Tuesday, Oct 18, 2022

صفحه نخست » دومینوی تغییرات، احمد فعال

Ahmad_Faal_2.jpgمن حق را به کسانی می‌‌دهم که با هرگونه تغییر در نظام سیاسی و اقتصادی مخالفت می‌‌کنند. اگر نظام تسلیم یک تغییر و اصلاح شود، با دومینوی تغییرات مواجه می‌‌شود. جریان اصلاح و تغییر هیچ حدیقف ندارد، تا جایی که سرانجام نه از تاک نشانی می‌‌ماند و نه از تاک‌نشان. این نگرانی را باید درک کرد، چون غیر از این نیست. پیشنهاد می‌‌دهم در برابر هرگونه تغییر مقاومت کنند. اثبات این ادعا چندان دشوار نیست. پرسش اینجاست، طرفداران تغییر و اصلاح دنبال چه تغییر و اصلاحی می‌‌گردند؟ به دو مورد آن اشاره می‌‌کنم. ۱- برداشتن حجاب اجباری ۲- انتخابات آزاد.
برداشتن حجاب تا کجا؟ آیا به پوشش آزاد هم منجر خواهد شد؟ یا فقط محدود به روسری است؟ در یادداشت "حفظ روسری از اوجب واجبات است" توضیح دادم، اگر نظام بخواهد حجاب اجباری و روسری را بردارد، آنوقت با این پرسش جدی مواجه می‌‌شود: این اسلامی ‌‌که چهل سال روی آن برنامه‌ریزی کردید کجاست؟ آیا به لحاظ اقتصادی فاصله طبقاتی صدبدتر از رژیم پیشین نشده است؟ آیا روابط کار و سرمایه از هرگونه رابطه استثماری تهی شده است؟ آیا صاحبان سرمایه و ثروت بدون رانت و وابستگی به قدت سیاسی، لحظه‌ای می‌‌توانند به عمر خود ادامه دهند؟ آیا قدرت سیاسی، نظام مالکیت و استقلال بنگاه‌های اقتصادی را به رسمیت می‌‌شناسد. اینجور نیست که اگر یک صاحب ثروت مغازه‌اش از یک دهنه به دو دهنه تبدیل شد، مجبور باشد سر درب آن بنویسد: "از ورود خانم‌های بدحجاب معذوریم"؟ در روابط و نظام اجتماعی چه اثری از اسلام وجود دارد؟ دروغ کمتر شده است؟ بزهکاری کمتر شده است؟ آمار طلاق کمتر شده است؟ پیوندهای خانودگی تقویت شده‌اند؟ اعتیاد و خودکشی چطور؟ مصرف زدگی چطور؟ بیماری‌های عصبی و ناشادی مردم که در جهان سرآمد هستیم چطور؟ و صدها مورد دیگر در امور اجتماعی و فرهنگی که فهرست بعضی از آنها را در همان یادداشت توضیح داده‌ام. چه اثری و نشانه‌ای وجود دارد، تا اگر یک نفر بیگانه از هرکشوری وارد ایران شد، و پرسید، این نظام اسلامی که می‌‌گویند کجاست؟ تنها راه همین است که انگشت اشاره خود را به طرف روسری‌ها ببریم و بگوییم، اونجاست. اگر همین یک قلم را هم بردارند، آن وقت انگشت اشاره خود به کجا نشانه بگیریم؟ اگر روسری آزاد شود آیا نمی‌‌پرسند، خوب پس شما اون بالا چه کاره‌اید؟ این جامعه و این نظام اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی چه ربطی به شما دارد؟

به غیر از این، اگر بخواهند حجاب اجباری را بردارند، فکر نمی‌‌کنید تقاضای بعدی جامعه پوشش آزاد است؟ می‌‌فرمایید خوب یک عده‌ای در آن شرایط می‌‌خواهند سکسی و لخت بیرون بیایند؟ پرسیده می‌‌شود، به من و شما چه مربوط است؟ اگر نگران سلامت اخلاقی خودتان هستید، زمین خدا فراخ است، قرآن هم به مؤمنان گفته است، مهاجرت کنید. به علاوه انفجار و بمب سکس و سکسوالیسم امروز حرف اول را در جهان می‌‌زند، من شخصا مخالفت سرسخت این روند هستم، هم به خاطر باورهای دینی، و هم آنکه آن را بخشی از نظام سرمایه‌داری مصرف‌محور می‌‌دانم. اما مگر جامعه باید با میل و ذائقه من زندگی بکند. مگر می‌‌شود ایران را به صورت یک جزیره منتزع از کل جهان درآورد؟ مگر الان که جامعه ما به لحاظ پوشش از کل جهان منتزع شده است، بنا به روایت معاون فرمانده سپاه فارس، مراجعه ایرانیان و حتی شهرهای مذهبی ایران به سایت‌های مستهجن و پرونوگرافی در جهان رتبه نخست را ندارد؟ شگفت انگیز نیست؟ مگر آداب اخلاق فقط محدود به اخلاق جنسی است؟ همین غربی‌ها که نویسنده از منتقدین جدی دموکراسی لیبرال است، در آداب اخلاق، و درستکاری و راستگویی و رعایت حقوق و قوانین، خیلی خیلی از جوامع اسلامی جلوتر هستند. چه می‌‌گویم، جامعه ما به لحاظ اخلاقی صدمرتبه منحط تر از آنهاست. به علاوه اگر بخواهیم و یا نخواهیم، واقع امر این است که رشد و توسعه و پیشرفت و حتی اخلاقی شدن جامعه، از خلال همین آزادی‌ها بدست می‌‌آیند. خوب قرآن هم گفته اما شاکرا و اما کفورا.
در مورد تغییر و اصلاح نظام انتخابات چطور؟ تا کجا؟ تا حضور اصلاح‌طلبان؟ خوب معلوم است که اگر یک انتخابات با حضور اصلاح‌طلبان جدی صورت گیرد، نه اصلاح‌طلبان درجه پنج و درجه پیت (به قول جوانان)، معلوم است، یک نفر اصول‌گرا هرگز رنگ حکمرانی را نخواهد دید. این اصلاحات به اصلاح نظام حقوقی کشیده می‌‌شود. به مطبوعات و رسانه‌ها و به نظام شایسته‌سالاری و به نظام اداری و نظام اداره کشور کشیده می‌‌شود. و اگر اصلاح‌طلبان بخواهند باز مثل مجلس ششم و دولت خاتمی شُل بیایند، و دایره انتخابات و نظارت استصوابی در مدار بسته اصلاح‌طلب/ اصول‌گرا محدود شود، داستان دوباره از نو آغاز می‌‌شود. یک فریبکار مثل احمدی نژاد پیدا می‌‌شود، و بر بستر فقر و ستیز بخش بزرگی از جمعیت حاشیه‌نشین را با خود همراه می‌‌کند، و اکثریت مردم بی‌تفاوت می‌‌شوند، و باز دوباره باید بیست سال اوضاع سیاسی و اقتصادی تکرار شود، تا برسیم به حوادث امروز. اگر فضای سیاسی و انتخاباتی در حد اصلاح‌طلبان جدی باز شود، مطالبه واقعی جامعه رو می‌‌شود. فکر می‌‌کنید مردم در دوم خرداد ۱۳۷۶ و در خرداد ۱۳۹۲ به چه دلیل به خاتمی‌‌ و روحانی روی آوردند؟ مگر عاشق چشم ابروی اینها بودند، و یا فکر می‌‌کنید آنها را مدینه فاضله خود می‌‌دانستند؟ ارزیابی مسلم اینجانب که آماده‌ام در هر مناظره‌ای ثابت کنم، این است که مردم به دولت‌های خاتمی و روحانی روی آوردند، تنها با این هدف که یک فضایی بیرون از نظم موجود بیابند، با این هدف که آنها را یک سکوی پرتابی برای خارج شدن از وضع موجود می‌‌یافتند. این را حکمرانان باید نه از بیست یا سی سال پیش، بلکه از بعد از جنگ در انتخابات چهارم و و پنجم مجلس می‌‌یافتند، که در یک دوره فائزه هاشمی (دوره پنجم)، و در دور چهارم انتخابات چون مردم دستشان از همه جا کوتاه شده بود، به دو فرد گمنام و غیرسیاسی به نام‌های معلم اخلاق و ابوترابی بالاترین رأی را دادند. مطالبات جامعه به مدار بسته اصول‌گرا/ اصلاح‌طلب محدود نخواهد شد. در یادداشت‌های دیگر توضیح داده‌ام، که امروز برای پیدا کردن یک موافق نظام موجود، باید یک هفته توی شهر و حتی در دور افتاده‌ترین روستاها بگردید. یک گام جلوتر عرض می‌‌کنم، پس از آن، جامعه ساکت نخواهد نشست، و در فضای نسبتاً باز آن زمان موج متلاطم حساب و کتاب پس دادن حکمرانان آغاز می‌‌شود. آن موقع است که می‌‌گویم نه از تاک نشانی خواهد ماند و نه از تاک‌نشان.

اما راه حل:
اینجانب بنابه تخصص و تجربه خود از سقوط نظام اداری کشور نگران هستم. هر چند همین نظام اداری ظالمانه‌ترین رفتارها را با اینجانب داشت. اگر گوشه‌هایی از این رفتارها را تعریف کنم، مرغ‌های آسمان نیز خواهند گریست. اما مایل به سقوط نظام داری کشور نیستم. تنها یک راه‌حل پیشنهاد می‌‌کنم. و آن اینکه، حکمرانان جمهوری اسلامی وعده یک رفراندم بدهند. اما رفراندوم در وضعیت نابرابری و ناآزادی فریبی بیش نیست. همین وضع دوباره تکرار خواهد شد. در یک فرجه یکساله وعده رفراندوم بدهند، و تمام جریان‌های فکری و سیاسی بضاعت و توانایی‌های خود را در فضای مطلقاً آزاد به مردم عرضه کنند. من فکر می‌‌کنم مردم و جامعه بهترین انتخاب را خواهند کرد. جامعه با یک وضعیت مسالمت‌آمیز به نظام دلخواه خود دست خواهد یافت. در آن زمان نظام اداری کشور هم با فروپاشی مواجه نخواهد شد، و بسیاری از مدیران به کار خود ادامه خواهند داد. فکر می‌‌کنم هم بخش بزرگی از اپوزسیون و هم مردم، بسیار مهربانانه و با سلام صلوات، و عزت و احترام صاحب منصبان فعلی را تا درب خانه‌هایشان بدرقه خواهند کرد. و الا در غیر این صورت پیشنهاد می‌‌کنم، دست به هیچ تغییری نزنید. اما باید منتظر دومینوی خطاهایی باشید که معلوم نیست انتهای آن چیست و کجاست. اگر اینبار هم جستید، بار بعد و بارهای بعد با گسترش بیشتر و عمق بیشتر و خشم بیشتر، چه خواهید کرد؟ این قانون محتوم زندگی سیاسی است، سرانجام در یکی از این بارها در تله جنبش‌های اجتماعی دفن خواهید شد.

https://t.me/bayane_azadi



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy