Monday, Oct 3, 2022

صفحه نخست » گلشیفته خانم گرامی! حذف شیر و خورشید از پرچم ایران مثل این است که رستم را از شاهنامه حذف کنید!؛ ف. م. سخن

45C231EB-8C70-4902-8B9F-B94ED335219B.pngالبته از مزایای شهرت یکی هم این است که آدم مشهوری مثل گلشیفته خانم گل، اگر وسط جنگ و دعوای مردم ایران با حکومت نکبت، یهو همینجوری گیر بدهد به پرچم ایران و بگوید «بگذاریم سفید پرچم، سفید بماند تا نه از گذشته اى پُر تلاطم بیاید و نه از حالى پر از درد و ظلم»، کسی به او ایراد نمی گیرد که الان چه موقع چنین اظهار نظر ی ست و داری مبارزات مردم داخل را تخریب می کنی اما اگر ما به دویست سیصد خواننده مان بگوییم فلان کار در این حرکت های اعتراضی به ضرر مردم ایران است همه به ما هجوم می آورند که تو داری با این حرف ات جلوی حرکت مردم ایران می ایستی!

البته در جهان امروز و در فضای مجازی، همه می توانند هر نظری دارند، هر موقع که خواستند بیان کنند، ولی این طرف ماجرا هم عده ی دیگری می توانند بر ضد آن نظر حرف شان را بزنند و اینجاست که دعوا مرافعه راه می افتد.

حالا به این کارها کار ندارم و از بی موقع بودن اظهار نظر گلشیفته نمی گویم و حتی از نظری که برخی دوستان دارند و آن این است که گلشیفته تحت تاثیر تفکرات چپ پدرش خواهان حذف شیر و خورشید از پرچم ما ست صرف نظر می کنم ولی خدمت گلشیفته خانم دو سه نکته عرض می کنم که البته امیدی ندارم تاثیری بر ذهنیت او داشته باشد و اصولا فکر نمی کنم که او این مطلب را ببیند و بخواند ولی خب بنا به وظیفه ی ملی ام این چند خط را می نویسم خدا را چه دیدی شاید گلشیفته دید و اثرکی بر ذهن او داشت.

8C0D7E23-3ADD-4BB7-B441-16459DF67096.jpeg

ماها که ایرانی هستیم به چند چیز ایرانی بودن مان مشخص می شود.

اولین اش، نقشه جغرافیایی ماست که حدود و ثغور خاک کشورمان را نشان می دهد.

دشمنان ما، به اولین چیزی که نظر دارند خطی ست که در این نقشه مرزهای ما را مشخص می کنند. آن ها همیشه خواسته اند از این خط عبور کنند و بخش هایی از کشور عزیز و یک پارچه ی ما را مال خود کنند.

ما هم در طول تاریخ بخش بزرگی از خاک مان را از دست داده ایم چون قدرت متجاوزان بیشتر از ما بوده یا حاکمان ما بی عرضه بوده اند ولی مردم به خاطر این تجاوز ها و از دست دادن خاک کشورشان، خون گریه کرده اند.

الان هم کسی بخواهد چنین کاری بکند با تمام قوا می زنیم پاهای اش را قلم می کنیم.

دومین چیز، زبان مشترک ملی مان، یعنی فارسی نازنین است که دشمنان همیشه سعی داشته اند آن را خوار و خفیف و بی ارزش نشان دهند و زبان های محلی دیگری که در ایران با آن تکلم می شود یا مطلب با آن ها نوشته می شود در مقابل فارسی قرار دهند.

کسانی که چنین کاری را می خواهند انجام دهند اول اش با توضیح بعدش با تو دهنی جلوی شان را می گیریم.

سومین چیز، فرهنگ ماست که بازتاب اش بیشتر در ادبیات مکتوب ما خود را نشان می دهد.

همین الان بعضی از کشورهای بد طینت همسایه، تمام تلاش شان را می کنند که این فرهنگ و ادبیات را مال خود کنند و فردوسی و نظامی و مولوی و دیگران را متعلق به خود و کشورشان بنامند.

در مقابل این ها هم با تمام قوا می ایستیم و با سند و مدرک و مطلب و هر آن چه در اختیار داریم نشان می دهیم که این ها ایرانی هستند و اگر خواستند در این باره هم حرف زیادی بزنند، مجبوریم بنشینیم نگاه شان کنیم و غصه بخوریم چون اینجا با آدم ها به صورت فیزیکی در ارتباط نیستیم که مثل هر دشمن دیگری بزنیم لت و پارشان کنیم.

حالا داستان مفصل است و زودتر می رسم به چیز دیگری که کشور ما و فرهنگ ما و همه چیز ما با آن شناخته می شود و آن پرچم ملی ماست.

این پرچم سه رنگ دارد، و یک نشان شیر و خورشید خوشگل و غران در وسط آن است و این شیر با غرش و چشم غره اش به دشمنان ایران می گوید فکر تجاوز به ما را از سر ت بیرون کن والّا با من طرف خواهی شد.

عده ای به شمشیرِ دستِ این شیر عزیز که امروز در زنجیر حکومت نکبت افتاده و خرچنگ به جان اش انداخته اند ایراد می گیرند که این متعلق به حضرت علی ست و عربی ست و خشن است و چه است و چه است و مثلا می فرمایند بهتر است شمشیر را برداریم به جای اش گل قرار بدهیم.

این ها هم -با عرض معذرت از صراحت ام- غلط زیادی می کنند و اگر این شمشیر به خاطر جنبه ی دینی داشتن اش یک ایراد در پرچم به شمار برود ما می گوییم این شمشیر را از دست عرب ها گرفته ایم و مال خود کرده ایم مثل الماس دریای نور، و با همین شمشیر می کوبیم توو فرق سر عرب هایی که چشم چپ به ایران دوخته اند.

راست اش هم همین است که ما با مذهب شیعه ی علی، در مقابل تمام مسلمانان جهان و مسلمانان عرب ایستاده ایم و با شمشیر علی توو فرق سر اسلام عربی کوبیده ایم.

به اندازه ی دو سه جلد کتاب حرف با گلشیفته خانم دارم ولی چون هم وقت ایشان و هم وقت من کم است سخن را کوتاه می کنم و می گویم این که می گویید شیر و خورشید را از روی پرچم برداریم و به سفید پرچم بسنده کنیم، مثل این است که بفرمایید، چون عده ای یا خودم از رستم شاهنامه خوش ام نمی آید، جناب رستم را از شاهنامه حذف کنیم و یک شاهنامه تر و تمیز و ضد خشونت در اختیار جهانیان قرار دهیم خاصه این که مادر رستم هم خوش نام نبوده و از فک و فامیل ضحاک بوده و قشنگ نیست پسر چنین کسی در باره اش حماسه سروده شود! :)

خب دیگر توضیحاتی را که باید به عنوان یک ایرانی به شما می دادم دادم، حالا این شما هستید و این پرچم. می توانید -که ایشاللا چنین اتفاقی نخواهد افتاد- مثل تجمع کنندگان دیروز در سوئد، پرچم سبز و سفید و سرخ ما را سر و ته کنید و به جای شیر و خورشید هم یک علامت مسخره در سفیدی آن قرار دهید و این را بکنید پرچم ملیت تان که البته در آن موقع دیگر با این زبانی که اکنون سخن می گویم با شما یا هر کس دیگر سخن نخواهم گفت چرا که شما را ایرانی نخواهم دانست و زبان تان را هم چون فارسی نخواهد بود، نه خواهم فهمید و نه قادر به تکلم با آن زبان خواهم بود.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy