توضیح:
این مطلب دعوت به خشونت یا عمل به خطر اندازنده ی جان کسی از خارج از کشور نیست. این مطلب یک تحلیل است و نه بیشتر. سخن
***************
به خیابان انقلاب حد فاصل چهار راه ولی عصر تا میدان انقلاب رفتیم و مثل بچه ی آدم وسط دو گروه سرکوب گر اسلامی، پنج تا شعار سرنگون باد و مرده باد دادیم و ده تا کاغذ این نظام آدمکش است و مهسا را کشتند در دست گرفتیم و دو تا گاز اشک آور خوردیم و چهار تا باتون توو سرمان زدند و پنج تا گلوله به سمت مان شلیک کردند و با گلوی خسته و تن مجروح و احتمالا چند تا جسد به خانه برگشتیم که چه؟!
آیا به نتیجه کار مان فکر می کنیم؟
انتظار داریم با این کار مثلا کل تهران به پا خیزد؟
انتظار داریم حکومت بترسد و بساط اش را جمع کند از ایران برود؟
اسم شهر و خیابان را در این مطلب عوض کنید و فکر کنید این اتفاق در شهر و محله های خودتان بیفتد.
اگر عمل، نتیجه ای نداشته باشد، و ما به «نتیجه ی عمل» فکر نکرده باشیم، آن عمل هر قدر هم داغ و انقلابی، یعنی هیچ! یعنی پوچ!
راه پیمایی های بعد از موضوع «متروپول» در آبادان را به خاطر دارید؟
نتیجه اش چه بود؟
هیچ!
امروز همه برگشته اند سر خانه زندگی و کسب و کار شان و انگار نه انگار که چنین موضوعی اصلا پیش آمده است.
*************
رسانه های خارج از کشور را نگاه کنید.
از صفحات ساده ی اینترنتی تا دستگاه های عریض و طویل تلویزیونی.
یک تعداد تصویر از راه پیمایی اعتراضی که در بالا شرح اش داده شد پخش می کنند، یک عده «کارشناس» و «چانه جنبان» می آیند اتفاقاتی که در آن تصاویر افتاده را به شکل خیلی تر و تمیز شرح می دهند، و چیزهایی را که اغلب بینندگان می دانند برای هزارمین بار و بدون ذره ای تغییر و تجدید و عین صحبت های دیروز و پریروز و سال قبل و سال های قبل تکرار می کنند و بعد با برگشتن مردم در ایران بر سر خانه زندگی و کسب و کارشان آن ها هم آرام می گیرند و به چانه های شان استراحت می دهند تا اتفاقی دیگر و حادثه ای دیگر و مرگ مهسایی دیگر.
***************
بیایید فرض کنیم تغییری صورت گرفت.
راه پیمایی و حرکت اعتراضی به سمت رادیو تلویزیون و به قصد اشغال آن انجام شد.
راه پیمایی و حرکت اعتراضی در خیابان آذربایجان حد فاصل انقلاب تا درِ بیت رهبر منحوس انجام شد.
مردم معترض وسط دو گروه سرکوبگر تظاهرات نکردند بلکه مردم معترض در دوسوی گروه سرکوبگر آن ها را گیر انداختند و تظاهرات کردند.
مردم معترض وقتی سرکوبگران شروع به سرکوب کردند، عین اَعمال خود آن ها را نه بیشتر و نه کمتر به خودشان بر گرداندند، یعنی اگر سرکوبگر چماق اش را بالا بُرد آن ها هم در دفاع از خود چماق شان را بالا بردند....
در خارج از کشور، پر چانگان به جای چانه جنباندن الکی، راه و روش مقابله با سرکوبگران را نشان دادند. آن ها را از خیابان انقلاب به خیابان آذربایجان و جام جم کشاندند.
فکر نمی کنید شاید از این تغییر روش، نتیجه ای حاصل شود؟ دستکم بهتر از تکرار صد باره ی روش های قبلی؟
***********
در ایران به نتیجه ی راهپیمایی مان فکر کنیم و در خارج به جای پر چانگان از چند نفر که سابقه ی عملی دستکم از دوران انقلاب منحوس ۵۷ دارند برای صحبت و نظر دادن در تلویزیون های مان دعوت کنیم.
تغییر، شاید این گونه انجام شود.