واکنش ایرانیان پس از قتل دلخراش مهسای ۲۲ ساله به دست یکی از جلادان نیروی انتظامی ولایت فقیه، جهان را به تحسین وا داشت و ایرانیان را به آینده امیدوار کرد.
اعتراضات شجاعانه مردم، از کردستان تا تهران، مشهد، قزوین، رشت، ساری، قم، کرمان، رفسنجان، بندرعباس، کرمانشاه، زنجان، تبریز و برخی از دیگر شهرهای بزرگ ایران، این بار معنادارتر، هوشیارانهتر و بازتاب جهانی آن گستردهتر و بیسابقهتر است.
محور این اعتراضات، مبارزه زنان علیه حجاب اجباری و تبعیضهای جنسی قرون وسطایی است هرچند که در این مبارزه، مرد و زن در کنار هم میرزمند؛ ابتکار عمل زنان در سوزاندن حجاب اسلامی و موارد متعددی از شرکت بدون حجاب در تظاهرات نشانه آن است که جنبش زنان راههایی تازه در ایستادگی علیه حکومت ضد زن و تبهکار روحانیان گشوده است.
اغلب رسانههای دیداری و شنیداری در جهان، پیکار درخشان زنان و همراهی گسترده مردان را، با واژههایی آمیخته به ستایش، پوشش میدهند و این خود سرآغاز شناخت هر چه بهتر جهانیان از حکومت تروریستی اسلامی و همدردی و حمایت پایدار جهانیان از این مبارزات است؛ حمایتی که جنبش آزادیخواهانه ایران به آن نیاز دارد.
از تازگیهای این جنبش، عدم تبعیت برخی از نیروهای انتظامی در سرکوب مردم از جمله در تبریز و نقاطی از جنوب تهران است. این پدیده بسیار پر معناست و اگر گسترش پیدا کند ماشین سرکوب جمهوری اسلامی به گل مینشیند.
در این میان باید به پیشگامان معاصر جنبش برابریطلبانه و آزادیخواهانه زنان ایران، امثال نرگس محمدی، نسرین ستوده و صدها مبارز دیگری که در این سالها با مبارزات پیگیر و قبول رنج زندان و شکنجههای روحی و جسمی راه این جنبش سراسری را هموار کردند درود گفت. مبارزه آنان در حال به ثمر نشستن است.
به باور من جنبش کنونی بیش از پیش این پیامها را به همراه دارد:
•ما از تبعیض علیه زنان و از حجاب قرون وسطایی اسلامی خسته شدهایم و عزم آن داریم تا مبارزه خود را تا پیروزی ادامه دهیم.
•ما میخواهیم آزاد و آزاده زندگی کنیم و از هرگونه دخالت اسلام و متولیان حکومتی در امور شخصی خود بیزاریم و از این پس این همه ستم و زورگویی را تحمل نمیکنیم.
•ما میدانیم که رفع تبعیض از زنان و دور انداختن حجاب اسلامی، راه مؤثر برافکندن سلطه حکومت اسلامی و استقرار آزادی است.
•ما زنان ومردان ایران در این مبارزه شرافتمندانه همه با هم هستیم و هیچگونه گرایش و علائق سیاسی و عقیدتی خاص که وجود و تنوع آن طبیعی است نمیتواند و نباید وحدت ملی ما علیه رژیم تروریستی حاکم را خدشهدار کند.
•این اعتراضات و نیز اعتراضات پیشین که از سال ۸۸ تا به امروز هر بار با ویژگیهای خود و با هوشیاری بیشتر ادامه یافته، این پیام را -هم به گروهها و چهرههای سیاسی داخلی و هم خارجی_ میرساند که حمایت از جنبش ملی و آزادیخواهانه ایران و جلب اعتماد مردم به گروههای سیاسی، مشروط است به درک شرایط کنونی ایران، یعنی درک آنکه همه جریانات از هر گرایش و عقیدهای باید علیه دشمن اصلی که رژیم تبهکار اسلامی است در کنار هم قرار گیرند، همکاری کنند و رقیب سیاسی را با دشمن حاکم اشتباه نگیرند.