دست کم به هفت دلیل به نظر میرسد که اعتراضات و اعتصابات جاری در روزها و هفتههای آینده ادامه و گسترش خواهد یافت
جمشید برزگر - ایندیپندنت فارسی
با گذشت نزدیک به یک ماه از اعتراضاتی که من از همان روزهای نخستین آن را انقلاب خوانده بودم، اکنون با اطمینان بیشتری میتوان روند رویدادها را بررسی و درباره آینده احتمالی اعتراضات و اعتصابات سراسری سخن گفت.
علی رغم سرکوبهای شدید، کشتار شهروندان بیدفاع و غیرمسلح، و بازداشتهای گسترده و کور، شبکههای برآمده از متن جامعه معترض، در کنار دانشجویان، اصناف، شهروندان حامی در داخل و خارج از کشور، عملا موفق شدهاند که بر شدت و عمق خیزش خود بیفزایند و به نظر میرسد که اعتراضات و اعتصابات جاری در روزها و هفتههای آینده ادامه و گسترش خواهد یافت.
با توجه به تجربه مثبت دو فراخوان قبلی، باید و میتوان انتظار داشت که به فراخوانهای منتشر شده برای تظاهرات اعتراضی در روز شنبه ۲۳ مهر و نیز فراخوانهای پس از آن نیز در سراسر کشور به شکلی حتی گستردهتر از قبل پاسخ مثبت داده شود.
دلایل این امر را میتوان بهطور اجمالی، و بدون اولویتگذاری، اینگونه فهرست کرد:
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
۱. پاسخ مثبت و کوبنده به فراخوانها و برگزاری دو روز اعتراضی بزرگ، کمنظیر و سراسری در ایران در کمتر از یک هفته، در روزهای شنبه ۱۶ و چهارشنبه ۲۰ مهر، به روشنی نشان میدهد برخلاف سمپاشی بخش نرمافزاری دستگاه سرکوب، انقلاب ایران در فاز فعلی از میزان قابل قبولی از سازماندهی و رهبری میدانی برخوردار است.
۲. ناتوانی دستگاه سرکوب از مهار اعتراضات خیابانی، نشان میدهد که روش و تاکتیکهای به کار گرفتهشده کاملا موثر و موفق بوده است و در شرایط کنونی، نیازی به تغییر در این سازماندهی وجود ندارد و همه گروهها و چهرههای سیاسی با پذیرش فروتنانه نقش حمایتی خود، مانع از بروز هرگونه اختلاف و شکاف در میان مبارزان و تقویت همبستگی ملی شدهاند و این، خود به معنای تداوم و گسترش اعتصابات و اعتراضات خیابانی خواهد بود.
۳. تداوم و گسترش اعتراضات و اعتصابات، بر سرعت پیوستن چهرههای سرشناس در همه حوزهها به انقلاب ایران افزوده است؛ این پیوستن، به طور متقابل بر قدرت معترضان و بلندتر شدن صدای آنان میانجامد. شکلگیری این چرخه، یعنی تقویت جبهه مردم و انقلاب و تضعیف رژیم و دستگاه سرکوبش.
۴. حمله به دبیرستانها و حتی دبستانها و انتشار فیلمهایی از تعرض نیروهای سرکوبگر به زنان و ضرب و جرح وحشیانه نوجوانان و جوانان و نیز شلیک مستقیم به معترضان، نه تنها بر خشم معترضان افزوده و عزم آنها برای پایان دادن به حیات جمهوری اسلامی را جزمتر کرده است، بلکه موجب افزایش شدید همبستگی اقشار نظارهگر از یکسو و ریزش شدیدتر در میان اقشار سنتی کم و بیش حامی حکومت شده است.
۵. جمهوری اسلامی و دستگاه سرکوبش، در تاریکی حرکت میکند. نه به شبکههای سازماندهی محلی، پراکنده و غیرمتمرکز نفوذ کرده، نه توان شناسایی رهبران میدانی را دارد و نه قدرت جلوگیری از رویش شبکهها و رهبران میدانی جدید را. جمهوری اسلامی، در سرکوب اشکال سنتی سازماندهی و رهبری برای مبارزه، تجربه و مهارت فراوانی یافته است؛ اما از مهار نسل جدیدی که ویژگیهای عصر دیجیتال را در خود درونی کرده است، عاجز است. اظهارات علی خامنهای و کارگزارنش، به خوبی نشان میدهد که آنها بهکلی از درک تحول عمیقی که در متن و بطن جامعه روی داده و تمامی تلاشهای تبلیغاتی آنان در مدارس، دانشگاهها و رسانههای حکومتی را نقش بر آب ساخته است.
۶. با تداوم اعتراضات و اعتصابات سراسری، بهویژه اگر این اعتراضات و اعتصابات حوزههای انرژی و حمل و نقل را آنگونه که انتظار میرود بهشکلی گسترده دربرگیرد، روال عادی امور مختل خواهد شد و رهبران رژیم دیگر قادر نخواهند بود که از انقلاب مردم ایران به عنوان «حادثهای جزیی» یاد کنند. اقرار به انقلاب ایران، یعنی سرآغاز شکاف رسمی در بدنه قدرت و عقبنشینیهای پی در پی حکومت و در نتیجه فراگیرتر شدن و حتی میلیونی شدن اعتراضات و اعتصابات.
۷. تداوم این وضعیت، جامعه جهانی را هر چه بیشتر از حالت انفعالی در قبال انقلاب ایران و سرکوبهای خشن رژیم خارج خواهد ساخت. تا همین جا نیز، انقلاب ایران با شعار مدرن «زن، زندگی، آزادی» بهشکلی بیسابقه در تاریخ انقلابهای جهان نه تنها توانسته جهانیان و افکار عمومی را همراه خود ساخته، بلکه وضعیتی پدید آورده که در آن، چهرههای موثر جهانی، با همذاتپنداری با مردم ایران، بین خود و انقلاب ایران رابطهای کاملا شخصی و انسانی برقرار کردهاند. تردیدی نباید کرد که این موقعیت بینظیر و بیسابقه سرانجام به نتایج عملی محسوس و ملموس منتهی خواهد شد. بنابراین، پژواک جهانی انقلاب ایران نیز به نوبه خود موجب تداوم گسترش اعتراضات و اعتصابات در داخل خواهد شد.
سعیدرضا عاملی، عامل سرکوب زنان در لندن چه میکند؟