بیش از یک ماه است که زنان به همراه با جوانان و دیگر گروههای اجتماعی در ایران به خیابانها آمدهاند و خواهان یک زندگی ساده و معمولی و بدون هزاران بایدها و نبایدها هستند. از فردای حاکمیت جمهوری اسلامی جنبشهای اعتراضی در ایران شروع شد ودر اسفند ماه همان سال زنان به خیابانها آمدند و به حجاب اجباری نه گفتند. تعداد معترضین در شهرهای بزرگ به بیش از ۲۰۰۰ نفر رسید ه بود. اگر چه این اعتراضات سرکوب شد اما زنان دست از مبارزه نکشیدند. با تنگ و کوتاه کردن روپوشها و با عقب بردن روسریها و آرایشهای غلیظ به مبارزه خود ادامه دادند. بعد ما شاهد اعتراضات صنفی کارگران، معلمان، بازنشستهها، نویسندگان، دانشجویان، اقلیتهای دینی، قومی، جنسیتی و جنسی هستیم که در طول ۴۳ سال به اعتراض و بیان مطالبات خود پرداخته بودند که هر بار جدا جدا سرکوب شدند و یا با وعدههای دروغین آنها را به خانه فرستادند.
قتل مهسا جرقهای بود که باروت زیر خاکستر را منفجر کرد. امروز دیگر تجمعات صنفی نیست و سیاسی است و کل نظام را نشانه گرفته است. تعدادی زیادی کودک مفقود شده و یا به قتل رسیدهاند. شعار زن - زندگی - آزادی یعنی ما زنان و نسل جوان میخواهیم نفس بکشیم. ما میخواهیم خودمان برای زندگیمان تصمیم بگیریم. انتخاب پوشش حق ماست، حق سفر، حق حضانت فرزندان و حق دستیابی به حقوق انسانی و صدها نمونه دیگری که از ما زنان دریغ شده است.
ما جنایت در زندان اوین را مانند جنایات دیگری که توسط این حکومت ظلم و فاسد اتفاق افتاده را محکوم میکنیم و آمران و بانیان این جنایت را نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم.
دومینوی تغییرات، احمد فعال
تکرار سینما رِکس، م. سحر