جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه است که میلیونها نفر متعلق به اقلیتهایی را که به رسمیت نشناخته مانند بهاییان، مسیحیان نوکیش ، مدانییان و پیروان دین یارسان،مبدل به «اشباح » کرده است و آنها را به عنوان شهروند در آپارتاید دینی محسوب نمی کند.
متأسفانه انگار چنان در این انسان زدایی از میلیونها شهروند ایرانی موفق شده که حتی در بیانیه برلین که برای برابری و عدالت و آزادی نوشته شده، نقطه و حرفی به آنها تعلق نگرفته است.
اقلیتهای به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی حکومت، یهودیان، زرتشتیان و مسیحیان (ارمنی ها و آشوری ها) نیز از بسیاری از حقوق عادی شهروندی محروم بوده اند،از استخدام تا شهادت در دادگاه و سهم در ارث و میراث.
دراویش که شیعیان دوازده امامی هستند و سنی ها، نیز به دلیل باور دینی مورد تبعیض و سرکوب بوده اند.
افراد زیادی از این جوامع دینی تحت ستم برای حفظ هویت خود، تسلیم حکومت نشده و راهی زندان شده و حتی جان و مال خود را از دست داده اند. قتل و اعدام دویست بهایی از اول انقلاب از جمله مونا محمودنژاد،دانش آموز ۱۷ ساله تا سربریدن کشیش سیاح ارسطو،در روزهای اول انقلاب ، و سرکوب ادامهدار دراویش و پیرولن دین یارسان، فقط نمونه هایی از این خشونت ساختاری لست.
سرکوب چهار دهه، مانع نشد تا ترس بر این اقلیتها غلبه کند. با آغاز اعترضات، ما آنها را میبنیم که چگونه در کنار دیگر شهروندان ایرانی برای آزادی و عدالت وارد میدان شده اند.
مجمع مشورتی فعالان مدنی جامعه ی یارسان، با انتشار بیانیه از اعتراضات پشتیبانی کرد،و مسیحیان ایران نیز که دستکم هفت نفر از رهبرانشان را حکومت کشته، در اعتراضات کشورهای مختلف حضور فعال داشتهاند.
حال، فراموش کردن میلیونها رنج دیده در گردهمآیی که از اهداف و شعارهای اصلیش، ایرانی برای همه ایرانیان است،علامت تعجبی است که بی پاسخ مانده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از [ام ویسز] یا [صدای اقلیت ها در ایران]