شهاب شهسواری در اعتمادآنلاین نوشت: رسانههای بریتانیایی، یک روز بعد از فراخوانده شدن سفیر بریتانیا از تهران برای برخی مشورتها، از اقدامات جدید لندن برای فشار به ایران خبر دادهاند. دولت بریتانیا اعدام یک محکوم به جاسوسی را در ایران بهانه اقدامهای جدیدی علیه تهران قرار داده است و رسانههای این کشور از در نظر گرفتن اقداماتی مانند قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی و قطع حمایت از احیای برجام سخن میگویند.
اما مشکلات روابط تهران با اروپا، فقط به بریتانیا منحصر نمیشود. اتحادیه اروپا اعلام کرده است که قصد دارد چهارمین بسته تحریمی خود را علیه ایران در سه ماه گذشته به بهانه نقض حقوق بشر به زودی اعلام کند. در طول هفتههای اخیر روزی نیست که یکی از سفرا یا کاردارهای سفارتخانههای ایران در اروپا به وزارت خارجه کشورهای میزبان احضار نشوند یا یکی از سفرای اروپایی در تهران برای توضیحات به وزارت خارجه ایران احضار نشود. علاوه بر تحریمهای حقوق بشری، زمزمهها در مورد قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا هم از سوی برخی نمایندگان پارلمان اروپا آغاز شده است، اقدامی که میتواند آغازگر دومینویی از اقدامهای تلافیجویانه و تشدید تنش در روابط ایران و اروپا باشد.
شرایط کنونی در روابط تهران با بروکسل و لندن، یادآور روزهای ابتدایی سال ۱۳۷۶ و زمانی است که ۱۳ کشور اروپایی در پی اعلام رای دادگاه میکونوس به صورت همزمان تصمیم گرفتند سفرای خود را از تهران فرا بخوانند. تحلیلگران معتقدند که هر چند بهانه اعدام یک جاسوس دوتابعیتی، اکنون در مرکز اظهارنظرهای مقامهای بریتانیایی قرار گرفته، اما سه عامل اصلی در ماههای اخیر باعث افول شدید در روابط ایران و اروپا شده است. به گفته تحلیلگران، واکنش حکومت ایران به اعتراضهای ماههای گذشته، توقف مذاکرات هستهای و ادعای واگذاری سلاح از سوی ایران به روسیه، عواملی هستند که به تنشها در روابط تهران و اروپا دامن زدهاند.
عبدالرضا فرجیراد، سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان میگوید: «بعد از آنکه بریتانیا سفیر خود را از تهران برای پارهای مشورتها فراخواند، این احتمال وجود دارد که سپاه پاسداران را هم در فهرست گروههای تروریستی قرار دهند و در پی آن تهران واکنش نشان دهد و در پی عکسالعمل تهران، سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا هم از ایران فراخوانده شوند.»
وی معتقد است: «این اقدام بریتانیا کاملا با مساله اعدام جاسوس دوتابعیتی ارتباط ندارد. لندن از قبل این اقدام را دنبال میکرد. دو، سه هفته است که بریتانیا بحث قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست تروریستی مطرح کرده است. روشن است که لندن دنبال این است که هم جواب فشار افکار عمومی و هم جواب پارلمان را بدهد.
در پارلمان بریتانیا این مساله به صورت جدی مطرح شده است و نمایندگان برای این کار روی دولت فشار وارد میکنند. نمایندگانی در پارلمان اروپا هم به نحوی در این رابطه فعال هستند.» روز پنجشنبه نمایندگان پارلمان بریتانیا در یک مصوبه غیرالزامآور از دولت این کشور خواسته بودند که سپاه پاسداران را یک گروه تروریستی اعلام و حمایت از آن را یک جرم کیفری تلقی کند. تصویب این طرح، پیش از اعلام خبر اعدام علیرضا اکبری، محکوم به جاسوسی برای بریتانیا انجام شده بود. نمایندگان پارلمان اروپا قرار است امروز در خصوص قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا بحث کنند.
آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان اخیرا گفته بود: «قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی از لحاظ سیاسی اهمیت دارد و منطقی است.» سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز اخیرا گفته است که «هیچ استثنایی» در تحریمهای جدید علیه ایران قائل نیست. جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در بریتانیا میگوید: «تردیدی وجود ندارد که تهدیدهای اخیر بریتانیا و اروپا بسیار جدی هستند. البته ممکن است بخشی از این تهدیدها برای این باشد که تلاش داشته باشند امتیازهایی از ایران بگیرند و بعد از آن انعطاف نشان بدهند.»
روزنامه گاردین در گزارشی نوشته است که در پی اعدام علیرضا اکبری، جاسوس دوتابعیتی ایرانی-بریتانیایی، دولت بریتانیا تصمیم گرفته است که به صورت هماهنگ با اتحادیه اروپا و همزمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروههای تروریستی قرار دهد. روزنامه دیلیتلگراف هم در گزارشی مدعی شده است که بریتانیا در پی این اعدام قصد دارد در حمایت خود از احیای برجام تجدیدنظر کند. یک منبع دولتی به تلگراف گفته است که چشمانداز مذاکرات با ایران دچار تحول جدی شده است. این منبع گفته است: «در دورانی که ما با این مساله مواجه هستیم، چشمانداز و موضوع مذاکرات به شکل جدی دچار تغییر شده که به دلیل رفتارهای نظام ایران است.» به نوشته این روزنامه دفتر نخستوزیری بریتانیا گفته است که «همه گزینهها مدنظر است.»
جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در بریتانیا معتقد است که شرایط ممکن است از این هم بدتر شود. وی میگوید: «برنامه اروپاییها اکنون این است که پرونده ایران را کاملا به یک پرونده سیاسی و امنیتی تبدیل کنند و آنگونه که در صحبتهای یک نماینده پارلمان بریتانیا آمده است، قصد دارند پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد برگردانند و آنجا از ساز و کار اسنپبک یا ماشه استفاده کنند.»
عبدالرضا فرجیراد، سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان معتقد است: «روز به روز روابط ایران و اروپا در حال تیره شدن است و سرعت این تیرگی هم بالاست و چشمانداز روشنی هم برای روابط وجود ندارد. اگر چشماندازی هست خاکستری یا تیره است و اقدامهای تندتری هم در دستور کار اروپاییها قرار دارد.»
بیشتر بخوانید: اروپا در حال برداشتن برجام از روی میز
مخالفان قرار دادن سپاه در فهرست گروههای تروریستی
با این حال، تلاش برای قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی، با مخالفتهایی هم مواجه است.
جاناتان هال، ناظر مستقل مصوبات تروریستی میگوید: «تعیین یک نهاد دولتی به عنوان نهاد تروریستی تحت قانون ۲۰۰۰ تروریسم بریتانیا، به معنای کنار گذاشتن سیاست منسجم و چند دههای دولت بریتانیاست و تعریف تروریسم را که تا به امروز موثر و عملی بود، زیر سوال میبرد.»
به گفته این حقوقدان بریتانیایی تاکنون عملکرد دولت بریتانیا مشمول نکردن دولتها در قالب قانون تروریسم ۲۰۰۰ بریتانیا بود. به گفته وی اتهام مسموم کردن یک جاسوس روس توسط دولت روسیه در سالیزبوری توسط دولت بریتانیا به همین دلیل اقدام تروریستی تلقی نشد. جاناتان هال به گاردین میگوید که این موضوع یک مساله سیاستگذاری است و نه یک تفسیر حقوقی از قانون، در نتیجه وزرای بریتانیا در صورتی که بخواهند به لحاظ حقوقی میتوانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سازمان تروریستی اعلام کنند.
به نوشته گاردین در حال حاضر محاسبات بریتانیا در این چارچوب است که آیا میخواهد گامهای بیشتری بردارد که برای همیشه در را به روی مذاکرات متوقف شده هستهای ببندد و تهدید اشاعه سلاح هستهای در خاورمیانه را بپذیرد یا نه. آلیشیا کرنز، رییس کمیته روابط خارجی پارلمان بریتانیا از دولت خواسته است که اطلاعات بیشتری را در مورد اقدامات ایران در خارج از کشور از طبقهبندی خارج کند و تمامی سازمانهایی که دارای پیوند با سپاه پاسداران در بریتانیا هستند، تعطیل کند.
چرا وضع روابط ایران و اروپا به اینجا رسید؟
فرجیراد به سه عامل اشاره میکند که برای کاهش تنش در روابط ایران و اروپا باید حل و فصل آنها در دستور کار قرار گیرد. این استاد جغرافیای سیاسی، مسائل حقوق بشری جاری، ادعای حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین و برنامه هستهای ایران را، سه عاملی میداند که در حال حاضر عامل تشدید تنش در روابط ایران و اروپا شدهاند.
وی میگوید: «واکنش ایران در برابر اعتراضات اخیر ایران یکی از مسائلی است که مورد توجه اروپاییها قرار دارد. چند بار تاکنون مسائل حقوق بشری مورد اشاره مقامهای ارشد اروپایی قرار گرفته است. در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو هم قطعنامهای علیه ایران تصویب شد. تا زمانی که در داخل مفاهمهای صورت نگیرد و از شتاب اختلافات داخلی کم نشود و در خارج هم افکار عمومی علیه ایران فعال باشد، طبیعتا این تنشها ادامه پیدا میکند.»
فرجیراد ادامه میدهد: «مساله دوم بحران اوکراین است که اروپاییها به صورت پیوسته از زبان تندتری علیه ایران استفاده میکنند. تا الان بحث بر این بود که ایران به روسیه پهپاد داده است و روسیه هم از این پهپادها علیه اوکراین استفاده میکند، حتی غیرمستقیم توقف این حمایت را به عنوان پیششرطی برای مذاکرات احیای برجام قرار دادند. الان یکی، دو هفته است که بحث پرداخت خسارت از روسیه و سهم داشتن ایران در اقدامات روسیه هم به مساله پهپادها اضافه شده است. مساله سومی هم که وجود دارد، مساله هستهای است که مذاکرات آن چند ماهی است، متوقف شده است. دلایل مختلفی اعلام شده است، تهران طرفهای مقابل را متهم میکند و آنها ایران را متهم میکنند.»
فرجیراد معتقد است که دیگر پیشنهاد گفتوگوی مستقیم ایران و امریکا برای حل مساله هستهای جوابگو نیست. وی میگوید: «مادامی که اروپاییها راضی نشوند که الان موضع آنها تندتر از امریکاست، واشنگتن به صورت مستقل شرکای اروپایی خود را ناراضی نمیکند و وارد مذاکرات جدی نمیشود. حتی اگر امریکا هم وارد مذاکرات جدی شود، مادامی که اعضای دیگر ۱+۴ راضی نباشند، امکان بازگشت امریکا به برجام وجود ندارد.»
جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در بریتانیا معتقد است: «مجموعه اروپا و بریتانیا در یک اقدام کمسابقه تاریخی، تلاش کردند با جمهوری اسلامی ایران کنار بیایند، حتی در اوج اختلافهای هستهای، هماهنگکننده اروپایی حاضر میشود که در دو اتاق میان ایران و امریکا میانجیگری کند تا پرونده هستهای را به سرانجام برساند. اما نهایتا به نتیجه لازم نمیرسند. هدف اروپاییها این بود که احیای برجام به نتیجه برسد، هم خودشان بتوانند از تبعات بازگشت ایران به بازار انرژی بهرهمند شوند و هم اینکه از نزدیک شدن ایران به روسیه جلوگیری کنند. اما به نظر میرسد که اروپاییها از این مسیر ناامید شدهاند.»
جلال ساداتیان معتقد است: «اروپا دیگر ایران را در میان همپیمانان روسیه تلقی میکند که علیه یک کشور مستقل اروپایی اقدام نظامی انجام داده است. اروپاییها دنبال این بودند که ایران را از روسیه فاصله بدهند و ایران را به همپیمان اروپا و غرب تبدیل کنند یا دستکم بیطرف نگه دارند.»
جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در بریتانیا معتقد است: «خیلی برای کم کردن شتاب تیرگی روابط میان ایران و اروپا دیر شده است، اما اقداماتی است که میتواند اندکی مشکلات را تعدیل کند. نخست باید راهی پیدا شود که مسائل حقوق بشری جاری به شکلی پاسخ داده شود، بشود مجددا نشستی برای احیای برجام برگزار کرد و به تفاهمی برسند. اروپاییها چندان بر اساس احساس عمل نمیکنند و اگر بخشی از منافعشان تامین شود، ممکن است رویکرد خود را تعدیل کنند.»
تکرار میکونوس؟
سال ۱۳۷۶، پنج سال بعد از آنکه تعدادی از رهبران گروهک دموکرات کردستان ایران در رستورانی به نام میکونوس با تیراندازی عوامل ناشناس به قتل رسیدند، دادگاهی در آلمان مقامهای جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در این اقدام متهم کرد. به دنبال رای دادگاه میکونوس علیه ایران و به منظور تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی، در بهار سال ۱۳۷۶، ۱۳ کشور اروپایی سفرای خود را از ایران خارج کردند.
دستگاه قضایی آلمان رای نهایی خود را در پرونده میکونوس در آوریل ۱۹۹۷ (۱۰ فروردین ۱۳۷۶) صادر کرد. در ضمیمه این رای، دولت ایران بهطور ضمنی متهم به مشارکت در ماجرای میکونوس شده بود. همین اتهام کافی بود تا کشورهای اروپایی علیه ایران موضعگیری کنند و ایران را به دست داشتن در ترور مسوولان گروهک دموکرات متهم کنند.
در وهله اول پیتر هارتمن، قائممقام وقت وزیر امور خارجه آلمان، تصمیمات دولت متبوع خود را به این شرح اعلام کرد: ۱- فراخواندن سفیر آلمان از ایران؛ ۲- تعلیق سیاست گفتوگوی انتقادی با ایران؛ ۳- اخراج عوامل دولت ایران از خاک آلمان و ۴- توقف تبادل دیدارها در سطح وزیر.
به دنبال اعلام مواضع آلمان، اتحادیه اروپا هم موضع خود را اعلام کرد که همان تصمیمات دولت آلمان بود و سفرای اتحادیه اروپا نیز متقابلا از ایران فراخوانده شدند. ماجرای قطع کامل روابط تهران با ۱۳ کشور اروپایی نزدیک به ۸ ماه طول کشید.
۲۳ آبان ۱۳۷۶ سفیران کشورهای اتحادیه اروپا که در پی بحران میکونوس از ایران خارج شده بودند، به تهران بازگشتند. از زمان خروج سفرای اروپایی از تهران، تغییر و تحولاتی جدی در تهران ایجاد شده بود و با برگزاری انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ دولت اصلاحطلب سید محمد خاتمی، روی کار آمد. برخی تحلیلگران معتقدند که رویکرد ایران بعد از تغییر دولت در تهران به بازگشت روابط ایران و اروپا به حالت قبل کمک کرد.
جلال ساداتیان میگوید: «در ماجرای میکونوس هم همین اتفاق افتاد و اروپاییها سفرایشان را از ایران فرا خواندند، اما بعدا اقداماتی صورت گرفت که به از سرگیری روابط منجر شد. شرایط کنونی هم بستگی به این خواهد داشت که دوستان در دستگاه سیاست خارجی میتوانند ابتکاراتی را به خرج دهند که از تنشها بکاهند یا نه.»