در روز شنبه و یکشنبه ۲۹ و ۳۰ اکتبر ۲۰۲۲ در دانشگاه ساندیگو نشست اندیشکده "پروژه ققنوس ایران" با شرکت دانشمندان و متخصصین ایرانی، آمریکایی و ایرانی-اسرائیلی تشکیل شد. هدف از این اجلاس طرح راهکارها و اقداماتی بود که برای بازسازی ایران ضروری هستند. من هم در این نشست گفتاری حدود چهل و پنج دقیقه ارایه دادم درباره نیروگاه اتمی بوشهر، نگرانیها و موارد فنی که باید در آینده مورد بازبینی دقیق قرار بگیرند تا از ایمنی آن اطمینان حاصل بشود. سخرانیهای بسیار جالبی ارایه شدند که هر کدام در جای خود قابل تعمق بود. ولی در این میان دو سخنرانی بیش از دیگران توجه مرا جلب کردند چون به نوعی با هم ارتباط داشتند و امکان عملی شدن سریع پس از سقوط جمهوری اسلامی را دارند. سخنرانی دکتر تقی آلرضا درباره طرح تبدیل ایران به مرکز اصلی تولید برق در قاره آسیا بود که بسیار اهمیت داشت.
میدانیم که در دنیا، ایران از لحاظ ذخایر گازی پس از روسیه دارای مقام اول است. حدود یک چهارم تمام ذخایر گازی دنیا در روسیه و تقریباً یک ششم در ایران قرار دارد. اگرچه امروز ایران در تولید گاز دارای مقام سوم در جهان است ولی در مقام صادر کننده دارای رتبه شانزدهم است چون بیشتر گاز تولید شده در داخل ایران مصرف میشود. بنابراین میدانیم ایران دارای امکان توسعه استخراج منابع گازی بسیار بیشتری برای صادرات است. پس از سقوط جمهوری اسلامی دو امکان بسیار قوی در مقابل دولت دموکراتیک آینده ایران قرار خواهد گرفت: یا فروش گاز بیشتر و تولید درآمد بیشتر یا تبدیل گاز به برق و فروش برق به کشورهای منطقه. سخنرانی دکتر آلرضا بر این اساس بود که از نظر اقتصادی تبدیل گاز به برق و سپس فروش آن به کشورهای منطقه بویژه هند و چین بسیار پرسود خواهد بود. علاوه بر آن ساختن و راه اندازی نیروگاههای جدید برق، نسب دکلهای برق فشار قوی و نگهداری شبکه توزیع برق، نیروی انسانی بسیاری را جذب میکند و منشاء اشتغال بسیاری خواهد شد. این نیز به نوبه خود بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی را که حکومت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته بوجود آورده است، برطرف خواهد کرد.
بر اساس محاسبه دکتر آلرضا با سرمایهگذاری حدود ۸۰ میلیارد دلار میتوان ۱۲۰ گیگاوات به ظرفیت تولید برق ایران افزود که با صدور آن میتوان سالانه درآمدی بیشتر از ۶۵ میلیارد دلار کسب کرد. با محاسبه دقیق هزینههای تولید و انتقال برق و پرداخت اقساط بدهی ۸۰ میلیار دلاری، دکتر آلرضا نشان داد که دولت دموکراتیک آینده ایران این امکان و توانایی را دارد که به پشتوانه نیروی جوان با استعداد و منابع طبیعی گاز فراوانش به مرکز تولید برق در آسیا تبدیل بشود و ثروت بسیاری را وارد ایران بکند.
سخنران دیگری که نظر مرا جلب کرد دکتر موتی هریدیم، اسرائیلی ایرانی تبار، زاده یزد از انستیتو تکنولوژی خولون در اسرائیل بود. سخنرانی دکتر هریدیم ظاهراً ارتباطی به سخنرانی دکتر آلرضا نداشت ولی در ذهن من رابطهای بسیار محکم بین این دو برقرار شد. دکتر هریدیم نشان داد که در جریان طراحی آنتنهای ارتباطی متوجه شدند که میتوان شدت جریان فازهای مختلف را در یک هادی جاری کنند. این امر باعث شد که به این نکته فکر کنند همین کار را در انتقال برق فشار قوی نیز انجام بدهند. دکتر هریدیم و همکارانش ثابت کردند که به جای استفاده از سه سیم میتوانند فقط از یک هادی برای انتقال برق سه فاز استفاده کنند. این گزارش دکتر هریدیم فوراً مرا متوجه طرح دکتر آلرضا کرد. اگر در آینده، ایران به مرکز تولید برق در آسیا تبدیل بشود با استفاده از روش دکتر هریدیم میتوانیم با هزینه بسیار کمتری در ساخت دکلهای فشار قوی، نیروی برق را به فاصلههای دورتری به مانند هند و چین منتقل کنیم.
سخنرانیهایی که در نشست اندیشکده ققنوس ارایه شدند همه نشان دادند که ما در داخل ایران و خارج از کشور دارای امکانات فنی لازم برای بازسازی ایران هستیم. ولی همه کشورهایی که توانستهاند از امکانات فنی خود حداکثر استفاده را بکنند فرهنگِ متناسب با این امکاناتِ فنی را هم بوجود آوردهاند. آیا ما به حد لازم در ایجاد فضای فرهنگی مناسب تلاش کردهایم؟ به طور قطع پس از سقوط جمهوری اسلامی دولت دموکراتیک آینده باید مبالغ زیادی برای پروژههای زیربنایی تامین کند. یکی از راههای تامین منابع مالی، قرض کردن از صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی است. راه دیگری نیز وجود دارد. به جای قرض کردن از بانک جهانی و منابع غربی، ایران میتواند با ایجاد یک کنسرسیومِ اقتصادی متشکل از ایران، اسرائیل، کشورهای عربی، ترکیه و پاکستان منابع مالی لازم را تامین کند. ایجاد این کنسرسیوم باعث خواهد شد که کشورهای منطقه در توسعه ایران ذینفع بشوند و این باعث بالا رفتن ضریب امنیت برای همگان در منطقه ما خواهد شد. برای نمونه، تشکیل کنسرسیوم انرژی میان ایران و کشورهای منطقه، آنان را در موفقیت پروژهای مانند توسعه منابع گازی، تولید و صادرات برق شریک خواهد کرد. داشتن منافع مشترک بستری برای رفع تنشها و ایجاد محیطی امن برای شکوفایی استعدادها و ارتقاء رفاه و سطح زندگی خواهد شد.
آیا فعالین سیاسی ما به ویژه دایناسورهای سیاسی خارج از کشور میتوانند به این زودی از عرب ستیزی، دشمنی با اسرائیل، فارس ستیزی، قومگرایی، و همه اخلاق ناپسند سیاسی که ریشه در نگرش پنجاه و هفتی داشتند دست بردارند؟ برای استفاده حداکثری از همهدمنابع طبیعی و انسانی میباید فرهنگ سیاسی متناسب با آن را هم تبلیغ کنیم. ما باید در یک انقلاب عمیق با همه سنتهای ناپسند سیاسی ۵۷ خداحافظی کنیم و فرهنگ سیاسی نوینی را برپایه مهر و همکاری بین مردم و دولتهای سرزمینهایی که بخشی از تمدن ایرانی هستند فراهم بیاوریم. به امید آن روز.
"درِ عدل" در طویلۀ مجلسِ اسلامی، مسعود نقره کار
چالش عمامهپرانی چالش ایستادهگی است، اکبر کرمی