مدیون وسپاس گذار کودکی که بجای خدای جبار و خونریز خمینی از خدای "رنگین کمان" گفت. خدائی که در دنیای کودکانه اورنگین کمانی از عشق وشادی برفراز سرش می کشید.نه خدائی که بنام او دریک هفته هزاران جوان این سرزمین را به جوخه های اعدام سپرده شدند ودر گور های گمنام دسته جمعی مدفون گردیدند.
خدای ستمگری که این بار از زبان جانشین خلف خمینی حکم بر به رگبار بستن با تیر بار سنگین معترضان در نیزار های شادگان داد. قتل عام معترضانی که شعارشان نان بود وکار.
حکم بر قتل عام جوانان ،نوجوانان وکودکانی که امروز شهامت ودلیریشان جهانی را به تحسین کشیده است ."همان یک در صد کف خیابان که آقای خزعلی آن ها خشونت ورزان دستور بگیر از اسرائیل و امریکا می داند.
نمی دانم گفته های ایشان ارزش جواب دادن دار یا نه؟ اما باید جواب داد. چرا که در لباس عدم خشونت و صلح خواهی به تطهیر حکومتی می پردازد! که مردم صفت حکومت بچه کش بر او نهاده اند.
"جناب خزعلی امید که در فرهنگ مودبانه شما کلمه "بی شرمی"کلمه خشونت باری نباشد.زمانی که کف خیابان را رنگین از خون مهسا ها ،نیکا ها،حدیث ها،آرش ها،کیان دهساله میبینید وزبان در می کشید.از خشونت زبانی هزاران دانشجوئی سخن می گوئید که در روزروشن وآشکار پیش دید همگان "بسیجی سهمیه ای" جنایت کار با کلت دستی از دو قدمی بر سر دانشجوی معترض شلیک می کند.اما کک شما نمی گزد.
اما شما دشنام همان دانشجوی بخون غلطیده را به حاکم ظالم و نیروهای تعرض کننده به ساحه دانشگاه مصداق کامل خشونت می دانید واز آنان تبری می جویئد.
نمی دانم "خدا رحمتی"پدرتان کدام نان برسرسفره نهاد.که چشم وگوش دیدن حقیقت بر شما بست.سفره ای که باصد بار ادا واطوار در آوردن انقلابی و به رخ کشیدن دوازده بار زندان رفتنتان که زندان بانان از ترس مانع از شرکت شما درانتخابات گردیدند. مانع از آن نمی شود که حق آن سفره بجا نیاورده وبه حمایت ازعمامه بسرهائی بر نخیزید که سفره مردم را غارت و به خون جگر آغشته ساختند.
آقای خزعلی حداقل شرمتان از مظلمه خون ده ها زندانی شکنجه شده وجان باخته در زندان های جمهوری اسلامی باد. ستار بهشتی ها ،زهرا کاظمی ها،نوید افکاری ها که مادران داغ دارشان با تصویری از فرزندان خود در سرتا سر ایران زمین می گردند و عدالت طلب می کنند!
از ده ها دختر وپسر شکنجه شده و بقتل رسیده روزهای اخیرسخنی نمی گویم! که مبادا قلب سوگوارم طاقت نیاورد.عنان سخن ازذهن و دهان بر دارد .سخنانی بر زبانم جاری شود که کمترین آن بی شرمی است.
جناب خزعلی که مانند رهبر "فرزانه با بصیرت" که تمام گند وکثافت آغشته به خون چهل سال حکومت نکبت خود را به دشمن های خارجی و فریب خوردگان داخلی نسبت می دهد.عین سخنان "گهر باراورا تکرار می کنید.در عینیت بخشدن به ادعای او دوربین بر دست گرفته به بازار تهران می روید.
"در میان آن همه ازدحام خانمی دیدم بی حجاب با موهای افشان که کسی هم توجه نمی کرد.بقیه نود ونه در صدحجاب را رعات می کردند. همه یا روسری داشتند یا چادرواقعیت مردم بودند .اما این یک در صددارند با دستور آل سعود وشبکه های صیهونیستی وامریکائی عمل می کنند...خشونت راه می اندازند،عمامه پراکنی می کنند!در دانشگاه شریف شعار ناموسی می دهند وپرچم امام حسین آتش می زنند این خشونت است !!
" حقا که بزرگ شده مکتب "پاک دست" پدرومنت گذار رهبرید! که با چنین وقاحتی از زنان آزاده این سرزمین و کشته شده گان جان لب رسیده از بیداد اسلام ناب محمدی که در کسوت ابن الوقت های فرصت طلب پیشانی به ریا نقش زده!محاسن به نرخ روزآرایش داده ! انگشتر های عقیق که خون در دلشان موج می زند بر انگشت کرده! دفاع می کنید.
با شما باید بکدام زبان سخن گفت؟ که درست در بزنگاه مبارزه آزادی خواهانه مردم در میان دریائی از آتش خون .نقاب از چهره بر می گیرید وتمام قددر پشت سریکی از قسی القلب ترین مستبدان تاریخ این سرز مین می ایستید وخاک در چشم مردم می پاشید.
نفرین ابدی بر مشاطه گران چهره جنایت کاران باد!
نهایت شیرین عقل خطابتان کردم .چون در آخر کار راستش متوجه شدم خیلی از مرحله پرت هستید.این همه صغرا وکبرا کردید.دومن تنباکو یا جنس اعلای حداد عادلی مصرف کردید. می پرسید" مرده کیست ؟"
معلوم است که مطلقا درباغ نیستید ویا همان شیرین عقلی هستید که نوشتم .
"نه این ها به فرمان ما نیستند !بفرمان اصلاح طلبان هم نیستند .بفرمان آنطرف مرزها هستند.با شعار های صد من یک قران .نه به خاتمی گوش می دهندونه ... تمام شد. دعوائی که فرمان دست نه اصلاح طلبان است نه اندیشمندان ..ما نیستیم!"
بده راهش نمی دادند می پرسید خانه کدخدا کجاست؟
ما در ترکی محترمانه به این گونه اشخاص می گوئیم"حیاسز!صفت سز""یعنی بی حیای بی صفت !
چنان بیشرم که روبرویت می ایستد.تهمت می زندوانواع اقسام صفت های زشت ،دروغ و ناروا بر تو می بندد ودست آخر می گوید"چرا خشونت کرده دشنام می دهی ؟ نه من مثل تو نیستم!" یک جنتل آخوند تمام عیار.
اما پیام آخر ایشان که معلوم است بقول احمدی نژاد...سوخته. به علی کریمی :"فرار کرده رفته حتی می ترسه بگه کجای خارجه. مرد حسابی رفتی آنطرف بعد بمردم میگی بیائید کشته شوید !نه این نامردی است .اگه می تونی بلند شوبیا!
" واقعا به این آدم چه باید گفت ورزشکاری چون افکاری را بدار می زنند:این ها دنبال گردن برای طناب دارشان می گردند." فوتبالیستی را پشت فرمان به رگبار می بندند.
دنبال ترور خانواده کریمی تیم ترور می فرستند.آقای خزعلی شجاع که خود را بابی سندز می داند .حکم بر ترسو بودن کریمی و آمدن او می دهد.
نه ایشان شیرین عقل نیستند! باید دنبال صفت دیگر برای ایشان باشم . ابوالفضل محققی در جواب به صحبت آقای مهدی خزعلی
منتشر شده در سایت گویا دوم دسامبر 2022