشاهده سیل خروشان خشم عمومی، این بار ترجیح دادهاند مقابل این موج نارضایتی نایستند و حتی خود را با آن همراه نشان دهند تا این سیل، که ممکن است بنیان حکومت را بکند، بگذرد و فرونشیند.
با وجود این، به نظر میرسد نوعی خشم ملی خودجوش در راه است و لحظه به لحظه به قدرت و انرژی متراکم آن در مقابل حکومت افزوده میشود. چنین وضعیتی بیتردید میتواند نگرانی روحی و حتی افسردگی رهبر جمهوری اسلامی را باعث شود. او ممکن است با بیماریهای جسمی ناشی از کهنسالی یا هر بیماری خاصی هم دست و پنجه نرم کند، که البته اخبار مربوط به آن بهشدت کنترل میشود، ولی خطر اصلی برای حکومت خشم ملی و احتمال قیام عمومی است که نگرانی شخص رهبر و اطرافیان درجه یک او در حلقه اصلی قدرت مانند مجتبی خامنهای و اصغر میرحجازی را برانگیخته است، خشمی که میتواند بهسرعت فراگیر شود و اصل نظام را سرنگون کند. بیماری رهبر جمهوری اسلامی موضوع فرعی است. نگرانی اصلی نظام خطر قیام آنی و سراسری مردم ناراضی و خشمگین است.