سنت پنجاه ساله جمهوری اسلامی
احسان مهرابی - ایران وایر
دستور افشا شده رهبر جمهوری اسلامی برای «بیآبرو کردن» «مولوی عبدالحمید»، نه یک اتفاق جدید و محدود به آیتالله «خامنهای»، بلکه رویه جمهوری اسلامی برای مواجهه با روحانیون سرشناس بوده، و حتی آیتالله «خمینی» پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نیز، از این حربه در برابر مخالفان روحانی خود استفاده میکرده است.
ماجرا تا آنجا پیش رفته که آیتالله خمینی یک مستمسک نیز برای خود ساخته و اعلام کرده بود که برای بیآبرو کردن روحانیون درباری، حتی میتوان به آنان تهمت نیز زد و نسبت دروغ داد.
دلیل بیآبرو کردن روحانیون مخالف آیتالله خامنهای، به جای برخورد مستقیم با آنان نیز، کاهش هزینه برخورد با آنان، و یا آماده کردن زمینه برای برخورد جدی در آینده است.
ماجرای دستور آیتالله خامنهای درباره مولوی عبدالحمید چیست؟
براساس فایل هک شده بولتن محرمانه خبرگزاری «فارس» توسط گروه هکری «بلک ریوارد»، جمعبندی شورای عالی امنیت ملی و نیروی انتظامی، دستگیری مولوی عبدالحمید بود، اما خامنهای گفته که او نباید بازداشت شود، بلکه باید بیآبرو شود.
در این بولتن تاکید شده که «تدبیر بر این است که به تدریج توانایی مولوی عبدالحمید سلب شود.»
مشخص نیست که خامنهای این سخنان را به چه شکلی بیان کرده ،اما این سخنان با رویه او همخوانی دارد. در نشست «قاسم قریشی»، جانشین فرماندهی بسیج با مدیران رسانههای نزدیک به سپاه که فایل آن افشا شد نیز، موضوع مشابهی مطرح شده بود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
قریشی گفته بود: «متاسفانه از صحبتهای مولوی عبدالحمید درباره زنان، علیه خودش خوب استفاده نکردیم. چون بزرگترین ظلم علیه اهل سنت در سیستانوبلوچستان است.»
در این جلسه تصمیم گرفته میشود که «ازدواجهای خود مولوی عبدالحمید» و وضعیت زنان در سیستانوبلوچستان باید بازتاب داده شده و بر روی آن تبلیغ شود.
آیتالله خمینی رهبر سابق جمهوری اسلامی، حتی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، مجوز بی آبرو کردن و حتی تهمت زدن به روحانیون غیر انقلابی را داده بود.
او درباره روحانیونی که علیه شاه مبارزه نمی کردند گفته بود: «اينها را بايد رسوا كرد تا اگر آبرو دارند در بين مردم رسوا شوند؛ ساقط شوند. اگر اينها در اجتماع ساقط نشوند، امام زمان را ساقط مىكنند؛ اسلام را ساقط میكنند...»
در سخنرانی منتشر شده از آیتالله خمینی، او مجوز تهمت به این روحانیون را نیز داده بود، اما دفتر حفظ و نشر آثار او این موضوع را رد میکند.
ماجرای مجوز تهمت زدن به مخالفان نیز قصهای طولانی دارد و برخی روحانیون شیعه معتقد بودهاند که میتوان برای از صحنه خارج کردن «اهل بدعت»، به آنان تهمت زد. هر چند که گروهی دیگری از روحانیون شیعه این برداشت را نادرست میدانند و میگویند عبارت مطرح شده یعنی «باهتوهم» از ماده «بهت» به معنی «مبهوت ساختن» است، یعنی به قدری با قوت با آنان بحث کنید و دلیل محکم و قاطع ارائه کنید، که اهل بدعت را «متحیر و مبهوت» ساخته و از پاسخ دادن ناتوان کنید، نه اینکه به آنان تهمت بزنید.
«محسن کدیور»، پژوهشگر دینی، نوشته که «حسین شریعتمداری»، نماینده رهبر جمهوری اسلامی، با استناد به همین عنوان «باهتوهم»، بارها دروغهای مختلفی را علیه او منتشر کرده است.
آیتالله روحانی از جمله اولین روحانیون حذف شده با تهمت
بیآبرو کردن روحانیون مخالف آیتالله خمینی با تهمت زدن، پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نیز یک روال بوده است. از جمله محسن کدیور در کتاب خود درباره آیتالله «محمد روحانی» نوشته که برخی اطرافیان آیتالله خمینی در مرداد ۱۳۴۹ و خرداد ۱۳۵۰، سه بهتان و افترای زشت درباره او را به شکل وسیعی منتشر کردند، که باعث شد «سید روحانی از حیز انتفاع ساقط شود.»
ارتباط با سفارت ایران یکی از این اتهام ها بود و البته طرفداران محمد روحانی نیز خمینی را به کمونیست بودن متهم کردند.
اتهامات به آیتالله شریعتمداری، رقیب آیتالله خمینی
حامیان آیتالله خمینی پیش از انقلاب۱۳۵۷، همچنین به آیتالله شریعتمداری، یکی از مراجع طراز اول تقلید تشیع نیز حمله کرده، و مراکز مرتبط با او از جمله دارالتبلیغ را متهم به ارتباط با ساواک میکردند.
در نهایت در ۲۷فروردین۱۳۶۱، این مرجع تقلید به اتهام نقش داشتن در کودتای «صادق قطبزاده» حصر شد و تا اسفند۱۳۸۴، در حصر ماند و فوت شد. به گفته محسن کدیور، سران نظام جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۱ از بیماری سرطان او اطلاع داشتند، اما آیتالله خمینی گفته بود که او «باید در خانهاش محبوس باشد تا با مرضش بپوسد و بمیرد.»
«باند مهدی هاشمی» برای حذف آیتالله منتظری
دستگیری و اعدام «مهدی هاشمی» برادر داماد آیتالله «منتظری»، یکی از زمینههای حذف او از قائم مقامی رهبری بود. با وجود حذف آیتالله منتظری از سمت قائم مقامی رهبری، تا سالهای بعد تهمت ها علیه او ادامه پیدا کرد. بخش عمده این اتهامات با عنوان «باند سیدمهدی هاشمی» تکرار میشد.
پس از اعتراض آیتالله منتظری به تلاش آیتالله خامنهای برای مرجعیت نیز، اتهامات به شکل دیگری مطرح شد. از جمله «محسن رفیق دوست»، رییس بنیاد مستضعفان، گفت که در یک خانه مربوط به مجموعه «نهضتهای آزادیبخش» که مسلمانان دیگر کشورها اقامت داشتند، مشروب دیده و این موضوع را به آیتالله منتظری گفته، اما او گفته که ما اینها را برای مبارزه به این جا آوردیم و «تو فکر میکنی ما اینها را آوردیم اینجا که حمد و سورهشان را درست کنیم؟»
یکی از روشها برای برخورد با آیتالله منتظری، سازمان دادن نیروهای لباس شخصی برای ریختن به دفتر او بود. موضوعی که درباره آیتالله «احمد آذری قمی» پس از اعتراض او به موضوع اعلام مرجعیت آیتالله خمینی نیز تکرار شد.
«شیعه انگلیسی» برای حذف روحانیون سنتی
رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش جریان آیتالله «صادق حسینی شیرازی» که از موضع سنتی مخالف خامنهای است را، «شیعه انگلیسی» میخوانند. عبارت شیعه انگلیسی که آیتالله خامنهای در سالیان اخیر بارها از آن سخن گفته، مدلی جدیدتر از «آخوند انگلیسی» است که آیتالله خمینی بارها بیان کرده بود.
هر دو این عبارتها به نزدیکی این روحانیون به سیاستهای بریتانیا اشاره دارند. آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای، هر دو تفرقه میان شیعیان و سنیها را کار «انگلیسیها» عنوان میکردند.
عبارت آخوند انگلیسی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نیز سابقه داشت و به افراد زیادی اطلاق میشد؛ از افرادی که به دنبال اختلافافکنی بین شیعیان و اهل سنت بودند یا افرادی که بین روحانیون و مراجع تقلید شیعه اختلاف ایجاد میکردند. برخی از روحانیون انقلابی نیز روحانیونی که در سیاست دخالت نمیکردند و یا روحانیون محافظهکار را آخوند انگلیسی میخواندند که از جمله آنها، آیتالله «ابوالقاسم خویی» یا آیتالله «احمد خوانساری» بودند.
دلیل بیآبرو کردن مولوی عبدالحمید
رهبر جمهوری اسلامی به خوبی میداند که برخورد با مولوی عبدالحمید به دلیل جایگاه خاص او در بین اهل سنت، موضوع سادهای نیست. همچنین او میداند که فضای فعلی متفاوت با دهه ۶۰ و ۷۰ است و نمی توان او را مانند تعدادی از روحانیون اهل سنت مخفیانه به قتل رساند، یا مانند «احمد مفتی زاده» در حصر کرد.
از این رو، او روش «بیآبرو» کردن را توصیه کرده تا قدرت مولوی عبدالحمید را در فضای سیاسی کاهش دهد. یکی از اهداف بیآبرو کردن روحانیون نیز، فراهم کردن زمینه برخورد با آنان در آینده است.
عقبنشینی حکومت چین در مقابل معترضین