آنچه در پی میآید یک سخن از هزار و یک سخنی است که میتوان شنید. اینها گمانه ایت درمیان گمانههای دیگر. این نوشتهها چشم اندازی است برای گفتگو: ما که هستیم! چه را نمیخواهیم و چه میخواهیم!
نه تنها آنچه در پی میآید، بلکه هیچ امر مقدسی در گیتی نیست.
پس به گمان من:
شعار زن، زندگی و آزادی، قانون اساسی و بیانیهی این انقلاب است.
سرود (برای) بیان روشن این بیانیه است و خواستههای والای آن را نشان میدهد. این سرودی برای انقلاب است. در میان رنگین کمانی از سرودها.
این انقلاب هزار و یک شعار و سرود دارد که همه در زیر شعار روشن آن، آزاد و رها پرواز میکنند.
این انقلاب نباید تن به سنتهای مرد سالار، سنتی، پوسیده بدهد.
این یک انقلاب هنجار شکن است. هنجارهای ایستا و مرده را در هیچ میدانی بر نمیتابد.
ارزیابیهای ما از انقلاب و مسایل آن هنوز بیشتر مردانه است.
قوانین روشن برای بیان خواستهها و ارزشهای زنان و جوانان باید همواره در پیش چشم ما باشد.
خواستههای انسان ایرانی از انقلاب و آینده باید روشن باشد. هر قانون و هر خواستی باید بر بنیاد شعار بنیادین این انقلاب نوین استوار باشد.
گفتگوی بنیادین، انتقادی و روشن بر اساس گوناگونی جنسی، آیینی، قومی و اندیشگی هیچگاه نباید فراموش شود.
میزان ریسک و خطا در آینده را بر بنیاد پایبندی به خواستههای زنان، زندگی وآزادی باید بست.
گذشته را باید نقد کرد و در این راه هیچ امر مقدس و از پیش تعیین شدهای وجود ندارد.
راه رشد و پا گرفتن هر گونه استبداد دینی و قومی و جنسی را باید بست.
به بهانهی اتحاد نباید و نمیتوان انسانها را در گودالی تاریک انداخت. اتحاد، همبستگی گله وار نیست. اتحاد یعنی همبستگی لایههای جنسی، زبانی، قومی و طبقاتی برای زندگی بهتر. برای رفاه اجتماعی. این اتحاد داوطلبانه و با سهم برابر و برای منافع ملی است.
شعار زندگی در این شعار اصلی یعنی هیچگاه اینها را فراموش نکنیم: خانه برای مردم، کار برای همه، کرامت انسانی. یعنی: از میان برداشتن نابرابریهای حقوقی و اجتماعی. یعنی صلح و آرامش و امنیت. یعنی محیط زیست.
بنیاد روشن این خواستهها بر اساس قوانین شناخته شده و بین المللی حقوق بشر و دمکراسی استوار است.
حقوق شهروندی، حقوق کودکان و زنان، حقوق گونههای دینی و جنسی و قومی و زبانی بر بنیاد کنوانسیونهای جهانی باید استوار باشد و به هیچ بهانهای نباید از آنها گذشت.
رفراندم با نظارت سازمانهای جهانی در تمام بنیادهای حقوقی و قانونی آینده تنها راه برون رفت از هرگونه اشتباه است.
سرشت و گوهر این انقلاب گذر از سنت به سوی تجدد، از هرگونه استبداد به سوی آزادی است.
دمکراسی، حقوق بشر و آزادی را به هیچ بهانه و هیچگاه نمیتوان تعطیل کرد.
گوهر دمکراتیک و سکولار، آزادیخواهانه و برابری خواهانهی این انقلاب را به هیچ بهانهای نمیتوان کنار نهاد.
بسیاری از پیشداوریهای جهانی در بارهی ایران به هم خورده و آنان را به روایتی دیگر و پشتیبانی از مردم ایران واداشته است. چونان: مردم ایران بیشتر تمایلات دینی داشته و به همین سبب از رژیم پشتیبانی میکنند. بخش زیادی از مردم به دلیل ترس از آشوب از رژیم پشتیبانی میکنند. اختلافات قومی، زبانی و اندیشگی بین ایرانیان زیاد است و نمیتوانند با هم یگانه شوند. اقتدار رژیم در هم نخواهد شکست. مردم رهبری و سازماندهی ندارند. تمام این پیشداوریها در برابر رستاخیز توفنده مردم در هم شکست.
رژیم مافیایی ایران هم چنان قدرت بسیار دارد، اما اقتدار خویش را نزد مردم از دست داده است.
اگر تاکنون مردم بودند که میترسیدند و چهره در برابر سرکوبگر میپوشاندند، اینک جای دوسوی داستان تغییر یافته است.
اینک فرهیختگان، نخبگان، روشنفکران در داخل و خارج به هم پیوسته و به انقلاب ایران پیوستهاند.
این انقلاب، سرنگونی سراسر این نظام تبهکار، غیر انسانی، پس مانده و ویرانگر، تمام نهادهای فاسد و جنایتکار آن و گرفتن قدرت و ثروت از آنان را در ایران و سراسر جهان، هدف قرار داده است.
در فردایی نه چندان دور، دادگاهی به قدرت و گستردگی تاریخ سرنوشت بانیان، سازماندهنگان و کنشگران این همه تبه کاری، فساد، ویرانگری، کودک کشی و جنایت علیه بشریت را بررسی خواهد کرد.
شادا شاد و بادا باد آن روز نزدیک، همایون و خجستهای که خورشید آن دارد بر بام ایران بر میخیزد.
*
ایرانیان!
این بیانیهها، میثاقها و پیمان نامهها دستاورد تاریخ مبارزه و اندیشهی جهانی است.
ما باید:
اعلامیهی جهانی حقوق بشر سازمان ملل،
پیمان نامهی حقوق کودک،
پیمان نامهی رفع هرگونه تبعیض از حقوق زنان،
پیمان نامههای حقوق شهروندی،
پیمان نامهی ملل متحد علیه شکنجه،
پیمان نامهی حقوق سیاسی زنان،
میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی،
پیمان نامههای یونسکو و یونیسف را بخوانیم تا برای آینده برنامه ریزی کنیم.
ما باید بر بنیاد تاریخ و فرهنگ خویش پیرامون این پیمان نامهها گفتگو کنیم. آنها را بخوانیم و بیاموزیم.
ما باید دیدگاههای فرزانگان ایرانی و جهان را پیرامون انقلاب، حکومت، دولت و... بیاموزیم.
ما بر آنیم تا انسان ایرانی از شکل گله و شبان، امت و امام به در آید و شهروند جهان شود.